واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری استان گیلان: تابناک / وام دار بودن آقای عباسی به برخی افراد همان مسئله ای است که باید آنرا حمایت از مسئولی دانست که بنا بربررسی شواهد و قرائن، مرتکب سوء رفتارهای مدیریتی شده و لازم است جهت ادای پاره ای توضیحات به مراجع ذیصلاح ارجاع شوند که متاسفانه جناب نماینده این امر بدیهی در سرفصل وظایف […]تابناک / وام دار بودن آقای عباسی به برخی افراد همان مسئله ای است که باید آنرا حمایت از مسئولی دانست که بنا بربررسی شواهد و قرائن، مرتکب سوء رفتارهای مدیریتی شده و لازم است جهت ادای پاره ای توضیحات به مراجع ذیصلاح ارجاع شوند که متاسفانه جناب نماینده این امر بدیهی در سرفصل وظایف مهم استاندار را نوعی سیاسی کاری می دانند در حالیکه به نظر می رسد حمایت از شهردار، اقدام سیاسی تری است که قطعا در این میان ” قانون ” فصل الخطاب است و دیگر هیچ! بامردم نوشت: وامدار نماندن به اشخاص و گروهها در زمان ” پس از انتخابات ” مبحث بسیار مهمی است که مقام معظم رهبری همواره در اولین دیدار بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی به همه ی نمایندگان متذکر می شوند اما متاسفانه همواره شاهد آنیم برخی منافع عمومی مردم در بعضی حوزه های انتخابیه از همین ناحیه به خطر می افتد و البته شهرستان رودسر و توابع آن نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما آنچه این روزها در شهرستان رودسر می گذرد نه مشکلات برف و برخی نابسامانی های عمرانی است و نه معظلات بی پایان مردم در لایه لایه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و غیره بلکه بسیاری از نیروهای شهرستان به نوعی واگرایی و اتلاف انرژی گرفتار آمده اند که سرمایه های متعدد انسانی و معنوی با هدر رفت منابع مواجه شده اند و مهمترین علت آن را می توان علاقه ی وافر بعضی ها به میزهای گرانقیمت و پست های غیر ستاره دار دانست که مصادیق آن در موج سواری هایی مانند برف اخیر قابل مشاهده بوده و البته شایسته است احترام بیشتری برای شعور افکار عمومی قائل شویم. در ادامه به نظر می رسد ماجرای اخیر، پیرامون شهرداری املش در حقیقت قسمتی از همین قصه و در واقع تراژدی وامدار بودن جناب نماینده به برخی افراد مانند شهردار این شهر باشد که البته مردم از تلاشهای جناب شهردار مخلوع در جریان انتخابات سال گذشته بی خبر نیستند و مابقی ماجرا که در ادامه به بررسی اهم موارد آن خواهیم پرداخت. عزل شهردار یعنی همان چیزی که این روزها به ذائقه نماینده محترم خوش نیامده، عبارت از آن است که جریان برف که اکنون به دست آویزی برای پوشاندن مشکلات ساختاری استان در نیم قرن اخیر تبدیل شده به عنوان نیروی محرک کهنه دعواهایی استفاده می شود که در این میان جناب نماینده نمی خواهند قبول کنند اگر دولت در مقیاس استانی خود – در بحران اخیر – نتوانسته جوابگوی صد درصدی نیازهای مردم باشد در واقع بخش اعظمی از خلاء های سخت افزاری به نمایندگانی برمی گردد که بر اساس قانون موظفند در جذب اعتبارات لازم از طریق سازو کارهای قانونی، بیشتر از آنچه – بر اساس وظیفه – انجام داده اند تلاش می کردند و به جای دخالت های بی جا در اموری مانند عزل و نصب حتی تا رده ی آبدارچی های دستگاههای اجرایی، برخی اختلاف افکنی ها بین آحاد مردم حوزه استحفاظیه، مجزا کردن مردم به دو بخش خودی و غیر خودی، بهره کشی های انتخاباتی، استیلای فضای رعب و وحشت در میان مردم، گرفتن روحیه اعتماد به نفس از کارشناسان و مدیران دولتی و مواردی از این دست، به این قسمت از وظایف خود می پرداختد که مجلس و نمایندگان کل کشور متوجه باشند جلگه گیل و دیلم چه تفاوت های اقلیمی و اکولوژیکی های متنوع با دیگر مناطق کشور دارد و جهت حفظ همه جانبه منابع ملی موجود چه اعتبارات خاصی مورد نیاز است، که البته پرداختن به آن فرصت دیگری را می طلبد. به شکلی که قرار نیست نماینده مجلس در کمبودهای برف اخیر سفره خود را از دیگر سفره های ی ارائه دهنده ی خدمت به مردم جدا کند و مانند یک روزنامه نگار تازه کار، تنها نق بزند و راهکاری برای برون رفت از بحران نداشته باشد، بلکه تنها با ایجاد جو ” هوچی گری” کلاف موجود را سردرگم تر کند. وام دار بودن آقای عباسی به برخی افراد همان مسئله ای است که باید آنرا حمایت از مسئولی دانست که بنا بربررسی شواهد و قرائن، مرتکب سوء رفتارهای مدیریتی شده و لازم است جهت ادای پاره ای توضیحات به مراجع ذیصلاح ارجاع شوند که متاسفانه جناب نماینده این امر بدیهی در سرفصل وظایف مهم استاندار را نوعی سیاسی کاری می دانند در حالیکه به نظر می رسد حمایت از شهردار، اقدام سیاسی تری است که قطعا در این میان ” قانون ” فصل الخطاب است و دیگر هیچ! حال بحث آن است که نماینده محترم بهتر از هر کسی می دانند آرایش سیاسی کشور نسبت به دولت گذشته تغییر پیدا نموده است. جایی که ایشان سابقه حضور در کابینه ی همان دولت – به عنوان وزیر کار – را نیز در رزومه ی خود به یدک می کشند. اوضاعی که تغییر پیدا نموده و دورانی که ایشان به عنوان نماینده مجلس حتی در کار سپوران شهرداری نیز دخل و تصرف داشته اند به سر آمده است. به عبارت ساده تر آنچه امروز استاندار گیلان انجام داده تنها قسمت کوچکی از وظایفی است که قانون از او خواسته و احساس می شود سیاسی کاری از جانب کسانی بوده است که با استفاده از مستمسک برف، به دولتی می تازند که علاوه بر آنکه از نفت ۱۵۰ دلاری بهره ای نبرده بلکه وارث قطعنامه دانی است که … جناب آقای عباسی، احساس عمومی مردم بر آن است که حاشیه های نماینده شان در مجلس شورای اسلامی بزرگتر از متن شده و با فرافکنی و سفسطه گری در پی آن است در برف بازی اخیر سه مسئله مهم را دنبال کند. نخست: بی اهمیت نمودن کارهای دولت در آن حوزه ی انتخابیه که با عدم حضور در مراسم افتتاح پروژه های دهه فجر، حتی برای کسانی که به افتخار حضورشان پرده ها و بنرها را به احتزاز در می آورند بی حرمتی می کنند. دوم: با مصاحبه های آتشین حساب خود را از حساب دیگران جدا نموده اند و با نوعی فرار به جلو در کمبودهای موجود، خود را مقصر نمی دانند. سوم: کهنه قصه ی ادای بدهکاری به اشخاصی که وام دارشانند و البته پرداخت این بدهکاری از جیب و عمر مردم، اعمال بسیار ناشایستی است که بی شک از دید آنان پنهان نمی ماند و بهتر است بیش از پیش به شعورشان احترام بگذاریم. «آژانس خبری استان گیلان – خبرگزاری گیلان»
شنبه ، ۳۰اردیبهشت۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری استان گیلان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]