محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828947270
نامه ای برای حسین علیزاده؛ کارشناس هنری را تبدیل به مفتش و سانسورچی کرده اند
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه شرق: حسین علیزاده، آهنگساز و موسیقیدان ایرانی، ١٦ دی سال گذشته با انتشار نامهای از سمت خود در شورای عالی خانه موسیقی استعفا داد. او در بخشهایی از این نامه، ضمن انتقاد به عملکرد شورای عالی خانه موسیقی آورده بود: «بنا بر تجربهای که طی سه سال گذشته در شورای عالی خانه موسیقی داشتهام، روحیات و اصول فکری خود را در راستای آن ندیده، لذا بدون آنکه کتبا استعفایی تقدیم کنم، بدون جنجال از آن کنارهگیری کردهام. اگر اهمیت موضوع برای شما عزیزان بستگی به استعفای کتبی اینجانب از خانه خود دارد، اینجانب، حسین علیزاده، عضو و دبیر شورای عالی خانه موسیقی، استعفای رسمی و کتبی خود را اعلان داشته و آرزوی موفقیت را برای شما عزیزان، در راه اعتلای موسیقی کشور دارم».
کمتر از دو هفته بعد، در پی تشکیل جلسه شورای عالی خانه موسیقی، استعفای حسین علیزاده از سوی این نهاد صنفی پذیرفته شد. پس از گذشت یک سال از این اتفاق، فردین خلعتبری نامهای خطاب به حسین علیزاده نوشته و در آن به شرایط کنونی موسیقی ایران اشاره کرده است. این نامه را که به درد مشترک اهالی هنر موسیقی اشاره دارد، در ادامه میخوانید:
«اجازه میخواهم، همین یکبار در این نامه، شما را با تو عوض کنم. همین یکبار. خواستم حرفهایم را بگویم. کسی را نیافتم که بشنود. به تو مینویسم که میدانم میخوانی، و اگر نه این بود چگونه میتوانستی از آنچه شنیدهای، اینگونه بنوازی و اینگونه بسازی. سرگشاده نوشتم، چون، میدانم که نمیخوانند. میدانم که نمیشنوند. آنکه گفت شنیدن کی بوَد مانند دیدن، میخواست کسی نخوانَد، که ندیده نفهمد. نیما، وقتی میخواست بگوید، به همسایهاش نوشت. همسایهای که نبود. نیما همسایه خودش بود. کاش بتوانیم همسایه نیما باشیم. در حرفهای همسایه، او از مسیرش در شعر و فرم گفت و کاش میشد ما، امروز، با هم از موسیقی بگوییم. امروز موسیقی ما پر از سایه است. سایههایی هوشیار که از ما نیستند. اهالی انکار.
نهاینکه ترا نشنوند، صدایت را میخواهند، معنایت را نه. نمیدانم عاقلانند یا غافلان. هنوز نمیدانم. نمیدانم که میدانند آگاهی نغمه ساز، که در تن این سرزمین رُست، حقیقت بود یا مجاز؟ که اگر برایشان، حقیقت بود چه نیاز به مجوز داشت؟ موسیقی به مجاز رفت، تا آنجا که دیدند، جوازِ مجاز را چارهای نیست. تمام تلاششان را کردند که در سرزمین ِ موسیقی، سکهای رواج دهند که پشتوانهاش این خاک نباشد. و موسیقی میدانست که زیر لوايي میتواند کوچهکوچه این شهر را بپیماید. و آنچه آنها برای انکار آن نیاز داشتند، کسانی بودند که بر کرسی موسیقی بنشینند و بهجای ساز، کاغذ تأییدشان کند و بهجای موسیقی نسخه بنویسند. برای موسیقی نسخه بپیچند. آنهایی که، وقتی که نمیدانند، سکوت کنند که فرزانه بنمایند. ذوق شنیدن هم نمایششان باشد و یا اگر چیزی به نشانه تاثر در وجودشان پدید آید، بتوانند آنرا پوشیده نگه دارند تا مبادا احساسشان را بیرون بریزند و سبک جلوه کنند. ولع شنیدن موسیقی تازه نداشته باشند. نسل جوان را بهکلی انکار کنند و از قدیمیها تندیسی بسازند تا مبادا بجنبد. تا مبادا بجنباند. خواستند آنها را پرورش دهند، نشد، و اگر شد یاغی شد. دیدند با اندکی جستوجو میتوانند آنها را بیابند و یافتند و برگزیدند و «ماندگار» یافتند.
بر این باورم که موسیقیدانی که همین امروز، همین امروز، با اراده خودش، دست از کار موسیقی میکشد، دیگر اهل موسیقی نیست.
کارشناس است. سرنخ این رشته را یافتن کارآگاه میخواهد و کاردان. یک آهنگساز به من نشان بده که تا زمانی که عقلش کار میکرده، نساخته باشد. یک آدمِ حسابی در عالم نشان بده که تا آخرین لحظه عمرش دست از کار برداشته باشد. یک هنرمند تمامعیار پیدا کن که زندگیاش از حقالجلسه و حق مشاوره تأمین شده باشد. بر این باورم کسی که خود را در مقام کارشناسی آثار هنری همکارانش قرار میدهد، در بهترین حالت مفتش است و در بدترینش سانسورچی. اینکه خودش به خودش رحم نمیکند دیگر چه انتظار از آمران؟ ماموریتشان در یک جمله این است (حق با شماست، ما درست میگوییم!)
این میشود که موسیقی از آنچه در بیرونش است عقب میماند. و برای جبران این عقبماندگی، خود را به ابزار تزیین مجالس و مجامع و حلقهها و مناسبتها تبدیل میکند. شعار میدهد. و باز از نغمه تهی میشود. میشود ابزار تدبیرِ دیگری. موسیقی اگر از اصلش جدا بیفتد چه فرق میکند مال کدام جبهه باشد؟ بیچاره مردمی که تنشان مورمور نغمهای میشود که جای شعار نشسته است. در این صدا تحولی نیست. همه هویتش را از گذشته میگیرد. بعد مردمی را میپرورند که تأییدشان کنند. از نظر آنها مردم همانهایی هستند، که هستند و نه آنهایی که نیستند. در نظرشان، مردم، یک پدیده واحد است و غیرقابلتفکیک. نظر مردم فقط یکی است. رأی حداکثری، رأی تمامی مردم است. و مردم صلاح خودشان را میدانند. هرچند، بر این باورم که انسان ذاتا شریف است، اما نمیتوان چشم بر تیرگی و تیرهروزیاش بست.
این است سرنوشت آهنگ زمانه ما. بیچاره حقیقت که در این زمانه، تأییدش را باید از مردم بگیرد. این مردمی که اکنون تعدادشان، از خیالشان، از افکارشان و رویایشان مهمتر است. شکمشان که سیر شود پول بلیت کنسرت که داشته باشند، موسیقی راه خودش را رفته است لابد. موسیقی در این نظم دیگرخواسته، میرود کنار شهربازی و لب دریا و مسابقه لیگبرتری. با استقبال حداکثری. ستون موسیقی ما، موسیقی تو و من، لابهلای عکسهای ستارهها گم میشود و اگر نامی از تو میبرند فقط از ترس این است که مبادا کاری از این کارزار پدید بیاید و مقبول همان مردم بیفتد و آنها عقب بمانند در مسابقه آرای ماخوذه.
این مردم، وقتی کنسرتی لغو میشود، دیگر داد نمیزنند. میروند خانهشان، و آنان که نسخه میپیچند به وقتش، به دولتش! سکوت میکنند یا امضا جمع میکنند. گاهی هم نامه به مقامات مینویسند و به بالا تقدیم میکنند. اینگونه است که مقامات همیشه از بالادست به موسیقی نگاه میکنند. نگذاشتهایم موسیقی آن روی برترش که فلسفه را به چالش میکشد نشان دهد.
کاری میکنند که تو قدمهایت را آهسته برداری. پروایت را میگیرند تا سقف پروازت آسمان آنها باشد. مالکان زمینی، که مدعی تملک آسمانند.
تو که میگویی انگار نمیشنوند. تو پا پس میکشی جانشینت آماده است. بار را از دوششان برداشتهای. آنقدر موسیقی باید مشغول حلیت خودش باشد که موسیقیدان از هویتش غافل میشود.
