تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى مردم همانا نمازگزار هنگام نماز با پروردگار بزرگ و بلند مرتبه اش مناجات مى كند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817395737




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دختر دانشجوی شهرستانی در برابر چاقوی شروی تهرانی تسلیم شد


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



دختر دانشجوی شهرستانی در برابر چاقوی شروی تهرانی تسلیم شد
روز نو : کاش استخوان های پایم قلم می شدند و سوار ماشینش نمی شدم. تیزی چاقو را که روی گردنم گذاشت تازه فهمیدم چه حماقتی کرده ام
راه گریزی نداشتم. پسری که ادعا می کرد حاضر است برایم جان فدا کند، می گفت بی تاب و بیقرارم است و...
با دوست حیوان صفتش مرا طعمه هوس های کثیف خود کرد. روسیاه و شرمنده شده ام و نمی دانم چه پاسخی به خانواده ام بدهم.
پدرم کارگری ساده و زحمتکش است. روزی که دانشگاه قبول شدم از خوشحالی در پوست خودش نمی گنجید.
یک خانه کوچکتر خریدیم تا هزینه های تحصیلی ام را بی دغدغه تامین کند.
از شهرستان به تهران آمدم و درسم را شروع کردم. پس از چند هفته از طریق شبکه های اجتماعی با حمید دوست شدم.
ارتباط ما خیلی زودتر از چیزی که فکرش را می کردم به قرار ملاقات در خیابان ختم شد.
اولین دیدار ما خیلی رسمی بود. حمید می خواست اعتمادم را به خودش جلب کند.
در دومین قرار ملاقات با ماشینش آمده بود. می خواستیم در مورد زمان خواستگاری صحبت کنیم. در حالی که چانه اش گرم شده بود و برایم ورّاجی می کرد جلوی خانه ای توقف کرد.
پرسیدم اینجا کجاست؟ با لبخندی از من خواست پیاده شوم. ازشنیدن این حرف ناراحت شدم.
در این لحظه او چاقویی را روی گردنم گذاشت. حمید و پسر جوانی که انگار منتظرمان بود با تهدید چاقو از خودرو پیاده ام کردند. هوا تاریک بود و کوچه خلوت.
آنها مرا با ضرب و شتم به داخل خانه بردند و از من فیلمبرداری هم کردند.
در مسیر برگشت با دیدن خودروی پلیس درماشین را باز کردم و خودم را از ماشین بیرون انداختم و از پلیس کمک خواستم.
حمید دستگیر شد و ...




تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن