واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری و گذشت نزدیک به یک سال از انتخابات مجلس دهم، زمان مناسبی برای پرداختن به موضوع تحزب و فعالیت احزاب در ایران است؛ موضوعی که در آستانه هر انتخاباتی در مورد آن مقالات مختلف نوشته شده و این مسأله به موضوع بحث گفت و گو با سیاسیون تبدیل می شود؛ اما فقط این اتفاق در آستانه انتخابات می افتد و لاغیر.
به گزارش «تابناک»؛ برخی کارشناسان، ایران را فاقد حزب به معنای واقعی آن و فضای سیاسی اجتماعی ایران را فاقد پدیده ای سیاسی به نام تحزب می دانند. از نظر برخی فعالان سیاسی، فقدان تحزب و عدم پاگیری احزاب مردمی آسیب های زیادی به مردم سالاری و تحولات سیاسی کشور زده است. اینکه احزاب صرفا در موعد انتخابات آفتابی می شوند و بیشتر از آنکه در انتخابات های مختلف نقش آفرینی کنند، در پی سهم خواهی از ساختار قدرت هستند خود، نشان از کارکرد نادرست احزاب در ایران دارد.
با نگاهی به تاریخ تحزب در ایران، درمی یابیم که پیدایش اندیشه حزبی و فعالیت احزاب سیاسی در ایران به دوران مشروطیت بازمیگردد. در آن دوران به واسطه حضور نخبگان و روشنفکران از فرنگ برگشته و تکاپوی نیروهای سیاسی و اجتماعی، احزاب سیاسی نه در یک فرآیندی آرام و منطقی، بلکه در فضایی مشوش و پیچیده و با دخالتهای قدرتهای خارجی تأسیس شدند و به فعالیت بیمارگونه، ناقص و به تعبیری نهادینهنشده خود پرداختند. شاید همین نقطه شروع دیوار تحزب در ایران و آجر کج پی آن حزب و تحزب را تا ثریای سیاست کج دار و مریز کرده است. همین پیشینه اندک و ضعف ساختاری را میتوان یکی از دلایل ناکار آمد احزاب سیاسی در ایران دانست.
در دوره های بعدی نیز احزاب توسط افراد شناخته تأسیس می شدند و بی آنکه مرام و مسلک نهادینه شده ای ارائه دهند و بر اساس مرامنامه و ایده و افکار منطبق بر خواست مردم بنا شده و یارگیری کنند، بیشتر مقلد احزاب بیگانگان بودند که در پی پیاده کردن اراده و سیاست های آن ها در ایران بودند. هرچند ایران چند حزب فراگیر را در سپهر سیاست خود تجربه کرده است، فراگیر بودن آن ها لزوما به این معنا نیست که کارکرد حزبی مناسب را در فضای سیاست و اجتماع کشور عملی کرده اند.
نیاز به وجود احزاب سیاسی قدرتمند، کارآمد، و دغدغهمند برای حال و آینده ایران اسلامی ضرورتی استراتژیک است. اگر بر این نکته همواره تأکید داشته ایم که نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که خواستار تلفیق جمهوریت با اسلامیت بر پایه تفکیک قوای سهگانه است، می توان گفت چنین ساختاری هرگز بی نیاز از وجود احزاب قدرتمند و فراگیر و مردمی نیست.
احزاب در ایران جز دوره هایی کوتاه، بیشتر احزاب قدرت ساخته یا دولت ساخته بودند که بعد از استقرار گروهی در مسند قدرت تشکیل می شده و سازمان می یافتند. اگر در کشورهای توسعه یافته فعالیت های حزبی منجر به در دست گرفتن قدرت و تربیت نیروهای سیاسی و کادرسازی می شود در کشورمان این دولت ها بودند که به واسطه داشتن قدرت، امکانات و رسانه حزب تأسیس می کردند و با پایان دوران دولت هایشان این احزاب نیز رو به افول می گذاشت.