ما را درون خانههایمان ناکارآمد میکنند. این سیاست، خیل عظیمِ سازبهدستها را به لشکری تارومارشده تبدیل میکند که همه به گمان بیگانهبودنِ دیگری از هم میگریزند و به کنج خودشان پناه میبرند. ببین غافله «بیت ِموسیقی» چقدر عضو دارد و چقدر میتواند داشته باشد. در این آشفتهبازار هرجا را مینگری، یک عدهای از دوستانمان، همکارانمان، دارند به دیگرانی فحاشی میکنند. حیات یکی مشروط به ممات دیگری است. گاهی باید سکوت کرد که قافلهسالار غافلان نباشی. گاهی که لب میگشایی، هر کسی چیزی میگوید. نه! پرت میکند. آنهایی که تکذیبت میکنند، از اول تو را نمیدانستند و آنان که تأییدت میکنند، بیشتر غریبهاند. سؤال ناظر بیطرف این است: آقا این موسیقی بزرگتر ندارد؟ بر این موسیقی سهم زیبایی کدام است؟ معلوم است روحیه نقدِ جبههای آنقدر غالب است که اهالی موسیقی به کنسرت یکدیگر نمیروند و کارهای هم را نمیشنوند و اگر هم بر سبیل اتفاق گذرشان به هم بیفتد، مجال، مجال ِانکار است. ببین با گذشته زنده میمانیم! حالمان را ببین! دردم میگیرد؛ دردی که چارهاش، نوشتن، تمرینکردن، ضبطکردن، تربیتکردن و روی صحنه بردن است؛ ولی گاهی این درد داد آدم را درمیآورد.
تو که اینهمه بودی و زخمه زدی و صبر کردی و درنماندی، چرا تنها میشوی؟ چرا هرازگاهی باز از سر خط. از بین جوانان مدرسهات باید دستهای را به خط کنی که سینهخیز، رازدار این سرزمین باشی و پسِِ هر مضرابت جای خالی دوستانِ جاماندهات را کنارت حس کنی. آنهایی که نیستند و پیش از آنکه نباشند، مانده بودند و آنهایی که هستند، کاش نبودند. اینگونه نبودند!
شاید، دردت نهفته به ز طبیبان مدعی
یکی باید بگوید: آنچه در این تنگ بلوری است، چشمه نیست.
لابد در این مانده از موسیقی باید افتخار کرد و بر دهل کوفت. آنهم نه یکی که دو تا؛ و اگر میشد دو تا، دو تا جشن گرفت.
بر موسیقی اگر جشنی باشد، هنوز به شکرانه پیروزی دیگری است. پیروزیای که با تو بود؛ اما اکنون، تو را پشت درهای بسته، محبوس میخواهد یا در خانه دیگری. چقدر دوست داشتند تو برای همیشه به سفر بروی. چه غمانگیز است. به تو میگویند دست مردم را بگیر و ببرشان؛ ولی راه را نشان نده.
در این میانه آنچه از موسیقی باقی میماند، اسباب طربی است که البته آن را نیز به دلیل دیگری از ملت دریغ میکنند.
روی سخنم با توست، تنها با تو؛ زیرا میدانم بسیاری از فرزندان سرزمینم روبهرویت نشستهاند تا نغمهای بشنوند که دیگرگونشان کند. بسیاری که بیشمارند و اندک. تو که با سازت یکتنه، میان مردم میروی و از راستیآزمایی موسیقی نمیترسی. آنچه اصل است مربوط به اکنون تو میشود. صحنه برایت آزادراه است. گاهی به تنهایی با ملتی در تمرینِ پنجه در پنجهای که بیاموزند زور بازویشان را کجا باید بنمایند و هزار جبهه نه در برابرشان که دورشان را بشناسند و بدانند چه کسی خودی است و چه کسی نیست. موسیقی تو به آنها یاد میدهد که دشمن، فقط ناآگاهی است؛ یا اینکه اگر این را یاد داد، موسیقی است. قربانت، فردین».
۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
برنامههای شبکههای سیما در یلدای ایرانی/ از حضور اکبر عبدی تا گفتگوی سینمایی فردوسیپور با شهاب حسینی
برنامههای شبکههای سیما در یلدای ایرانی از حضور اکبر عبدی تا گفتگوی سینمایی فردوسیپور با شهاب حسینی امسال هم شبکههای مختلف سیما برنامه های متنوعی را برای پخش در شب یلدا ۹۵ آماده کردهاند به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان بارش بپاسخ مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری به اظهارت نرگس آبیار در برنامه «هفت»
پاسخ مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری به اظهارت نرگس آبیار در برنامه هفت در پی اظهارات نرگس آبیار در برنامه هفت مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری در گفتگوی به این اظهارات پاسخ داد به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان یزدان عشیری مدیر روابطشهاب حسینی در برنامه ۹۰ چه گفت؟
این خبر بروز رسانی می شود شهاب حسینی در برنامه ۹۰ چه گفت شهاب حسینی بازیگر سینمای ایران به مناسبت شب یلدا دوشنبه ۲۹ آذر مهمان برنامه ۹۰ بود به گزارش خبرنگار ایلنا شهاب حسینی در برنامه ۹۰ که اجرای آن را عادل فردوسیپور بر عهده داشت گفت خداد اد عزیزی را خیلی دوست دارم و مساعطای گواهینامه درجه یک هنری به هفت نویسنده در اختتامیه جایزه جلال
اعطای گواهینامه درجه یک هنری به هفت نویسنده در اختتامیه جایزه جلال تهران- ایرنا- هفت نفر از نویسندگان کشور در مراسم پایانی نهمین جایزه ادبی جلال آلاحمد که فردا برگزار می شود گواهینامه درجه یک هنری دریافت میکنند به گزارش روز جمعه ایرنا از بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان مپایان رویداد بینالمللی هنری در موزه هنرهای معاصر/ تبدیل محدودیت به فرصت در پروژه «کوچرو»
پایان رویداد بینالمللی هنری در موزه هنرهای معاصر تبدیل محدودیت به فرصت در پروژه کوچرو پروژه بین المللی هنر کوچرو در موزه هنرهای معاصر تهران با حضور جمعی از هنرمندان ایرانی و خارجی به آخر رسید به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان اختتامیهواکنش معاون امور هنری به نامه ۷۰۰ نفر از اهالی موسیقی به وزیر ارشاد
موسیقی در فضای نقد ارتقا مییابد واکنش معاون امور هنری به نامه ۷۰۰ نفر از اهالی موسیقی به وزیر ارشاد علی مرادخانی در واکنش به نامه اعتراضی ۷۰۰ نفر از اهالی موسیقی به وزیر ارشاد گفت با ایجاد فضای نقد باید کاری کنیم که موسیقی کشور ارتقا پیدا کند به گزارش خبرنگار ایلنا معاون امهمدان به قطب برنامه های ویژه کودک و نوجوان در کشور تبدیل شده است
استاندار همدان همدان به قطب برنامه های ویژه کودک و نوجوان در کشور تبدیل شده است همدان - ایرنا - استاندار همدان گفت همدان با برگزاری جشنواره تئاتر کودک و پیگیری های انجام شده به قطب برنامه های ویژه کودک و نوجوان در کشور تبدیل شده است محمد ناصر نیکبخت روز جمعه در پیامی به جشنوارشهاب حسینی در برنامه نود:وقتی خداداد به استرالیا گل زد دوست داشتم من به جایش بودم
شهاب حسینی در برنامه نود وقتی خداداد به استرالیا گل زد دوست داشتم من به جایش بودم شهاب حسینی گفت اگر جایزهام در جشنواره کن با یک گل حساس یا موفقیتی بزرگ در فوتبال تشبیه شود از این تلقی خوشحال میشوم آفتابنیوز به گزارش ایسنا بازیگر فیلم فروشنده در آستانه شب یلدا در گفتوگدر «کربلای 4» چه گذشت؟ +تصاویر کمتر دیده شده و فیلم روایتگری حاج حسین یکتا - خبرنامه دانشجویان ایران
چهار منطقه شلمچه ابوالخصیب مقابل ام الرصاص و جزیره مینو –به این دلیل که به لحاظ مانور آتش عقبه و پشتیبانی به هم وابسته اند– برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب گردید عملیات می بایست در ساعت 22 30 مورخ 1365 10 3 آغاز شود خبرنامه دانشجویان ایران در جنگ تحمیلی عملیاتهای زیادی انفارس گزارش میدهد وزیر نفت شیوهنامه جدید بانکرینگ را ابلاغ کرد/ ۵ ایراد کارشناسان +تصویر
فارس گزارش میدهدوزیر نفت شیوهنامه جدید بانکرینگ را ابلاغ کرد ۵ ایراد کارشناسان تصویر وزیر نفت سومین شیوهنامه طرح جامع خدماتدهی و سوخت رسانی به کشتیها بانکرینگ در دریای عمان و خلیج فارس را ابلاغ کرد به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس سومین شیوه نامه طرح جامع خدمات&zw-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها