واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: در گفتوگو با کارگردان نمایش «سه روایت از زندگی» مطرح شد؛ پرتاب عشق و خیانت به کهکشان/چگونه روابط آدمها به گند کشیده میشود
سه روایت از زندگی راجع به دو زوج است که هیچ عشقی بینشان نیست. نمایشنامه «یاسمینا رضا» نشان میدهد که چگونه روابط آدمها به گند کشیده میشود و عشق زیرسوال میرود و البته بهطور ضمنی خیانت هم نشان داده میشود. به گزارش خبرنگار ایلنا، «سه روایت از زندگی» نوشته یاسمینا رضا است که توسط علیرضا میرزایى نژاد دراماتورژی شده و به کارگردانی ساعده لرستانی در مجموعه کنش معاصر روی صنه رفته است. این نمایش داستان یک زوج است که به منزل یک زوج دیگر مهمانی میروند. این موقعیت دوبار تکرار میشود و در طول نمایش کشمکشها و چالشها و مشکلات روابط بین آدمهای نمایش نشان داده میشود. ساعده لرستانی درباره علت انتخاب این متن برای اجرا گفت: هدفم نشان دادن سرگشتگی ما انسانها بوده است. بدون شعارزدگی بخواهم بگویم، بسیاری از ما افرادی هستیم که سعی میکنیم در طبقات بالایی قرار بگیریم. یکسری هم در طبقات بالای اجتماعی قرار داریم اما سادهترین حرفهای همدیگر را هم متوجه نمیشویم و با حرفهای هم مشکل داریم. برای اینکه به جای بهتری برسیم همدیگر را پله قرار میدهیم. لرستانی ادامه داد: یاسمینا رضا برای اینکه آدمهای داستانهایش بتوانند حرفهای همدیگر ار متوجه شوند همیشه تمهیدی را قایل میشود که در «سه روایت از زندگی» آن تمهید نوشیدنی است؛ از این نوشیدنی استفاده میکند تا افراد خنثی شوند و بتوانند حرفهای همدیگر را متوجه شوند. او با اشاره به خط اصلی این نمایش گفت: «سه روایت از زندگی» داستان دو زوج است که یک زوج کارفرمای زوج دیگری است و دعوت میشوند منزل آنها، اما هرشب سر یک موضوع دعوا و درگیری میشود و زوج کارفرما میروند و این تکرار میشود. کارگردان «سه روایت از زندگی» با اشاره به دراماتورژی که روی این متن انجام دادهاند، گفت: ما بهجای اینکه اپیزود سوم را همان تکرار ماهوی و انتهایی که یاسمینا رضا از تمهید نوشیدنی استفاده کرده قرار دهیم، آمدیم گفتیم اپیزود سه میتواند یک اپیزود نویسنده باشد و در اصل روایت سوم هنوز نوشته نشده و آن را مخاطب ما بنویسد؛ یعنی ما نویسندهای را آوردهایم که دو روایت اول را مینویسد و در اپیزود دوم یک داستان واقعی روایت میشود. لرستانی با بیان اینکه «در سه روایت راجع به فیزیک کهکشانی صحبت میشود»؛ گفت: هرچند موضوع درباره آن نیست اما فیزیک کهکشانی بهانه است. ما یک داستان واقعی را درباره فضانوردانی که از جو خارج شدند و به خانههایشان رفتند و یک سفینه دیگر گم شد، داریم. یعنی آمدیم یک داستان واقعی را بیان کرده و حتی گفتگوهای واقعیشان با مرکز فضایی را نقل کردیم تا بگوییم همه اینها را یک نویسنده دارد مینویسد تا پوچی روابط را در اپیزود سوم کاملا ببینیم. او ادامه داد: در اپیزود سوم نویسنده میگوید: من دارم راجع به دو زوج مینویسم که هیچ عشقی بینشان نیست و روابط آدمها دارد به گند کشیده میشود و عشق زیرسوال میرود. البته ما بهطور ضمنی خیانت را هم نشان دادیم. لرستانی با بیان اینکه بچهای از اپیزود یک تا انتهای اپیزود دو در این نمایش هست که دیگران اصلا حرفش را نمیفهمند، گفت: ما به جای بچه، از بازی بچگانه استفاده کردیم چون کودک در اثر یاسمینا رضا نشان دهنده فردیت هرکدام از این آدمهاست. بهانهای است برای اینکه هرکدام از این آدمها بتوانند به بهانه او حرفهایشان را بهم بزنند و یاسمینا رضا به ما بفهماند که اینها حتی حرف بچه خودشان را هم متوجه نمیشوند و از پس بچهای شش ساله هم برنمیآیند. این کارگردان تئاتر خاطرنشان کرد: ما در اپیزود سه بچه را از بین بردیم؛ بچه در پی اتفاقی که مادر به وجود آورده از بین رفته و دیگر در داستان ما نیست. علت اینکه آدمها نمیتوانند حرفهای همدیگر را متوجه شوند شاید بیماریهای مختلفی است که هرکدام درگیرش هستند؛ یعنی یکجور درگیریهای شخصی که جدا از دنیاهای هم هستند. لرستانی با بیان اینکه یکسری کمدی موقعیت در متن بهوجود آورده است، گفت: چون این متن بسیار دیالوگمحور و سخت بود از تمهیدات بصری استفاده کردیم؛ مانند اینکه ما به چیزی که فکر میکنیم با موقعیتی که در آن قرار داریم فرق میکند. مثلا من الان دارم با شما صحبت میکنم در مورد شما چیزی به ذهن من میآید من آن ذهنیت شما را تصویر کشیدم؛ در عرض 5 ثانیه یک تصویری میآید و محو میشود و ما ذهنیت هرکدام از این افراد را نشان میدهیم. او با اشاره به شیوه روایت و چیدمان صحنه نیز گفت: من دوست نداشتم صحنه را در یک خانه در نظر بگیرم چون این خانه بهانه است حتی بهانه یاسمینا رضا. میتواند چهاردیواری باشد بدون اینکه هیچ تعریفی برایش شده باشد. لرستانی با اشاره به اینکه دکور را بهطور انتزاعی یک «بار» در نظر گرفتیم، گفت: برای اینکه در آن بار بتوانم یک میز بازی قرار دهم؛ میزی که برای بازی برد و باخت باشد. بار هم راهرویی دارد که نمیگذارد این چهار نفر تحت هیچ شرایطی بهم برسند. این چهار نفر در هیچ جایی نمیتوانند همدیگر را قطع کنند؛ همیشه به طور موازی در کنار هم در حال حرکت هستند. او ادامه داد: چهار در در صحنه قرار دادیم که هرکدام از شخصیتها برای ورود و خروج یک در داشته باشند؛ یعنی از یک مسیر مستقیم و راهی که بههمدیگر منتقل شوند هم نمیتوانند حرکت کنند. یک سرگشتگی بینشان است و این سرگشتگی در دکور و صحنه هم به چشم میآید. لرستانی خاطرنشان کرد: خانواده در واقع بهانه یاسمینا رضا است؛ او میخواهد بگوید خانواده جزئی از یک کل است که ما حتی در این جز مشکل داریم، وای به حال کل جامعه. ما در متن دراماتورژی شده «سه روایت از زندگی» هم این را میخواستیم نشان دهیم و امیدوارم موفق شده باشیم. ساغر عزیزى، بهزاد جاودانفرد، نازنین کریمى و میثاق زارع (به ترتیب ورود به صحنه) بازیگران «سه روایت از زندگی» هستند که به نویسندگی یاسمینا رضا و کارگردانی ساعده لرستانی تا 10 دی ماه ساعت 19 در کنش معاصر روی صحنه است.
۱۳۹۵/۰۹/۲۱ ۱۳:۰۴:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]