واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا:
به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت پوریای شعر جنوب،"صالح سنگبر" مراسمی در جوار مزار وی در قطعه 13 بهشت زهرای باغوی بندرعباس برگزار شد. مدیرعامل موسسه ستارگان رسانه و هنر هرمزگان در اینباره به ایسنا، گفت: پس از قرائت فاتحه به یاد هنر فاخر زندهیاد سنگبر، ابتدا ناصر زرجام و منصور رئیسی، با اجرای قطعاتی از زندهیاد سنگبر و شعرهای نوستالژیک "یادتن پوریا" اشک و اندوه عمیقی را در دل و نگاه دوستداران این هنرمند و ورزشکار گرانقدر، ایجاد کردند. سپس یعقوب باوقار، از کتاب "کغار" مرحوم سنگبر، با آهنگ دلنشین موسیقی، شروند جانسوزی سر داد. یوسف ملایی ادامه داد: یار شفیق و رفیق روزهای سخت زندهیاد سنگبر، منصور نعیمی که بیش از سایر حاضران اشک ریخت از سجایای اخلاقی و ذکر خاطرات مشترکشان گفت. نعیمی زندگی صالح را در سه بخش ورزشی، اجتماعی و شعر دستهبندی کرد و بهطور جامع به تشریح هر بخش پرداخت. او افزود: صالح هم نظیر رامی، در زمان حیاتش نیز محبوب بود و همین حس انسانی، شعر و اندیشهشان است که ما را گرد هم جمع کرده است. وی اضافه کرد: در این مراسم مقرر شد به همت دانشگاه فرهنگ و هنر هرمزگان و کانون غدیر بندرعباس بهزودی مراسم گرامیداشت این چهره فرهیخته برگزار شود. ملایی سپس به بخش ورزشی زندگی زندهیاد سنگبر اشاره کرد و افزود: علاوه بر اینکه زندهیاد تیمهای برق و نخل(بهرنگ) بندرعباس را بنیان کرد، نخستین رئیس سندیکای ورزشکاران استان بود و برای تیمهای ملوان انزلی و الوحده قطر توپ زد و بازوبند کاپیتانی تیمهای منتخب هرمزگان، نور و آرش را بر بازو بست. در حاشیه این مراسم تعداد 50 جلد کتاب "کغار" از نوشتههای زندهیاد سنگبر به دوستدارانش هدیه داده شد. از مهمانان ویژه این مراسم نیز میتوان به پروفسور عبدالرضا معماری استاد دانشگاه تورنتو کانادا، علی رکنالدینی، سیدعلی حسینی، محمدرضا رئیسیپور، موسی کمالی، عباس رفیعی، فرزانه فرخینژاد و مینا بازیره اشاره کرد. به گزارش ایسنا، صالح سنگبر در دومین روز از فروردینماه 1327 در خرمشهر متولد شد. پدرش از اهالی بندرلنگه و مادرش بلوچ بود. در سنین سه تا چهارسالگی بود که به بندرعباس آمدند و در محله بلوچها (شاهحسینی) ساکن شدند. عضو اصلی تیم والیبال مدرسه بود و به دو و میدانی علاقه بسیاری داشت. سال 41 وارد دبیرستان ابنسینا شد و در آنجا هم در تیم نور بازی کرد. این تیم از بچههای محله سریگ، سیم بالا و شاهحسینی تشکیل شده بود . در سن 17 سالگی (سال 45) در مسابقات قهرمانی کشور که در اهواز برگزار میشد، همراه تیم منتخب استان شرکت میکند و در آنجا درخشش غیرقابل وصفی میکند و در سطح مطبوعات کشور مطرح میشود. باشگاههای تهران درصدد جذب او به تهران میشوند که مدتی هم به تهران میرود اما به خاطر علاقه شدید به شهرش تهران را ترک گفته و به بندرعباس بازمیگردد. او مدتها کاپیتان تیم منتخب استان، باشگاه آرش و منتخب آموزشگاهها بود و اولین مربی کلاسدیده استان است. شاید جز اولین لژیونرهای فوتبال کشور باشد زیرا در سال 49 در تیم الوحده قطر پا به توپ میشود. زندهیاد سنگبر در سالهای جنگ تحمیلی برای دفاع از میهنش به جبهه رفت. وی بعدها به شعر روی میآورد و سرودههایش اغلب در قالب مثنوی، دوبیتی و رباعی است که خود دوبیتی را بیشتر میپسندد به دلیل مختصر بودن و نفوذ آن در شنونده؛ او اعتقادش بر این است که شعر باید پیامی برای شنونده داشته باشد که خود سعی میکند در کارهایش همیشه امید را به جوانان گوش زد کند .وی آنچنان رضایتی از کار با خوانندگان و ترانهسازان نداشت اما خوشحال بود که از این طریق میتواند با مردم رابطهای برقرار کند. زندهیاد ناصر عبداللهی از شاخصترین افرادی بود که شعرهای زندهیاد سنگبر را به اجرا درآورد تا همگان را با موسیقی و ترانه هرمزگان آشنا سازد. شاید کتاب یادتن ترانههایی از دل او بود که خیلیها با خواندن این کتاب اعتقاد بر این دارند که سنگبر قدیمی است و از قدیم زیاد صحبت کرده و یادتن را زیاد بهکار برده، که جواب این قبیل افراد را خود استاد داده است : مه نَهَم کهنه پَرَست مه نوگرام مه نهم اسیر جو مه هو گرام گپـم اینن که بریم سادهَ بـشیم و ِدگــــَــــه آدم افـتاده بشـیم یادتن را که هنوز کامل نشده بود اولین بار در بازی های جام رمضان محلات بندرعباس خواند، سنگبر فکر می کرد این شعر آنچنان تاثیری در مردم و جوانان ندارد و فقط چند نفر از کسانی که در آن مسابقات حضور داشتند از این شعر خوششان می آید که این بر خلاف نظر او بود و با استقبال انبوهی از جوانان حاضر مواجه شد و خود انگیزه وتشویقی شد برای سنگبر تا شعرش را تکمیل کند واقدام به چاپ کند. آداب و رسوم مردم هرمزگان در کتاب یادتن سروده صالح سنگبر مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا مفهوم فرهنگ و فرهنگ عامه از دیدگاه انسانشناسان بیان شده است. سپس زندگینامه صالح سنگبر ارائه شده است. در ادامه 22 شعر از اشعار صالح سنگبر که در ضمن آنها آداب و رسوم مردم هرمزگان مطرح شده، مورد بررسی قرار گرفته است. "کـَــغار" آخرین اثری است که زندهیاد سنگبر به چاپ رساند. این کتاب مجموعهای از سروده های بندری اوست. سنگبر همواره در کلامش این بود که زبان شناسنامه آدمی است زیرا به هر زبانی که سخن بگوید مخاطب میداند که او اهل کجاست و کیست پس زبان و فرهنگ خود را به دست فراموشی نسپارید چرا که یک بندری را از چهره سبزه و بندری صحبت کردنش می شناسند. صالح سنگبر در نهم شهریورماه سال 85 در سن 58 سالگی رخت از دنیا بست و خاطرات فراوانی چه در دنیای ورزش و چه فرهنگ و هنر از خود برجای گذاشت. روحش شاد و یادش گرامی باد. قطعهای از سرودههای این شاعر و ورزشکار هرمزگانی: بَشت یادتُو کِه ریشَت هَمی جان جاگهَ ی نَرم همیشَت هَمی جان کـوک اَمـبا چُـتو کا مَـیونِشِـن سِـجِـل هَر کـَم اَدُن زَبـونیشـن یــادِتن وَخـتی چَـپونی شـــازَه یـــادِتن غـایهَ تَـــمونی شــازَه شـــاعرُم ، شاعِر شهِر بـَـندرُم مِــث نَگلهَ روی دیریا سَــِمرُم نـوم مه صـالحِ و شُهرت پـوریا مُخلـص مردم خـوب و بی ریا
انتهای پیام
جمعه / ۱۲ شهریور ۱۳۹۵ / ۱۲:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]