یکی از مهمترین معایب احزاب قدرت ساخته، ساختار معکوس از بالا به پایین است؛ ساختاری که اصولا باید از پایین به بالا باشد و افراد از لایه های زیرین وارد حزب شده با رشد و پیشرفت در ساختار آن به لایه های میانی و بالای آن راه پیدا کرده و در این مسیر به یک سیاستمدار و مدیر ورزیده تبدیل شوند.
برخی کارشناسان سیاست ریشه پا نگرفتن احزاب و نگاه حزبی را در ایران، عدم تعمیق فرهنگ دموکراسی و حزبی و استنباط منفی از این مفاهیم می دانند، به گونه ای که عضویت در یک حزب و یا حزبی بودن، دارای بار منفی است. شاید تجربه ناموفق احزاب در جامعه ایران و البته تبلیغات سوء علیه احزاب توسط دولت ها به عنوان نهادهای بی فایده و تولید کننده بی ثباتی و هیاهو نیز در این نگاه منفی مؤثر بوده است.
در این میان نیز برخی نخبگان و فعالان سیاسی کشور، یکی از افتخارات خود را «حزبی نبودن» می دانند، به گونه ای که عده ای در خلال انتخابات خود را مستقل می نامند که این عنوان در فرایند انتخاباتی پدیده ای نوظهور و نشان از مسئولیت گریزی است، چون یکی از کارکردهای مهم احزاب در کنار پرورش و پالایش نیروها، برنامه محوری و در نهایت پاسخگویی به مردم و به ویژه کسانی است که به برنامه های آنان رأی داده اند.
عدم تحزب خلأیی درست کرده که نمایندگان مجلس و دولت ها پس از انتخابات، عملا می توانند از پاسخگویی به مردم به معنای واقعی آن و نه دادن شعار پاسخگویی شانه خالی کنند. عملکرد بد و ضعیف کاندیدای معرفی شده توسط یک حزب شناسنامه دار، باعث این می شود که مردم ضمن سؤال از حزب و مطالبه حقوق خود به واسطه رأیی که به کاندیدای حزب داده اند، امکان این را داشته باشند در انتخابات بعدی، حمایت خود از آن حزب را سلب کرده و به گزینه های پیشنهادی آن حزب رأی اعتماد ندهند.
آسیب شناسی رفتاری احزاب در مقاطع گوناگون کشور، نشان می دهد که احزاب و تشکل های سیاسی، علاوه بر این که نتوانستند اقبال مردمی را به خود جلب کنند، رفتارها و عملکرد برخی از آنها، حتی باعث تنش ها و چالش های جدی برای نظام اسلامی شده است. همین رفتارها باعث شده تا مردم هم نسبت به احزاب و تشکل ها نگاه مثبتی نداشته باشند.
به رغم تبلیغات سوء در این باره باید توجه داشت که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) مخالف حزب و تحزب نبوده و در این باره فرموده اند: «اینطور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبی خوب باشد. میزان ایده حزب است و اگر ایده حزب چیز دیگری باشد این حزب شیطان است، هر اسمی هم داشته باشد».
مقام معظم رهبری نیز در زمینه تشکیل احزاب فرموده اند: «ما با تحزب مطلقا مخالفتی نداریم و معتقدیم تحزب با وحدت جامعه منافاتی ندارد به شرط آن که با نگاه درست ایجاد شود».
شایسته است، فعالان سیاسی و نهادهای نظام جمهوری اسلامی، نمایندگان مجلس و دولت با نگاه دوباره به مسأله تحزب، سعی در بسترسازی برای رویش و پا گرفتن احزاب در فضای سیاسی کشور کنند و شرایط را برای گسترش احزاب فراگیر مؤثر در کشور فراهم کنند. به نظر می رسد، وجود چند حزب بزرگ و تأثیرگذار برآمده از متن مردم، سودمند تر از وجود چند صد حزب مقوایی بدون پایگاه مردمی خواهد بود که در آستانه انتخابات ها ظاهر می شوند و بعد از آن خبری از آنها نیست.
۰۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]