واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: سيد علي ميرفتاح در روزنامه اعتماد نوشت:
اشاره: داستانهايي كه حقير تعريف ميكند، كمابيش تخيلياند اما در عين حال واقعي هم هستند. به كسي طعنه نميزنم، خدايي نكرده كسي را هم مسخره نميكنم. به قول رفقاي آذريزبان «بودور كه وار».
همين كه هست، پشت و پسلي هم ندارد. تشابه اسمي و رسمي هم خواهي، نخواهي هست و كارياش نميشود كرد جز اينكه كريمانه از كنارش بگذريد و به ديده اعتبار در آن نگاه كنيد.
- دفتر تدوين سراغ داري كه يكشبه بتواند كار ما را جمع كند؟
- تايم كارتان چقدر است؟
- ده، دوازده دقيقه...
- ده، دوازده دقيقه كه دفتر تدوين نميخواهد. بيا خودم با همين لپتاپ كارت را راه مياندازم. غربيها، بيپدر و مادرها خيلي در حق ما ظلم كردهاند اما انصافا كار ما را هم آسان كردهاند. تكنولوژي فراگير شده و ديگر مثل سابق نيست كه ميز مونتاژ بخواهيم و به دستگاههاي بزرگ و كوچك احتياج داشته باشيم. با يك گوشي موبايل هم ميشود فيلم ساخت و پخشش كرد.
- احسنت. طيبالله... پس بسمالله؛ شروع كنيم. برويم يك گوشه بنشينيم و شروع كنيم به كار كه حسابي عقبيم. متاسفانه در اين سالها كم كار كردهايم و ميدان را براي رقيب خالي گذاشتهايم. تا دير نشده بايد شروع كنيم به تنوير.
- تنوير؟ يعني دقيقا چه كار كنيم؟
- يعني اينكه انتخابات نزديك است و اگر دست روي دست بگذاريم، اينها يك دوره ديگر هم راي ميآورند و كارشان را پيش ميبرند. بايد تنوير كنيم و به همه بگوييم كه اينها چه خيانتهايي كردهاند.
- خيانت؟ جدا؟ يعني...
- همين كه تو هم تعجب ميكني و چشم گرد ميكني يعني كه ما كم كار كردهايم. بله خيانت.
- ولي اين اتهام سنگيني است. فردا نروند دادگاه عليهمان شكايت كنند؟ نروند عليهمان اعلام جرم كنند؟
- چه شكايتي؟ چه اعلام جرمي؟ اتفاقا جلوتر از آنها ما بايد برويم دادگاه و شكايت كنيم. در اين زمينه نبايد انفعالي رفتار كنيم بلكه بايد فعال باشيم و جلوي هرگونه تحرك دشمن را بگيريم...
- دشمن؟ يعني همين...
- شك نكن. صد رحمت به دشمن. تكليف آدم با دشمن معلومتر است تا با اينها.
- حالا چهكار بايد بكنيم؟ چه چيزي را بايد تدوين كنيم؟
- اول بايد سرچ كنيم. بايد برويم به سه، چهار سال پيش و همه سخنرانيها را دربياوريم و بشنويم. بعد تكههايي را ببُريم و بچسبانيم به صحنههاي بيكاري و گراني و وضعيت بد اقتصادي. حتي به نظرم بعضي صحبتهاي ترامپ و اوباما هم به دردمان ميخورد.
- يعني دقيقا چهكار كنيم؟
- يعني دقيقا چهكار بايد بكنم؟
- شما بنشين پشت رل، لپتاپت را باز كن، عكسها را انتخاب كن، باقياش خود راه بگويدت كه چون بايد رفت.
- راه؟
- راه يا من. چه فرقي ميكند. بنشين تا من بگويم چطور مونتاژ كنيم كه اينها نتوانند سر بلند بكنند. برجام و يارانه و كدخدا و دستفروشهاي كنار خيابان و اعتراضات دانشجويي را فعلا پشتسر هم بگذار بعد روش صداي فيلم تبليغاتي چهار سال پيش را مونتاژ كن.
- فردا برايمان شر نشود؟
- بالاخره در كار سياسي بايد ريسك كنيم. ولي چه شري؟ رفيقمان رسما به فلاني گفت خائن نفوذي. حتي آدرس داد كه روي چه حسابي طرف خائن و نفوذي است. فرداش گفت ببخشيد، منظور بدي نداشتم. ما هم همين را ميگوييم. كسي كه گير نميدهد، اما احيانا، يك در هزار اگر كسي گير داد، فوق فوقش ميگوييم شرمنده، ببخشيد.
- پس حالا كه اينطور شد، آهنگ پرتقال كوكي خيلي آهنگ تاثيرگذاري است. بگذار آخر اين فيلم كوتاه آهنگ پرتقال كوكي بگذاريم كه تاثيرش دوچندان شود.
- ديگر هر گلي زدي به سر خودت زدي. آهنگ بگذار. وله بگذار، فيلتر بگذار...
- چشم. در خدمتم.
۱۸ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]