تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817357366




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

20 سال حبس پایان عشق یک‌طرفه


واضح آرشیو وب فارسی:الف: 20 سال حبس پایان عشق یک‌طرفه

تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۹
مرد قاتلی که عاشق زنی متأهل شده بود و برای اینکه بتواند با او ازدواج کند، بعد از تهدید شوهر و فرزند این زن، او را از خانه ربود و مدتی زندانی کرد، به 20 سال حبس محکوم شد. به گزارش شرق، دی‌ماه سال 93 مردی با پلیس 110 تماس گرفت و از ربوده‌شدن همسرش از سوی یکی از دوستان خانوادگی‌شان خبر داد. این مرد به مأموران گفت جوانی که از دوستان خانوادگی ما بود، به عنوان میهمان به خانه‌ام آمد و گفت همسرت باید از این به بعد با من زندگی کند، بعد هم او را با خودش برد. بیژن به مأموران گفت: در خانه نشسته بودیم که ناگهان محسن زنگ خانه را به صدا در آورد و وارد خانه شد و با تهدید گفت همسرم پریا باید با او زندگی کند. پس از شنیدن این حرف با محسن گلاویز شدم و با هم دعوا کردیم که ناگهان محسن به سمت آشپزخانه دوید و چاقویی از آنجا برداشت و زیر گردن دختر خردسالم گذاشت و گفت اگر پریا با من نیاید، دخترتان را می‌کشم. پریا نمی‌خواست با او برود؛ همه تلاش من این بود که او را از دست محسن نجات دهم اما تا دخترمان را تهدید کرد، پریا التماس‌کنان گفت با دخترم کاری نداشته باش. دخترم جیغ می‌زد و گریه می‌کرد. ترسیدیم جلوی چشممان به او آسیبی برساند. محسن تهدید کرد فقط در صورتی دخترتان را رها خواهم کرد که پریا با من بیاید. دست پریا را گرفت و کشان‌کشان بدون کفش و لباس مناسب به بیرون برد و او را سوار ماشین شخصی خود کرد. با توجه به گفته‌های بیژن و تحقیقات، مأموران کار خود را برای دستگیری محسن آغاز کردند. مدتی از ربوده‌شدن پریا می‌گذشت اما خبری از او نبود تا اینکه یک روز زن جوان با مراجعه به منزل با پلیس 110 تماس گرفت و از آنها درخواست کمک کرد. به این ترتیب مأموران در صحنه حاضر شدند و محسن را که در محل بود بازداشت کردند و در اختیار کارآگاهان جنایی قرار دادند. محسن ابتدا منکر آدم‌ربایی شد و روز حادثه را چنین برای مأموران شرح داد: شش ماه قبل پریا برای گارانتی تلفن همراهش به محل کار من آمد و با هم آشنا شدیم. پس از مدتی من را با خانواده و همسرش آشنا کرد. حتی چند بار خانوادگی مسافرت رفتیم و من را برای جشن سالگرد ازدواجشان دعوت کردند. پریا با بیژن اختلاف داشت برای همین آن روز با من تماس گرفت و از من خواست به منزلشان بروم تا با بیژن حرف بزنم. وقتی به آنجا رفتم با بیژن دعوایمان شد. پریا خواست او را با خودم ببرم و با پای خودش با من آمد. اما پریا حرف‌های محسن را رد کرد و گفت: درست است؛ ما شش ماه قبل با یکدیگر آشنا شدیم. بعد از اینکه محسن متوجه شد چشم دخترم مشکل دارد، به بهانه اینکه چشم‌پزشک خوبی را می‌شناسد، با من تماس می‌گرفت؛ همچنین یک‌ بار وکیلی برای کارهای برادرم به او معرفی کرد؛ این شد که محسن کم‌کم وارد خانواده‌مان شد. به بهانه سالگرد ازدواجم ما را با خود به شمال برد. بعد از آن مدام من را تهدید می‌کرد و آرامش را از خانه ما گرفت. خانواده‌ام را تهدید به قتل می‌کرد تا اینکه آن روز به منزل ما آمد و به زور من را همراه خودش برد و خواست از همسرم جدا شوم و با او زندگی کنم. حتی همسایه‌ها نیز شاهد هستند که با چه وضعی من را از خانه بیرون کشید و بدون روسری و لباس مناسب داخل ماشین هول داد. من را در خانه مادرش زندانی کرد؛ اجازه نداشتم از خانه خارج شوم تا اینکه به بهانه آوردن مدارک برای کارهای طلاق محسن قبول کرد من را به خانه خودم بیاورد اما در راه تهدید کرد که اگر دست از پا خطا کنم، عکس‌هایی را که از من دارد، در شبکه‌های اجتماعی پخش خواهد کرد تا آبرویم برود. پس از بازجویی‌های بیشتر محسن لب به سخن گشود و به جرم خود اعتراف کرد و گفت: همان روز اولی که پریا را دیدم، از او خوشم آمد اما نمی‌دانستم متأهل است. هر کاری کردم نتوانستم او را فراموش کنم. برای همین تصمیم گرفتم به زور او را مجبور کنم که با من زندگی کند. این در حالی بود که مأموران در ادامه تحقیقات خود متوجه شدند متهم فردی سابقه‌دار و خشن است و پیش از این هم به جرم قتل بازداشت و محکوم شده ‌است اما با دریافت رضایت از اولیای‌ دم از زندان آزاد شده ‌بود. به‌این‌ترتیب، با توجه به گفته‌های محسن و سایر مدارک موجود در پرونده و شکایت زن جوان و شوهرش، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. پس از انجام تشریفات قانونی بار دیگر شاکیان در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را طرح کردند؛ سپس متهم بار دیگر در جایگاه حاضر شد و روز حادثه را شرح داد و از شاکیان درخواست کرد او را ببخشند. در پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای تصمیم‌گیری درخصوص این پرونده وارد شور شدند و محسن را به جرم آدم‌ربایی و تهدید و ورود به‌عنف به 20 سال حبس و 74 ضربه شلاق و به خاطر وارد‌کردن صدمه جسمانی به بیژن به پرداخت دیه محکوم کردند.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن