واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: عکس بگیرید و ارسال کنید!/ چالش های فضای مجازی!! روزنامه سیستان و بلوچستان ضمیمه روزنامه خراسان در شماره 19454مورخ 3بهمن 95 مطلبی با عنوان "عکس بگیرید و ارسال کنید!" منتشر کرده است.

در این مطلب آمده است: «از اتاق خواب تان بلافاصله بعد از بیدار شدن عکس بگیرید و به گروه ارسال کنید!» این هم یکی از چالش های جدید در فضای مجازی است که فاطمه 15 ساله صبح زود بعد از بیدار شدن با آن مواجه شده است و می گوید: با هم کلاسی هایمان یک گروه تشکیل دادیم و هر روز قرار گذاشتیم تا یک چالش جدید در آن برگزار کنیم. گاهی این چالش مربوط به ناهار و شام آن روز است، گاهی مربوط به آرایشی خاص و یا جدیدترین لباسی که خریده ایم. چند روز پیش هم قرار شد تا هر کدام از ما روی مچ دستش نقاشی بکشد و هر فرد بیشترین لایک را گرفت به عنوان برنده چالش اعلام شود. این روزها بازار چالش های مجازی داغ است و هر کس سعی می کند تا درباره هر موضوعی چالشی برگزار کند. آنچه در این باره خودنمایی می کند، تناقضی است که این اقدام با نام آن دارد. چالش در ذهن هر کس به موضوعی مهم و بحث برانگیز گفته می شود، اما موضوعات بی پایه و غیرمهمی که امروزه برای چالش های مجازی انتخاب می شود، در حال تغییر دادن کاربرد این واژه در ادبیات است. قطعاً «پیت فرتز» اولین کسی که چالش سطل آب یخ را در دنیا به راه انداخت، گمان نمیکرد این چالش ها به این قوت و شدت در دنیای مجازی به راه بیفتد و جمعیتی زیادی از نوجوانان و جوانان درگیر آن شوند.محمد 22 ساله درباره این چالش ها می گوید: اولین بار که به یکی از این چالشهای محیط زیستی دعوت شدم، قضیه برام خیلی جدی بود. چند نفر دیگر را هم خودم به این چالش دعوت کردم، اما بعد کمکم شرکت در چالش های رایج به یک سرگرمی تبدیل شد. چالش عکس سیاه و سفید به نظرم یک جور مسخره بازی بود تا چالش! اما باز هم از خیرش نگذشتم و در آن شرکت کردم. آخرین چالشی که به آن دعوت شدم، دیگر از حد مسخره بازی هم گذشته بود و توهین بود تا چالش. یک چالش بی محتوا که حتی خنده دار هم نیست و جز تجاوز به حوزه خصوصی افراد کارایی دیگری ندارد. اما برایم جالب بود باز هم همیشه چند نفری هستند که دست رد به سینه هیچ دعوتی نمیزنند و در این چالش ها شرکت می کنند.ساناز، دانشجوی ترم دوم دانشگاه که خودش مهمان همیشگی این چالش هاست میگوید: به نظر من همراهی با این چالشها بیشتر به خاطر هیجان طلبی و بیکار بودن نوجوانان و جوانان است. به عنوان مثال همین الان شما را به چالشی دعوت می کنم که هر کس باید آدرس 3 مرکز تفریحی مجانی و هیجانانگیز را به دیگران بدهد. در واقعیت شاید اصلا این چنین اماکنی وجود نداشته باشد اما شرکت کنندگان در این چالش برای خنده هم که شده است 3 گزینه را مطرح می کنند. در واقع کم دردسرترین و کم خرج ترین تفریح جوانان همین فضای مجازی است. حتی اگر وقت تلف کردن هم باشد خوش می گذرد. در اروپا و آمریکا هم از این چالشهای عجیب و غریب وجود دارد. به نظر من این چالش ها خاصیتی جز سرگرم کردن افراد ندارد. اما این را قبول دارم که همیشه عادت داریم شور هر چیزی را دربیاریم.بیماری فرهنگی یک جامعه شناس درباره چالش های مجازی می گوید: فضای مجازی همه دیوارها را فرو ریخته و به سرعت همه چیز برای همگان قابل دسترس است. بنابراین به سرعت یک پیام به همه منتقل میشود و جمعی را به همراه خود دنبال میکند، فضای مجازی یک جماعت عامه نامجاور بهوجود آورده است که یک عقیده عامه را گسترش میدهد و مرتب آن را گستردهتر میکند.بعضی وقتها چالش های برگزار شده در فضای مجازی یک رفتار بازیگوشانه و سرگرمکننده است. به عنوان مثال این که یک عده در شرایطی خاص مثل جشن تولد، یا مهمانی دوستانه و تعطیلات دور هم جمع شوند و مثل مانکن ها فریز شوند و عکس و فیلم بگیرند و خوش بگذرانند، به شرطی که برای همه لذت بخش باشد، کسی ناراحت نشود یا مورد تحقیر و توهین قرار نگیرد آسیب زا نیست. اما اگر مرتب قرار باشد موضوعاتی به چالش کشیده شود که خردورزی معینی در پشت آن نباشد و صرفا جنبه سرگرمی داشته باشد، آسیبگونه است.«محمد عثمان حسین بر» ادامه می دهد: معمولا رفتاری که زیاد تکرار میشود، کمتر اثر میگذارد. قطعا اولین کسانی که کمپین و چالش به راه انداختند صرفا این کار را برای خوش گذرانی نکردند، بلکه از برگزاری آن اثرگذاری اجتماعی را مد نظر داشتند. با دعوت به چالشی که خیر جمعی در آن نیست، به جای اینکه توجه عمومی به موضوعی مهم یا پدیدهای اجتماعی جلب شود، توجه عمومی به فرد طراح چالش جلب میشود. هر چند که خیلی وقتها اصرار بر این است که این شرایط باز هم برای جلب توجه عمومی است، ولی در واقع بیشتر نیازهای خودشیفته وار فرد را تامین میکند تا این که به فکر منفعتی اجتماعی باشد. این استاد دانشگاه ادامه می دهد: اگرچه موضوع این چالشها مسألهای نیست که به عنوان آسیب اجتماعی مطرح شود، اما نوعی آسیب رفتاری و بیماری فرهنگی است. چرا که وقتی شیوه استفاده درست از تکنولوژی و ایجاد ارتباط مؤثر با دیگران را نمی دانیم، این یک بیماری فرهنگی است. این در حالی است که این چالشها میتواند برای یک کنش اجتماعی و خیر جمعی استفاده شود. چالش باید معنا دار و دست اول باشد. خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش!یک روانشناس نیز در این باره معتقد است: عموما جلب توجه و حرکات نمایشی در فضای مجازی نمی تواند به عنوان بحران مطرح باشد، اما تبدیل آن به یک رفتار اجتماعی و ایجاد چالش هایی که آسیب به افراد را در پی دارد، به مرور زمان و در سال های آینده می تواند خطرناک شود. «حمیدرضا کریم آبادی» عنوان می کند: متاسفانه برخی افراد در جامعه امروز اگر احساس کنند که نمی توانند هم شکل دیگران باشند، فشار روانی زیادی را متحمل می شوند. برای مثال زمانی که شبکه های اجتماعی در کشور ایجاد شد دغدغه والزام پیوستن به این شبکه ها در جوانان به وجود آمد، حتی در برخی افراد با وجود بی علاقگی به شبکه های اجتماعی حس اجبار درونی آنها را وادار به شرکت در این امور می کند.عموما افراد در سنین پایین و جوانان درگیر چالش های موجود در فضای مجازی هستند و شرکت نکردن در چنین برنامه هایی به نوعی عقب افتادن از سایر گروه ها تلقی می شود، در واقع افراد با شرکت و تبعیت از این امور احساس انبساط خاطر پیدا می کنند و متاسفانه امروزه افراد به جای شکوفایی و عرضه دستاوردهای خود به نمایش رفتارها روی آورده اند. اگر استفاده از این ابزارها بهعنوان ابزاری به اصطلاح فان جنبه همهگیر پیدا کند، یا آسیبی به کسی وارد کند، نشانه رفتاری کودکانه و پسرفت سلامت روان است. رفتارهایی به این شکل رفتارهایی نمایشی است که با دور کردن واقع گرایی و تعقل از جامعه خطرات بسیاری را در پی دارد.تبدیل تهدید به فرصت یکی از اعضای جمعیت بانوان فرهیخته استان نیز با بیان این که آسیب این چالش ها بیشتر متوجه دختران نوجوان و جوان است، عنوان می کند: در اکثر این چالش های مجازی پسران و دختران بسیاری شرکت می کنند، اما از آنجایی که در فرهنگ عمومی جامعه ایران نگاه ویژه ای نسبت به زنان و دختران وجود دارد، شرکت در چالش ها با هر موضوعی شأن و منزلت دختران و زنان جوان را هدف قرار می دهد و با کاهش شرم و حیایی که انتظار می رود زنان و دختران در دنیای واقعی در جامعه رعایت کنند، روز به روز اعتقادات و الگوهای رفتاری در فضای مجازی تغییر پیدا کرده و به صورتی نامحسوس در طولانی مدت به دنیای واقعی تسری می یابد. به عنوان مثال شرکت در چالشی با موضوع آرایشی خاص و یا پوشیدن لباس های مردانه توسط زنان و یا بالعکس موضوعاتی جذاب برای دختران نوجوان است. دخترانی که در این سن تمایل زیادی به خود نمایی دارند. از طرفی مسایل اخلاقی و اعتقادی در خانواده ها محدودیت هایی را برای آن ها در زمینه خودنمایی ایجاد می کند. بنابراین آن ها برای فرار از محدودیت ها در دنیای واقعی به سمت این خودنمایی ها در دنیای مجازی روی می آورند و بدون محدودیت با جمع آوری لایک ها و بازدید های بیشتر نیاز خود به جلب توجه را ارضا می کنند.«فاطمه انصاریان» معتقد است: اجتناب نوجوانان از فضای مجازی امری غیرقابل تصور است و به هیچ وجه با توجه به پیشرفت دانش و آگاهی نوجوانان نمی توان آن ها را از حضور در شبکه های مجازی منع کرد. به همین دلیل بهتر است تا از این شرایط به نفع الگوهای فرهنگی و اعتقادات ملی و مذهبی خود استفاده کنیم و با محتوا سازی بیشتر در فضای مجازی از این چالش ها برای رواج عادات رفتاری مثبت مانند ممنوعیت دروغ در یک روز استفاده کنیم.8005 **6081 دریافت کننده: نرگس تیموری ** انتشار دهنده: حیدر سرایانی
03/11/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]