واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: زورگيري مسلحانه به خاطر عشق به پليسبازی !
مرد جواني كه در پوشش مأمور پليس از مردم اخاذي ميكرد، مدعي است به علت علاقهاش به شغل پليس دست به اين كار ميزد!
به گزارش خبرنگار ما، روز پنج شنبه دوم دي ماه بود كه مردي با اداره پليس تماس گرفت و گفت مردي مأمورنما در حوالي خيابان تعاون در غرب تهران قصد اخاذي از او دارد و از مأموران درخواست كمك كرد. وي كه به آرامي حرف ميزد، گفت: مردي با لباس نظامي و اسلحه و بيسيم با خودروي پژويي مشكي رنگ راه خودرواش را سد كرده و قصد اخاذي دارد. در حالي كه چندين گزارش درباره راننده پژوي مشكي كه در چند روز اخير در پوشش مأمور از شهروندان اخاذي كرده بود، به مأموران رسيده بود، بلافاصله چند تيم عملياتي از مأموران كلانتري شهر زيبا راهي محل حادثه در خيابان عدالت سرو شدند و آن محدوده را به محاصره در آوردند. مرد مأمور نما وقتي متوجه مأموران پليس شد با خودرواش اقدام به فرار كرد، اما خيلي زود در محاصره مأموران گرفتار و دستگير شد. مأموران در بازرسي از خودروي متهم يك اسلحه كلتكمري تقلبي شبيه به اصل و يك رشته دستبند، افشانه اشكآور، تابلو ايست و چاقو كشف كردند. پس از انتقال متهم به اداره پليس، شاكي گفت: ساعتي قبل از محل كارم خارج شدم و با خودروام به طرف خانهام به راه افتادم. پس از طي مسافتي متوجه شدم خودروي پژوي مشكي رنگي در تعقيب من است، اما عكسالعملي نشان ندادم تا اينكه وقتي قصد داشتم با خودروام وارد كوچهمان شوم، خودروي پژو، راه مرا سد كرد.
سپس راننده از خودرواش پياده شد و خودش را مأمور مخفي معرفي كرد و گفت من مرتكب خلافي شدهام و بايد خودروي مرا بازرسي كند. او كه مسلح به كلت كمري و دستبند بود يك كارت از دور به من نشان داد و اجازه نداد من كارت شناسايي و حكمش را از نزديك ببينم، به همين دليل به او مشكوك شدم. پس از اين سعي كردم او را فريب دهم و موضوع را به اداره پليس خبر بدهم. به مرد مأمورنما گفتم كه مداركم در خانه است، اجازه دهد تا همسرم مداركم را بياورد و بعد خودروام را بازرسي كند. او قصد داشت مرا بترساند و اخاذي كند كه مخفيانه به بهانه اينكه همسرم مدارك و پول براي من بياورد با اداره پليس تماس گرفتم و بعد او را سرگرم كردم تا مأموران از راه رسيدند و او را محاصره كردند. متهم در نخستين بازجوييها، منكر اخاذي شد و در ادعايي گفت: شاكي با خودروام تصادف و اقدام به فرار كرد. من او را تعقيب كردم تا خسارتم را بگيرم. از آنجايي كه اسلحه و دستبند تقلبي داشتم، تصميم گرفتم در پوشش مأمور او را بترسانم و خسارتم را بگيرم.
متهم صبح ديروز براي ادامه بازجوييها به شعبه پنجم بازپرسي دادسراي ناحيه 34 منتقل شد. وي مقابل قاضي علي وسيله ايرد موسي به اخاذي اعتراف كرد. وي براي ادامه تحقيقات در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
گفتوگو با متهم خودت را معرفي كن؟ اشكان هستم، 30 ساله. سابقه داري؟ نه. سابقه ندارم، اما چند سال قبل همراه يكي از دوستانم كه معتاد به ترياك بود، با هم رفتيم تا مواد بخرد كه مأموران رسيدند. او يك گرم ترياك گرفته بود كه از من خواست به خاطر اينكه متأهل بود، به گردن بگيرم و من هم قبول كردم، اما همان روز تعهد دادم و آزاد شدم. متأهلي؟ بله نامزد دارم و قرار بود به زودي ازدواج كنم. چه مدتي است در پوشش مأمور اخاذي ميكني؟ من براي اولينبار تصميم گرفتم اخاذي كنم كه شاكي مرا فريب داد و در همان روز اول به دام افتادم. اما گزارشهاي زيادي درباره مرد مأمورنمايي كه با پژوي مشكي از شهروندان اخاذي ميكرده به مأموران پليس رسيده است؟ من يك بار اخاذي كردم كه دستگير شدم. قبلاً چه كار ميكردي؟ من فوق ليسانس دارم و مدتي هم در يك شركت خدماتي به عنوان كارمند اداري كار كردم، اما اصلاً علاقهاي به اين كار نداشتم به همين دليل بيرون آمدم. چرا به دنبال كار مورد علاقهات نرفتي؟ من از كودكي عاشق شغل پليس بودم و دوست داشتم مأمور پليس شوم، اما وقتي درخواست دادم به خاطر سابقه و مسائل ديگر استخدام نشدم. چه شد كه تصميم به اخاذي گرفتي؟ واقعيتش من از دوران نوجواني فيلمهاي پليسي زيادي ميديدم. من عاشق فيلمهاي پليسي و كتابهاي جنايي بودم به خاطر هيجانش دوست داشتم مأمور پليس شوم، اما موفق نشدم. اين موضوع هميشه مرا آزار ميداد تا اينكه تصميم گرفتم لباس نظامي و اسلحه تقلبي و ديگر وسايل يك مأمور را تهيه كنم و بعد از شهروندان در پوشش مأمور اخاذي كنم. احساس ميكردم اينطوري به آرزويم رسيدهام، اما بدشانسي آوردم و در اولين اخاذي دستگير شدم. وسايل را از كجا تهيه كردي؟ من اسلحه و دستبند تقلبي را كه خيلي شبيه اصل بود، از طريق سايت اينترنتي به مبلغ 75 هزار تومان خريدم و بقيه وسايل را هم از خيابان خريدم. وقتي خودت را مأمور معرفي كردي، چه حسي داشتي ؟ وقتي راهش را سد كردم، تابلو ايست را از داخل خودرو بيرون آوردم و دستور ايست دادم و شاكي توقف كرد. خيلي احساس خوبي داشتم و وقتي بيرون آمدم دكمههاي كتم را باز كردم و كمي كتم را كنار زدم تا شاكي اسلحه و دستبندم را ببيند. در حالي كه فكر ميكردم نقشهام گرفته و به شاكي دستور ميدادم، ناگهان متوجه چند خودروي پليس شدم كه مرا محاصره كرده بودند. فكر ميكردي دستگير شوي؟ نه، اما شاكي خيلي زيركتر از من بود و مرا فريب داد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]