تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 4 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818180006




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فرهنگ خرید کالای ایرانی چگونه شکل می گیرد ؟


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: عید ایرانی با کالای ایرانی؛ فرهنگ خرید کالای ایرانی چگونه شکل می گیرد ؟ تهران - ایرنا - عوامل متعددی بر تصمیم خرید مصرف کننده نقش دارد. برای مصرف کننده همواره کیفیت کالای خریداری شده و به صرفه بودن آن عامل بسیار مهمی است.


نیاز امروز کشور بی شک افزایش تمایل به خرید کالای ایرانی است که این امر سبب افزایش تولید ناخالص داخلی شده که تأثیرات مثبتی بر پیشرفت اقتصاد کشور در آینده دارد . اما چگونه این فرایند اقتصادی باید طی شود؟ ایرنا در گفت وگویی با دکتر صابر شیبانی ، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی ، به سوالاتی با این رویکرد که چه عواملی بر تصمیم خرید کالاهای ایرانی مؤثراست ؟ و آیا این تصمیم در پیشرفت اقتصادی تأثیر گذار است ؟ و اینکه خرید کالاهای ایرانی در تقویت اقتصاد غیر نفتی چه میزان تأثیر گذار می باشد ؟ پاسخ داده است .آنچه می خوانید ماحصل این پرسش و پاسخ است:** س: چه عواملی بر تصمیم خرید کالاهای ایرانی مؤثر است ؟ و آیا این تصمیم در پیشرفت اقتصادی تأثیرگذار است ؟خرید کالاهای ایرانی را می توان در دو سطح خرد و کلان بررسی کرد ، اگرهدف ایجاد انگیزه در خریدار ایرانی است ، این انگیزه باید بر اساس « حق انتخاب مصرف کننده » ایجاد شود به عبارت دیگر اطلاعات کافی در مورد کالاهای مصرفی درکشور ایجاد و در دسترس قرار گیرد و با فرض وجود این اطلاعات، دیگر نباید در انتخاب مصرف کننده به طور مستقیم یا غیر مستقیم محدودیت ایجاد کرد. اما در بررسی این مؤلفه در سطح کلان که متاثر از مجموع انتخاب های خانوارها برای مصرف در سطح خرد است، باید هدف اصلی زنجیره تولید، توزیع و مصرف ایجاد بیشینه رفاه پایدار برای خانوارها از طریق تخصیص بهینه منابع باشد.نکته قابل تأمل آن است که هیچ گاه در ایجاد انگیزه مصرف نمی توان توصیه و فشار از بالا و با رویکردهای تکلیفی مصرف کننده را به خرید کالای ایرانی ترغیب کرد. به بیان ساده، برای آن که یک تولید کننده ایرانی بازار مصرف خود را در داخل کشور بیابد، ضروری است علاوه بر استفاده از تبلیغات اصولی که در واقع اطلاع رسانی صحیح در باره مختصات کالاست، با بهبود کیفیت کالا و قیمت رقابتی مصرف کنندگانی را که باتکیه بر اطلاعات و تجزیه و تحلیل عقلایی در انتخاب خرید خود دقت می کنند به مرحله ایی از اقناع برساند که کالای مورد نیاز خود را از بین محصولات متنوع و مختلف انتخاب و خریداری کنند.پس در پاسخ به پرسش شما که تصمیم بر خرید کالای ایرانی چگونه شکل می گیرد باید به خود کالا مراجعه کرد و پرسید آیا کالای ایرانی با کیفیت و قیمت مناسب و رقابتی عرضه می شود؟ آیا گارانتی مناسب و خدمات پس از فروش به نحو مطلوب و رضایتبخش ارائه می گردد؟ آیا در کالاهای ایرانی تنوع و تناسب لازم در پاسخ به نیازهای متنوع و متفاوت مصرف کنندگان وجود دارد؟ اگر پاسخمان به پرسش های فوق مثبت باشد بی شک مصرف کننده کالای ایرانی را انتخاب خواهد کرد. گاهی استدلال می شود که ایرانی باید برای حمایت از اشتغال و تولید داخلی کالای ایرانی را انتخاب کند. این استدلال در نگاه اول یک رفتار ارزشمند و متعالی است. اما با اندکی تامل ضعف های آن آشکار می شود. اگر مبنای انتخاب مصرف کننده را از کیفیت و قیمت یا به طور کلی از محرک های بازارهای رقابتی که مبنای اقتصادی و علمی دارد به مبنای ارزشی و هیجانی تبدیل کنیم بی درنگ علامت اشتباهی و انحرافی را به عاملان اقتصادی منتقل می کنیم که در پیامد خود آثار نامطلوبی در عرضه و تقاضا ایجاد می کند. برای مثال تولید کننده دیگر انگیزه لازم و کافی برای کاهش قیمت و بهبود کیفیت کالاها و خلاقیت در روش ها و فرایند تولید نخواهد داشت. در چنین شرایطی فرصت برای بروز و ظهور کارآفرینانی که با تکیه بر استعدادها و توانایی های خود در بازار رقابتی خلق ارزش و ثروت می کنند محدود خواهد شد. در مجموع صنایع برای نوسازی و استفاده از فناوری های نوین که عامل مهمی در رشد بهره وری محسوب می شوند سرمایه گذاری لازم و کافی نخواهند داشت. همچنین ارزشی کردن منطق اقتصادی علاوه بر محدود کردن فرصت های رشد و خلاقیت رفاه کل جامعه را کاهش و فقر را تشدید می کند چرا که قیمت ها به طور تصنعی در سطح بالاتری از قیمت های تعادلی قرار می گیرد و خانوار ها با درآمدهای محدود خود سطح مصرف پایین تر از مصرف تعادلی خواهند داشت. از سوی دیگر کاهش رفاه خانوار برای طبقات متوسط و متوسط به پایین در وهله نخست با کاهش خدمات مصرفی در آموزش و بهداشت و بیمه و نظایر آن نشان می دهد که در گسترش فقر نسبی نقش مهمی دارند. همه این اتفاق ها با مداخله منفی در ساز وکار قیمت ها از طریق ایجاد محدودیت در یک منطق اقتصادی است ، برای مثال در مورد جایگزین کردن تبلیغ و تهییج و استفاده از ارزش های ملی گرایانه در انتخاب کالا و خدمات و مغفول گذاشتن ساز و کار قیمتی در بازار رقابتی صورت می گیرد نیمه پنهان و فاجعه آمیز مداخله ای است که با نیت خیر و غرورآفرین حمایت از تولید ملی صورت می گیرد. تقریبا همه کشورهای جهان سوم در دهه های 1950 تا 1970این نگرش و سیاست ها را با عنوان سیاست جایگزینی واردات تجربه کرده اند و جز گسترش فقر و نابرابری و کاهش رشد اقتصادی و افول رفاه اجتماعی عایدی کسب نکرده اند. البته این سیاست ها را در شرایط خاص و به صورت محدود در مورد برخی از کالاها و خدمات می توان استفاده کرد ولی استمرار آن بدون دستاوردهای هدف گذاری شده موجب انحراف منابع و ظرفیت های کشور شده و ناکارآمدی عوامل تولید و کاهش رشد نتیجه قطعی این نوع اقدامات خواهد بود. بنابراین تولید کننده ایرانی در بازار رقابتی لازم است که هزینه های تولید خود را کاهش و کیفیت را افزایش دهد اما آن چه قابل ذکر است تولید کننده ایرانی با محدودیت های اقتصادکلان وهم با محدودیت های درون سازمانی مواجه است لذا برای حل این دو مسئله نیاز به برنامه ریزی بلندمدت است و در کوتاه مدت نباید با حذف یکباره تعرفه ها و کاهش محدودیت های غیر تعرفه ای بازار را به نفع تولید کننده خارجی متلاطم کرد بر اساس گزارش بانک جهانی در سال 2017 ، وضعیت ایران در سهولت کسب وکار با کسب رتبه 120 بر اساس شاخص کل مطلوب نیست ، بنابر این لازم است ، دولت دسترسی تولید کنندگان به منابع مالی کوتاه مدت را تسهیل کند و بحث نوسازی صنایع به منظور رشد بهره وری مد نظر قرار دهد ، نظام ارزی را ساماندهی کرده و با شناور سازی نرخ ارز از انتقال یارانه های ارزی به تولید کنندگان خارجی بپرهیزد. باید اعتراف کرد که بخش خصوصی در ایران هرگز تجربه حضور آزاد و فعال در بازارهای جهانی را نداشته و از توان و مهارت های کافی برای عرض اندام در مصاف با رقبای قدری که عرصه جهان میدان بازی و فعالیت آنهاست برخوردار نیست. لازم است ضمن رعایت قاعده احتیاط و با برنامه کارشناسی شده و بدون فوت وقت موانع رشد کارآفرینی و خلاقیت و مهارهای رشد تولید و صادرات را از پیش پای بخش خصوصی برداشت و با حضور فعال در زنجیره ارزش جهانی فرصت انتقال دانش و مهارت و سرمایه و در مجموع رشد و کارایی را فراهم کرد. در چنین شرایطی است که با حذف فشارهای مضاعف بیرونی ، توان تولید کننده داخلی در رقابت با تولید کننده خارجی افزایش می یابد و مجموع این فرایندها به نفع مصرف کننده خواهد بود .** س : تأثیرخرید کالاهای ایرانی در تقویت اقتصاد غیر نفتی را چگونه تحلیل می کنید؟در طول تاریخ معاصر ، دوام و بقای اقتصاد کشور بیشتر به پشتوانه درآمدهای نفتی بوده است. درآمدهای نفتی دولت را به غول بزرگی در اقتصاد تبدیل کرده است. به تعبیری دولت ها در تجربه زیستی نیم قرن اخیر کشور را به جای اینکه اداره کنند مصرف کرده اند و همین مصرف بیش از حد دولت (حاکمیت) را فربه و فرمانروا کرده، هر قاعده طبیعی و منطق علمی و باور عرفی را با اراده خود بر جامعه تحمیل می کند. دولت باید با برنامه زمانبندی شده هزینه های خود را که در موارد متعددی هیچ توجیه عقلی و علمی ندارد و حیف و میل دارایی ها و ثروت عمومی و بین نسلی است کاهش دهد، بخش خصوصی را تقویت و تصدیگری های خود را در حوزه هایی که اصولا با تولیت بخش خصوصی بهتر انجام می شود به متولی اصلی آن واگذار کند. اگر این تحول در اقتصاد رخ ندهد بازار رقابتی به مفهوم واقعی آن شکل نخواهد گرفت و تولید کننده ایرانی در فقدان قواعد بازار رقابتی هرگز مجال رشد و توسعه نخواهد یافت. آنگاه کالاها و خدمات تولید شده در ایران با کیفیت و قیمت و استانداردهای لازم و مقرون به صرفه و رقابتی عرضه نخواهند شد. پس نظر به اینکه بخش اعظم اقتصاد کشور (حدود 80 درصد به طور مستقیم یا با واسطه) تحت مالکیت و اداره دولت است در گام نخست خود دولت به جای تسهیل گر مانع است و خود باید از میان برخیزد. دولت فربه دیگر منعطف و چالاک نیست تا نقش تسهیل گری را در زنجیره خلق ارزش ایفا کند. با این اقدام تحول آفرین زمینه حضور فعالان بخش خصوصی فراهم می شود و تولید کنندگان می توانند در فضای سالم، پویا و رقابتی محصولات خود را نه تنها مبتنی بر نیازهای مصرف کننده داخلی بلکه متناسب با سلایق و نیازهای بازارهای فرامرزی تولید کنند. در این صورت پاسخ پرسش شما از مسیر منطق اقتصادی و با حفظ قاعده تخصیص مطلوب منابع کمیاب از طریق انتخاب و مصرف کالای ایرانی محقق خواهد شد. بنا بر این اگر هدف گذاری اصلی کشور« صادرات » باشد بی تردید فرایندها و پیش شرط ها محقق خواهد شد. یعنی، هم رقابت به شکل سالم شکل می گیرد، هم کیفیت محصولات افزایش می یابد و هم قیمت کالاهای ایرانی رقابتی می شود لذا در چنین شرایطی است که کارایی و بهروری در اقتصاد کشور افزایش و رشد بالا تحقق می یابد .** س : به منظور حمایت از تولید و مصرف کالاهای داخلی چه راهکارهایی را در سیاست گذاری های اقتصادی و بازرگانی پیشنهاد می کنید؟ و همچنین رسانه ها به ویژه صدا وسیما در فرهنگ سازی و تبیین آثار خرید کالای ایرانی بر تولید و اشتغال زایی و رونق اقتصادی چه عملکردی می تواند داشته باشد ؟من یک اقتصاد دان هستم، به سبب حوزه مطالعاتی و تخصص خود باید جامعه و نظامات حاکم بر آن را بشناسم. دانسته های من از علوم اقتصادی و اجتماعی و روانشناسی اقتصاد و تجربه های متعدد داخلی و خارجی نشان می دهد که فرهنگ مصرف و رفتار مصرف کننده در دراز مدت بسیار بیشتر از آنکه متاثر از تبلیغ و تهییج و تشویق باشد از تجربه و منطق و ارزیابی های فردی و اشترکات ذهنی تاثیر می پذیرد. برای مثال برنج ایرانی در بازار با تقاضای زیادی مواجه است به طوری که برای کنترل مازاد تقاضا دولت تعرفه واردات برنج خارجی را کاهش می دهد. اما تقاضا برای خوروی ایرانی در پشت دیوار تعرفه های سنگین ایجاد می شود. پرسش اینجاست که تا کی و تا چه حد مصرف کننده ایرانی باید هزینه ناکارآمدی خورو ساز ایرانی یا ناکارآمدی سازمان های ناظر و ... را پرداخت کند. همه مصایب و مشکلات ناکارآمدی و بی کفایتی و فساد و قاچاق و رانت و ... در غیبت بازار رقابتی شکل می گیرد. بر فرض اگر مصرف کننده را متقاعد کنیم که در هر شرایطی کالای ایرانی بخرد شاید در کوتاه مدت بتوانیم اشتغال و تولید را اندکی تقویت کنیم، اما اقتصاد را به مصیبت بزرگ ناکارآمدی ساختاری گرفتار می کنیم که در دراز مدت آن را زمین گیر و مستاصل میکند.البته چند پیشنهاد برای بهبود وضعیت تولید می توان ارائه کرد برای مثال بهتر است شکاف بزرگ واسطه گری بین تولید و مصرف کوتاه شود زیرا در شبکه سنتی توزیع قیمت کالاها بین چهل تا پنجاه درصد افزایش می یابد در واقع شبکه توزیع واسطه بین تولیدکننده و مصرف کننده است اما اگر تولید کننده بتواند به صورت مستقیم اطلاعات کالای تولیدشده خود را در اختیار مشتری قرار دهد و مصرف کننده بتواند بدون وجود واسطه های متعدد کالای مورد نیاز خود را خریداری کند، این شیوه می تواند در حمایت از تولید و مصرف کالاهای داخلی مؤثر واقع شود. اخیرا احداث فروش گاه های زنجیره ای و گسترش استارت آپ ها این شکاف را کمتر کرده است.همچنین مهم ترین عاملی که در بازارهای رقابتی برای تولید و مصرف می تواند نقش محرک و انگیزاننده داشته باشد بحث گردش و کیفیت اطلاعات و سهولت دسترسی به آن از سوی مصرف کننده ها است ، در حقیقت اگر مجموع تبلیغات بازرگانی به ویژه در رسانه ملی باهدف اطلاع رسانی باشد این سیاست می تواند کارساز باشد .به تعبیری اگر رویکرد صداوسیما در تبلیغات کالا ها از بعد انتفاعی و در آمدزایی خارج شود و در پی تقویت اقتصاد داخلی و اقتصاد مقاومتی باشد می تواند اطلاعات مفیدی را از ظرفیت های تولید در کشور و معرفی کالاهای داخلی به مخاطب ارائه دهد ، همچنین این سازمان می تواند از اتاق های بازرگانی ، اتحادیه های صنفی ، مراکز تحقیقاتی و پژوهشی به منظور بهبود کیفیت و انتقال داده ها و اطلاعات بهره ببرد.برعکس، اگر هدف در تبلیغات بازرگانی تنها ایجاد هیجان برای خرید کالاهای ایرانی باشد شاید برای کوتاه مدت در موارد معدودی تحرک ایجاد کند اما بعد از مدتی مصرف کننده ممکن است که احساس کند که از حس وطن دوستی و عرق ملی وی سوء استفاده شده و زمینه کاهش اعتماد به رسانه ها در جامعه بیش از پیش تضعیف شود.مصاحبه کننده : مهرنوش خرمی نژاد ** انتشار: علی حبیبی اجتمام**م. خ** 1569 *آگاهی از آخرین اخبار اجتماعی و حوادث ایران و جهان در کانال تلگرام گروه اجتماعی ایرنا: @irnaej https://t.me/irnaej



18/12/1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن