واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: در مراسم تقدیر از یک عمر فعالیت فرهنگی صفدر تقیزاده مطرح شد؛ امیدواریم کارنکردن تقیزاده در این سالها از سرخوردگی نباشد/ نشریات گلستان و دربابندری دلیل رشد فرهنگی آبادانِ دهه 50
دومین نشست از سلسله نشستهای عصر فرهنگ در انتشارات فرهنگی و هنری برگزار شد. به گزارش خبرنگار ایلنا، این نشست که قرار بود با رونمایی از کتاب بهترین داستانهای جهان به ترجمه احمد گلشیری و تقدیر از یک عمر فعالیت فرهنگی صفدر تقیزاده برگزار شود؛ بدون رونمایی از کتاب به پایان رسید. مسئولان برگزاری این نشست علت عدم رونمایی از کتاب بهترین داستانهای جهان را حال نامساعد احمد گلشیری برای سفر به تهران عنوان و اعلام کردند مراسم رونمایی از این کتاب در اصفهان برگزار میشود. در مراسم تقدیر از صفدر تقیزاده، پرویز همایونپور پژوهشگر و مترجم گفت: با اینکه عادت به صحبت در جمع ندارم اما به دو دلیل پذیرفتم امروز در بین شما حرف بزنم. اول احترام و دوستی قدیمیام با دکتر تقیزاده و دیگری علاقه و همکاری دیرینهام با انتشارات علمی و فرهنگی که دوره نوجوانی و جوانی مرا شامل میشود. این پژوهشگر ادامه داد: آشنایی من و تقیزاده مربوط به پنجاه سال پیش و مقالاتی که با مرحوم صفاریان ترجمه و در مجله سخن میشد. از این مقالات بسیار آموختم. وی در ادامه با شرح بخشهایی از زندگینامه تقیزاده عنوان کرد: ترجمههای تقیزاده در نهایت بلاغت و روانی ترجمه شدهاند و از لحاظ انطباق با متن بینظیر است. اینگونه وجودها که عمری را در فرهنگ این سرزمین آن هم در جامعه قدرنشناس ما خرج کردهاند واقعا جای تقدیر دارند و جای تاسف است که چند سالی است کار تازهای از او ندیدهایم. امیدوارم این کار نکردن به جهت سرخوردگی از شرایط نباشد. در ادامه صفدر تقیزاده ضمن تشکر از برگزارکنندگان این مراسم گفت: چند سال پیش برای قدم زدن به پارک رفته بودم احساس سرگیجه و دوبینی کردم. مراجعه به چشم پزشک بیفایده بود. به توصیه سیمین بهبهانی به یک دکتر مغز و اعصاب رجوع کردم. پزشکان پس از انجام آزمایشهای مختلف گفتند غدهای در سر شماست اما خوشبختانه به مغز آسیبی نزده است. وی ادامه داد: پزشکان طی یک عمل جراحی موفقیتآمیز غده را خارج کردند و حال عمومی من رو به بهبودی است. ناچار شدم برای درمان این بیماری از کشور خارج شوم و همین چند سال اخیر را تلف کرد. دلیل اینکه کار تازهای انجام ندادهام همین بیماری است. مترجم کتاب زائران غریب ضمن بیان خاطراتی از دوران نوجوانی و زندگی در آبادان گفت: آبادان شهر پیشرفتهای بود. شرکت نفت همه وسایل زندگی را فراهم میکرد. اما از لحاظ طبیعی مشکلاتی داشت که همچنان ادامه دارد و تحملناپذیر است. وی ادامه داد: درها و پنجرهها را میبستیم و لای آنها پنبه میگذاشتیم . تا گرد و خاک یا به قول امروزیها ریزگردها داخل خانه نیاید با این حال صبح چند میلیمتر خاک روی وسایل نشسته بود. تقیزاده ادامه داد: در چنین شرایطی کتاب مینوشتیم و ترجمه میکردیم. هوای شرجی و غبارآلود به گونهای بود که انگار در حمام قالی میتکاندند. در ادامه وی؛ با اشاره به نویسندگانی که از او تاثیر پذیرفتند، گفت: اولین داستانهای ناصر تقوایی به دست من رسید. از او خواستم چند داستان دیگر برایم بنویسد تا از استعدادش مطمئن شوم. تمامی داستانهایش را برای سیروس طاقباز فرستادم همینها باعث شد به تهران بیاید و وارد سینما و ادبیات شود . وی در ادامه افزود: زویا پیرزاد با چند داستانی که از او در مجله سخن چاپ کردم کمکم به ادبیات جدی راه پیدا کرد. شخص دیگر فریبا وفی بود که فکر میکنم از آیندهداران ادبیات ایران است. وی در جواب به خبرنگاری که علل رشد فرهنگی آبادان در دهه 40 و 50 را جویا شده بود؛ گفت: روابط عمومی سازمان نفت در آن زمان دست ابراهیم گلستان و دریابندری بود که نشریات مختلفی چاپ میکردند و اخبار و ترجمه و داستان و حتی نقد فیلم را در برنامه هفتگی مجلهشان گنجانده بودند. فکر میکنم همین زمینه راه را برای من و علاقمندان دیگر هموار کرد. تقیزاده درباره ترجمههای نسل جدید گفت: چند مترجم خوب و مسلط به ادبیات فارسی امریکای لاتین؛ آمریکا و انگلیس داریم اما عدهای به صرف دانستن انگلیسی به کار ترجمه روی آوردهاند و با ترجمههای خام خود به بدنه ادبیات ضربه میزنند. وی در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا که پرسیده بود تمایل شما به سادهنویسی و نثر بیتکلف از کجا شکل گرفته است، ترجمههای دریابندری را مثال زد و گفت: سادهنویسی و دوری از تکلف کاری پر مرارت است که سالها ممارست و مطالعه و تسط به زبان را میطلبد. نه تنها در متون ادبی که حتی در آثار فلسفی هم این سادهنویسی به ارتباط مخاطب کمک میکند. این مترجم ادامه داد: کارهای ناتمامی دارم که حس میکنم وقت آن رسیده که به چاپ برسند. البته با یکی از ناشران به علت عدم تسلط کافی بر غلطگیری و چاپ و تنظیم به اختلاف رسیدهام اما امیدوارم طی جلساتی این مشکلات برطرف شود. در ادامه مراسم مسعود کوثری (مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی) با ارائه لوح تقدیر و هدایایی از سالها فعالیت ادبی و فرهنگی این مترجم تجلیل کرد. سیروس علینژاد هم با گله از کمکاری تقیزاده در سالهای اخیر گفت: نمیدانم چرا تقیزاده سالهاست فعالیت نمیکند. این تنبلی جفا به مردم ایران و به خصوص جوانان است. وی افزود: در جلساتی که با آقای تقیزاده و موحد داشتیم آقای موحد مدام در تلاش است او را متقاعد به فعالیت بیشتر کند. وی ادامه داد: تقیزاده اهل سخن گفتن و سخنرانی نیست اما وقتی کاری از او منتشر میشود خواننده میتواند حس کند چه خون و حیاتی در متن نهفته است.
۱۳۹۵/۰۹/۱۶ ۰۹:۳۹:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]