واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قاتل پدر به جامعه بازمیگردد
پسری كه پدر خود را در بيابانهاي دماوند به قتل رسانده بود به همراه همدست افغانش با گذشت اولياي دم از مجازات مرگ فاصله گرفتند.
به گزارش خبرنگار ما، بيست و يكم فروردين ماه 94 مرد جواني مأموران پليس ورامين را از ناپديد شدن ناگهاني پدرش به نام رحمان 60 ساله باخبر كرد.
بعد از مطرح شدن شكايت، تحقيقات پليس براي يافتن پيرمرد به جريان افتاد تا اينكه چند روز بعد جسد مردي سالخورده در بيابانهاي شهر پيدا شد. بررسيهاي اوليه نشان داد كه پيرمرد همان رحمان است كه با اصابت جسم سخت به سرش كشته شده است.
بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني، پسر مقتول كه ماجراي ناپديد شدن پدرش را به پليس خبر داده بود، گفت به عيسي برادر كوچكش مظنون است و احتمال ميدهد كه او مرتكب قتل شده باشد. بعد از آن بود كه پسر 22 ساله به عنوان مظنون دستگير شد. او در اولين بازجوييها به قتل پدر با همدستي مردي افغان اقرار كرد. او گفت:مدتي بود با پدرم اختلاف مالي داشتم. مقداري پول از او طلب داشتم كه بدهياش را نميداد به خاطر همين مجبور شدم با طراحي نقشه پولم را زنده كنم. روز حادثه با كمك گلمحمد كه مردي افغان است پدرم را به خرابهاي بيرون شهر كشاندم. وقتي پدرم آمد، يقهاش را گرفتم و پولم را طلب كردم كه منجر به درگيري شد. گلمحمد با كلنگ به سر پدرم زد. من دوباره كلنگ را برداشتم و ضربه دوم را به او زدم. بعد همراه گلمحمد جسد را دفن كرديم. با اعتراف عيسي مأموران گل محمد را دستگير كردند. گل محمد مشاركت در قتل را پذيرفت و گفت: روز حادثه با اصرار عيسي با موتورم دنبال رحمان رفتم و سوارش كردم. وقتي به خرابه رسيديم، عيسي كه در آنجا مخفي شده بود به سمت پدرش رفت و پولش را طلب كرد، اما پدرش مخالفت كرد. به همين دليل با هم درگير شدند. من يك كلنگ دستم بود، با آن ضربهاي به سر و گردن مقتول زدم كه روي زمين افتاد و بيهوش شد. وقتي عيسي اين صحنه را ديد، دوباره كلنگ را كه از دستم افتاده بود، برداشت و ضربه دوم را به پدرش زد.
با اقرارهاي دو متهم پرونده تكميل و به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. اولين جلسه رسيدگي به پرونده، خردادماه امسال تشكيل شد. در آن جلسه بعد از قرائت كيفرخواست و درخواست قصاص از سوي اولياي دم، متهمان در جايگاه ايستادند تا ماجرا را شرح دهند، اما اين بار متهمان اعترافات خود را در بازجوييها انكار کردند و جرم خود را نپذيرفتند. گلمحمد در آخرين دفاعش گفت: حاضر است ديه مقتول را پرداخت كند. عيسي گفت كه بيگناه است و گفت: «من از كسي ترسي ندارم. اگر پدرم را كشته بودم، ميگفتم. پولي هم براي پرداخت ديه ندارم.»
بعد از آخرين دفاع متهمان، هيئت قضايي بنا به درخواست اولياي دم آنها را به قصاص محكوم كرد. اين رأي بعد از تأييد در شعبه 32 ديوان عالي كشور در حال اجرا بود كه اولياي دم با پرداخت ديه از سوي متهمان رضايت دادند.
روز گذشته اين پرونده از جنبه عمومي جرم در همان شعبه روي ميز هيئت قضايي قرار گرفت. بعد از تشكيل جلسه، متهمان به دستور قاضي در جايگاه ايستادند تا ماجرا را شرح دهند، اما آنها بار ديگر جرم خود را انكار كردند. عيسي متهم رديف اول گفت: همه اعترافاتم تحت فشار بازجويي بود، نميدانم چه كسي پدرم را كشته است. من خودم جسدش را پيدا كردم. تنها اشتباهم اين بود كه بالاي جنازهاش رفتم و چك 4 ميليوني را از جيبش برداشتم.
گلمحمد كه اتهام او مشاركت در قتل است، گفت: من از كودكي مقتول را ميشناختم. روز حادثه وقتي مقتول با پسرش درگير شد، فقط با دسته كلنگ او را هل دادم. براساس محتويات پرونده، رئيس دادگاه رسيد بدهكاري 70 ميليون توماني را كه گل محمد امضا کرده و به مقتول داده بود، نشان داد، اما متهم اين موضوع را نيز رد كرد و گفت: «من فقط هفت ميليون تومان به مقتول بدهكار بودم و بخشي از آن را داده بودم. آن سند را هم خود مقتول نوشته بود و من چون سواد نداشتم امضا كردم.
بعد از آخرين دفاعيات متهمان، هيئت قضايي وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]