محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827343177
زندگینامه دکتر غلامحسین صدیقی، پدر جامعه شناسی ایران
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وب سایت مجله آنلاین جامعه شناسی: غلامحسین صدیقی بنیانگذار و پدر رشته جامعه شناسی در ایران است. غلامحسین صدیقی در آذرماه ۱۲۸۴ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. پدر او حسین صدیقی ملقب به اعتضاد دفتر از اهالی ناحیه نور مازندران بود. صديقي تحصيلات ابتدائي و متوسطه را در مدارس جديد آن زمان، اقدسيه، آليانس فرانسه و دارالفنون، به پایان رسانید و در شهريور ماه 1308 درجمع محصّلين دوره دوّم، كه وزارت معارف براي اكمال تحصيل به اروپا فرستاد، به فرانسه رفت و ...
...دورههاي دانشسراي مقدماتي و دانشسراي عالي و نيز دوره ليسانس و دكترا را در دانشگاه پاريس به پايان برد و در اسفند 1316 از رساله دكتراي خويش با عنوان " جنبشهای دینی در قرون دوم و سوم هجری " دفاع كرد و بي درنگ به ايران بازگشت. در اوايل سال 1317 جامعه شناسی را درايران بنيان نهاد و واژه جامعه شناسي را براي اين رشته برگزيد. تدريس جامعه شناسي را با يک درس در سال 1319 در دانشکده ادبيات و دانشسراي عالي آغاز کرد و آنرا در اوايل دهه 1350 به درخت تنومند دانشکده علوم اجتماعي و تعاون دانشگاه تهران، باگروه هاي آموزشي و بخش هاي پژوهشي متعدّد، گسترش داد. صديقي جامعه شناسي نظري را که با تاريخ فلسفه پيوند دارد، خوب مي دانست و تاريخ فلسفه هم درس مي داد.
مهمترین خدمت علمی و فرهنگی دکتر صدیقی تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۷ بود که در سال ۱۳۵۱ به دانشکده علوم اجتماعی تبدیل شد. دکتر صدیقی پس از آزادی از زندان به پیشنهاد و حمایت دکتر اقبال رییس دانشگاه تهران و حمایت و اصرار دکتر احسان نراقی مسوولیت تاسیس موسسه مطالعات اجتماعی را پذیرفت. وی از بنیانگذاران کنگره هزاره ابوعلی سینا بود و هنگامی که کنگره در اردیبهشتماه ۱۳۳۳ش در همدان تشکیل شد، در زندان لشکر ۲ زرهی تهران به سر میبرد. پروفسور لوئی ماسنیون با اجازه شاه در زندان از وی دیدار می کند. وی در پاسخ به لویی ماسینیون به مناسبت دعوت او از دکتر صدیقی برای تدریس در دانشگاه پاریس گفتند " ایران وطن من است و من به ایرانی بودن خود افتخار می کنم، حتی اگر این امر به بهای جان من تمام شود، چون من هر چه دارم از این آب و خاک است."
وی در سال 1352 به افتخار بازنشستگی نایل گردید ولی با عنوان استاد ممتاز تا 1358 همچنان به تدریس در دانشکدهی علوم اجتماعی ادامه میداد. وی را پدر علم جامعه شناسی در ایران دانسته اند.
غلامحسین صدیقی در آذرماه ۱۲۸۴ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. پدر او حسین صدیقی ملقب به اعتضاد دفتر از اهالی ناحیه نور مازندران بود. صديقي تحصيلات ابتدائي و متوسطه را در مدارس جديد آن زمان، اقدسيه، آليانس فرانسه و دارالفنون، به پایان رسانید و در شهريور ماه 1308 درجمع محصّلين دوره دوّم، كه وزارت معارف براي اكمال تحصيل به اروپا فرستاد، به فرانسه رفت و ...
...دورههاي دانشسراي مقدماتي و دانشسراي عالي و نيز دوره ليسانس و دكترا را در دانشگاه پاريس به پايان برد و در اسفند 1316 از رساله دكتراي خويش با عنوان " جنبشهای دینی در قرون دوم و سوم هجری " دفاع كرد و بي درنگ به ايران بازگشت. در اوايل سال 1317 جامعه شناسی را درايران بنيان نهاد و واژه جامعه شناسي را براي اين رشته برگزيد. تدريس جامعه شناسي را با يک درس در سال 1319 در دانشکده ادبيات و دانشسراي عالي آغاز کرد و آنرا در اوايل دهه 1350 به درخت تنومند دانشکده علوم اجتماعي و تعاون دانشگاه تهران، باگروه هاي آموزشي و بخش هاي پژوهشي متعدّد، گسترش داد. صديقي جامعه شناسي نظري را که با تاريخ فلسفه پيوند دارد، خوب مي دانست و تاريخ فلسفه هم درس مي داد.
مهمترین خدمت علمی و فرهنگی دکتر صدیقی تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۷ بود که در سال ۱۳۵۱ به دانشکده علوم اجتماعی تبدیل شد. دکتر صدیقی پس از آزادی از زندان به پیشنهاد و حمایت دکتر اقبال رییس دانشگاه تهران و حمایت و اصرار دکتر احسان نراقی مسوولیت تاسیس موسسه مطالعات اجتماعی را پذیرفت. وی از بنیانگذاران کنگره هزاره ابوعلی سینا بود و هنگامی که کنگره در اردیبهشتماه ۱۳۳۳ش در همدان تشکیل شد، در زندان لشکر ۲ زرهی تهران به سر میبرد. پروفسور لوئی ماسنیون با اجازه شاه در زندان از وی دیدار می کند. وی در پاسخ به لویی ماسینیون به مناسبت دعوت او از دکتر صدیقی برای تدریس در دانشگاه پاریس گفتند " ایران وطن من است و من به ایرانی بودن خود افتخار می کنم، حتی اگر این امر به بهای جان من تمام شود، چون من هر چه دارم از این آب و خاک است."
وی در سال 1352 به افتخار بازنشستگی نایل گردید ولی با عنوان استاد ممتاز تا 1358 همچنان به تدریس در دانشکدهی علوم اجتماعی ادامه میداد. وی را پدر علم جامعه شناسی در ایران دانسته اند.
دکتر غلامعباس توسلی درباره ایشان میگویند:
"دکتر صدیقی به عنوان یک جامعهشناس ایرانی هم در ایران و هم در سطح بینالمللی مطرح بود و همین باعث شده بود که ایشان در جامعهشناسی از اقتدار ویژهای برخوردار باشد و در این اقتدار هیچ کس شک و تردیدی نداشت و همه استادان و دانشجویان اتوریته ایشان را پذیرفته بودند و حتی کسانی چون دکتر مهدوی و دکتر فردید هم در جلسات انجمن علوم اجتماعی شرکت میکردند. آن زمان هنوز کلمه "جامعهشناسی" به وجود نیامده بود و دکتر مهدوی و دیگران از کلمه "علمالاجتماع" استفاده میکردند و این دکتر صدیقی بود که کلمه «جامعه شناسی»را در زبان فارسی به عنوان معادل "Sociology" وضع کرد. جنبه و وجه تأسیس ایشان از خود کلمه "جامعه شناسی" شروع میشد و شرایط مثل زمان کنونی نبود که این همه مترجم وجود داشته باشد و این میزان کتاب ترجمه شود. بعدها هم که عصرهای یکشنبه در اتاق دکتر صدیقی در جلسات انجمن علوم اجتماعی شرکت میکردیم حدود 200 لغت وضع کردیم که در این جلسات هم دکتر صدیقی نقش ویژهای داشت. به عنوان مثال ایشان به جای کلمه "Social Institution" برای اولین بار کلمه "نهاد اجتماعی" را پیشنهاد کرد که جا افتاد و بین فعالان این حوزه جای بسیار خوبی هم پیدا کرد و بعداً هم "نهادگرایی" به عنوان یک رشته درآمد.
