واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: تاکید بر مرگ به خاطر پالایش زندگی / نگاهی به نمایش خیابانی "بازگشت"
حسن پارسائی: نمایش خیابانی "بازگشت" داریوش نصیری با استفاده از فضاهای جانبی محوطه تئاتر شهر، توانست اجرایی واقعگرایانهتر ارائه دهد.
آفتابنیوز : موضوع و حتی ساختار اجرایی نمایشهای خیابانی که برای تماشاگران عمومی به نمایش گذاشته میشود، تا حد قابل توجهی از نمایشهای داخل سالن که تماشاگران نسبتا خاص و معینی دارند، متفاوت و متمایزند. موضوع این نمایشها باید جزو دغدغههای عمومی مردم جامعه باشد و در مواردی که از لحاظ تماتیک جنبههای کمیک دارد، الزاما جذابیت نمایشی و عمومی بیشتری را اقتضاء میکند.
این نوع نمایش خصوصیت "معرکهگیری" هم در بطن خود دارد و از نظر شاکله اجرایی باید حتما جلب توجه کند و حتی عابرین مکانهای عمومی را کنجکاو نماید. نمایشهای خیابانی انواع گوناگونی دارند: برخی از آنها صرفا "معرکهگیری" به شمار میروند؛ بعضیها آئینی و سنتیاند و بخش قابل توجهی از آنها هم اساسا به طور نسبی با همان شاخصههای تئاتر در مکانهای باز شاخصی که امکانات اجرایی مناسبی دارند، به اجرا در میآیند. بخشی هم به موضوعات جدی میپردازند و یا اساسا به پشتوانه مالی و موضوعی برخی موسسات شهری و برای فرهنگدهی و آگاه کردن هرچه بیشتر مردم از وظایفشان در قبال مسائل و مشکلات زندگی شهری اجرا میشوند. نویسندگان و کارگردانان آنها به موضوعاتی مثل بهداشت شهری، حفظ نظم در جامعه و نیز پرداختن به مسائل اخلاقی، فرهنگی و حتی آموزشی و نیز تشویق و ترغیب مردم به چنین مقولههایی نظر دارند.
این نمایشها را میتوان بدون متن و با "بداههگویی" و "بداههنمایی" هم اجرا کرد. ظرفیت و قابلیت آنها برای خلاقیتهای فردی و گروهی بسیار زیاد است؛ ضمنا از جایگاه بالایی هم برخوردارند، زیرا به ماهیت و اصالت نمایشهای آغازین تاریخ زندگی بشر نزدیکتر و شباهتدارترند.
نمایش "بازگشت" به نویسندگی، طراحی و کارگردانی داریوش نصیری که به عنوان یکی از نمایشهای چارت اجرائی نمایشهای خیابانی جشنواره تئاتر فجر، انتخاب و در محوطه تئاتر شهر اجرا شد، از نوع نمایشهای خیابانی آئینی و بالاخص، اجرای آئین سوگواری است. این نمایش با استفاده از "وانمودهسازی"، بخش آغازین مراسم را که شامل آوردن میّت توسط آمبولانس و متعاقبا خارج کردن تابوت، حمل و گرداندنش در محوطه، عبور دادن از فضای لابی ساختمان تئاتر شهر و حمل نهایی آن به فضای باز و روی سکو (سن نمایش) است، عملا به اجرا در میآورد. سپس طی نوحهخوانی و گریه و زاری سوگواران که به دور تابوت حلقه میزنند، مراسم ادامه مییابد. در این مراسم، بستگان و نزدیکان و آشنایان "میت" با یادآوری رفتارهای بدی که با او داشتهاند، احساس پشیمانی میکنند و واقعا متاثر میشوند؛ البته عده دیگری هم به اقتضای اعمال بدی که انجام دادهاند، به برونفکنی روی میآورند و تماشاگران را با هشدار به کوتاهی عمر و ناپایداری زندگی، عملا به استفاده از فرصت باقی مانده عمرشان برای خوبی، نیکی و مهربانی کردن، معطوف میکنند. در این میان دو نوع طرز تلقی از زندگی و امورات دنیا هم که ضد همدیگرند، مطرح میشود و کلا، به خاطر یک زندگی پاک و پارسایانه، بر مرگ به عنوان هشدار و عاملی پایان دهنده، تاکید شده است. ضمنا در فاصله این برونفکنیها خود مرده هم در کفنی که رنگ آن هوشمندانه نیمی سفید و نیمی سیاه انتخاب شده و بخش سیاهش نشانگر نصف "رفتار نامه" و کارنامه گناهکارانه اوست، زنده میشود و به تناوب شروع به اقرار و اعتراف به گناهانش میکند. زنده شدن مرده کفنپوش شده در داخل تابوت ابتدا تماشاگران را میخنداند، اما به تدریج به یک باور جدی در میآید و حتی اجرا را نمایشیتر میکند.
دیالوگها به طور نسبی خوب انتخاب و پردازش شدهاند: "نمیدانم مرگ را زندگی کردهام یا زندگی را مرگ"، "کرمها و حشرات خاک هستند که انتظار تکه تکه کردن را میکشند، جسمی را که انباشته از اموال دیگران است"، "همه ما به مرگ مدیونیم برای دوری از آشوب، ظلم، خودخواهی، فساد، خیانت، خونریزی و نامهربانی"، "نمیدانم و خاطرم نیست از چه زمان و چرا با هم و به هم این همه نامهربان شدیم " و ....
نمایش "بازگشت" به نویسندگی، طراحی و کارگردانی داریوش نصیری به رغم ویژگیهای پیش گفته، دو ایراد هم دارد: اول این که بستگان و نزدیکان مرد مرده از صحنه نمایش موقتا بیرون برده میشوند تا پرسوناژهای منفی و مسئلهدار وارد صحنه شوند و نقشهای منفیشان را آزادانه در رابطه با بیُحرمتی به مرده و تابوت ایفا کنند و این تاحدی باورناپذیر است، دوم آن که، همه پرسوناژهای موقعیت سوگوارانه روی صحنه، مرد هستند و از سوگواران و بازیگران زن خبری نیست.
در این نمایش خیابانی طراحی صحنه خوب و نمایشی است. ضمنا بازیگران هم بازیهای خوب و باورپذیرانهای ارائه میدهند و کارگردانی داریوش نصیری به لحاظ آن که از فضاهای جنبی صحنه هم استفاده شده و او سعی کرده مراسم آئینی سوگواری برای مردگان به گونهای واقعی و باورپذیر اجرا شود، پذیرفتنی و قابل تامل است. بازیگران را هم خوب هدایت کرده و میزانسنها هم عملا نشانگر شکلدهیهای دایرهای، خطی و جانبی بازیگران است. ضمنا بهگونهای هنرمندانه اجرای نمایش خیابانی را که معمولأ "ایستگاهی" و "درجایی" اجرا میشود، با استفاده از فضاهای جانبی محوطه، از حالت "ایستگاهی کامل" درآورده و اجرایی واقعگرایانهتر ارائه داده است.
** منبع: هنر آنلاین
۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]