در مجموع به لحاظ خصلتهای شخصی و نوع تربیت و فرهنگی که داشت فرد نمونهای بود که نمیشد ایرادی به او گرفت. اگر کسی کار اشتباهی میکرد، تکه کلامش این بود که میگفت: آقا تو اینجا غلط کردی، یعنی اشتباه کردی. گاهی هم بچهها را از کلاس بیرون میکرد، با وجود سختگیریهایی که داشت همه علاقمند بودند که سر کلاسش بروند. بیان بسیار خوبی داشت، همان طور که قلم بسیار خوبی داشت. از اصولی که قبول داشت، کوتاه نمیآمد و همیشه میگفت "قولوا الحق ولو علی انفسکم" حق را بگوئید ولو اینکه بر خلاف میلتان باشد. به شوخی یا جدی بچهها میگفتند یک بار راننده دکتر صدیقی از چراغ قرمز رد شده، دکتر صدیقی گفته: نگه دار و بعد رفته به پاسبان گفته: آقا بیا این راننده من را جریمه کن، ایشان خلاف کرده است. خودش از جیبش پول در میآورد و میدهد تا قانون رعایت شود. وقتی هم با ماشین به دانشگاه میآمد با ماشینش وارد دانشکده نمیشد. در همان خیابان علایی از ماشین پیاده میشد و پیاده به دانشکده میآمد و با این کار میخواست حس احترامش به دانشگاه را نشان دهد. دکتر صدیقی عمود خیمه علوم اجتماعی بود و وجودش باعث میشد که هیچ نوع کجرویی در علوم اجتماعی وجود نداشته باشد".
فعالیتهای سیاسی
پس از روی کار آمدن حکومت ملی، دکتر مصدق، در 30 آذرماه 1330 به پیشنهاد دکتر شایگان و ديگر مشاورانش دکتر صدیقی را به وزارت پست و تلگراف و تلفن منصوب کرد. در خرداد ماه 1331 که مصدق به منظور دفاع از حقوق ایران در برابر شکایت دولت انگلیس به لاهه میرفت دکتر صدیقی را با حفظ سمت به نیابت نخست وزیری برگزید و در 31 امرداد 1331 در دومین کابینهی خود سمت حساس وزارت کشور را به او سپرد که تا سال بعد این سمت را بر عهده داشت.
هنگامی که در اواخر سال 1331 قرار شد محمد رضا شاه از تاسیسات ملی شدهی نفت جنوب بازدید کند، دکر صدیقی از جانب دولت مامور شد شاه را در این سفر همراهی کند. پس از بازگشت از آبادان، شاه که به شدت تحت تاثیر شخصیت دکتر صدیقی قرار گرفته بود با شگفتی به اطرافیانش گفته بود: "در این سفر من نفهمیدم کی رفتم و کی برگشتم. صحبتهای این مرد مرا سخت مجذوب کرده بود. من حرف های محققانهای دربارهی ایران و مفاخر ایران از او شنیدم كه تا به حال از هیچ کس نشنیده بودم و در هیچ کتابی نخوانده بودم".
دکتر صدیقی از شیفتگان دکتر مصدق بود و تا آخرین لحظه در وفاداری به او پایدار ماند. عصر روز 28 امرداد هنگامی که تانک های ارتش خانهی مصدق را به توپ بسته بودند دکتر صدیقی با پیشوایش بود و بهترین روایت را از آخرین ساعت های حکومت مصدق نوشت که به کرات در نشريه های گوناگون به چاپ رسیده است.
به دنبال کودتا، دکتر صدیقی نیز در زندان لشکر 2 زرهی زندانی شد. در جریان محاکمه ی دکتر مصدق در دادگاه نظامی، دکتر صدیقی به عنوان مطلع به دادگاه فرا خوانده شد. وی در جلسه ی روز سهشنبه 17 آذرماه 1332 در دادگاه حضور یافت و به سوالات مختلف ريیس دادگاه و دادستان نظامی پاسخ داد و به تفصیل دربارهی پايین کشیدن مجسمههای شاه و پدرش، میتینگ روز 25 مرداد در میدان بهارستان، تشکیل شورای سلطنت و رویدادهای روز 28 مرداد با صراحت خاصی که از ویژگیهای او بود پاسخ داد، به طوری که سرتیپ آزموده را مبهوت و عاجز ساخت. درجلسه ی بعدی دادگاه ، دکتر صدیقی كه در زندگی نه از كسی بيم و نه به كسی اميد داشت و به مقام و مسند طمع نمی ورزيد، اظهار كرد: "معمولاً میگویند خدا، شاه، میهن. اما من اگر گناه است و باید اعدام شوم عرض میکنم : خدا، میهن، شاه ".
او از بنیانگذاران کنگرهی هزاره ی ابو علی سینا بود و هنگامی که کنگره در اردیبهشت 1333 در همدان تشکیل شد در زندان لشکر 2 زرهی تهران به سر میبرد. پروفسور لويی ماسینیون، ایران شناس نامدار فرانسوی ازشاه اجازه گرفت تا با دکتر صدیقی در زندان ملاقات کند. این ملاقات در محیطی تاثر انگیز صورت گرفت. دو دانشمند خود را در آغوش یکدیگر افکندند و یک ساعت به گفت و گو پرداختند. در هنگام خداحافظی ماسینیون درحالی که اشک درچشم داشت به دکتر صدیقی گفت: به اميد خدا به زودی آزادی خود را به دست خواهید آورد.
در آذرماه 1357 که اوضاع کشور به مراحل بحرانی رسیده و دولت نظامی ارتشبد ازهاری عملاً شکست خورده بود. روزی دکتر امینی در دیدار با شاه نام دکتر صدیقی را برای نخستوزیری به میان آورد. وزیر کشور دکتر مصدق، جامعه شناس برجسته و مومن به قانون اساسی که مدتی از سياست رانده شده و به تدريس و تحقيق مشغول بود . مقاله هايش در نشريه های خارجی به چاپ می رسيد و در تدوين لغت نامه ی دهخدا همكاری می كرد. هنگامی که نام دکتر صدیقی برده شد شاه با عصبانیت گفت: صدیقی؟ حالا کار من به جایی رسیده که از این میرزای جامعه شناس کمک بخواهم؟
دکتر امینی گفت: مملکت به او نیاز دارد، مسأله شما نیستید. مساله ی وطن است؛مردم هستند.شاه یک شب در این باره فکر کرد و سرانجام به دکتر امینی اطلاع داد که حاضر است صدیقی را ببیند. دکتر امینی و عبدالله انتظام با دکتر صدیقی تماس گرفتند و سپس به دیدارش رفتند. استاد دل نگران برای ایران با معیارهای انسانی خود حوادث را ارزیابی میکرد و وقتی صحبت از ملاقات او با شاه شد با کمال آرامش گفت: او را میبینم تا حرفهایم را بزنم. ولی شرطش این است که هر دوی شما حاضر باشید.
در یک روز سرد آذرماه دکتر صدیقی به اتفاق امینی و انتظام به دیدن شاه رفت. ملاقات ، کاملا خشک و رسمی بود . صدیقی نشست و شاه شروع به سخن گفتن کرد: در این مدت چه میکردید آقای دکتر؟ ظاهرا در دانشگاه مشغول بودید؟ دکتر صدیقی پاسخ داد : به لطف اعلیحضرت گاه در زندان قزل قلعه و قصر بودم و گاه در حصاری که ساواک شما در دانشگاه و گرد خانهام برپا کرده بود روزگار میگذراندم که نتیجهاش عاید حضرتعالی شده است. شاه گفت : گلایهها را کنار بگذاریم. باید وطن را نجات داد. دکتر صدیقی گفت: برای نجات وطن نمیشود گذشته را کنار گذاشت. شما اگر مطابق قانون اساسی رفتار کرده بودید امروز کسی علیه قانون اساسی سخن نمیگفت. شما نخواستید پادشاه مشروطه باشید. خواستید حکومت کنید و همین باعث بیاعتباری سلطنت شد. مردم به سلطنت مومن بودند. شما کاری کردید که دولتیها تبدیل به کارگزاران شاه شدند،نه خدمتگزاران ملت. با این روش، معلوم است که مردم شما را مسوول خرابی ها بدانند.
شاه گفت:مگر ما به شما و دکتر مصدق اختیارات ندادیم؟ استاد سالخورده که با شنیدن نام مصدق به لرزه افتاد بود پاسخ داد: شما اشتباه میکنید آقا! مصدق مردی بزرگ و وارسته بود. او هرگز خواب و خیالی برای شما ندیده بود. در 25 امرداد بعد از کودتای شما، همه به او فشار آوردند که سلطنت را ملغی کند. ولی او این کار را با وجود آنکه میتوانست نکرد. او و من به قانون اساسی ایمان داشتیم. قانون اساسی در روزی تصویب شد که من به دنیا آمدم. لذا هیچ گاه به این قانون مقدس پشت نکردهام. شما زاهدیها و هویداها را ترجیح دادید. شما هرچه رجل آزاده ی وطن پرست بود به زندان انداختید.
شما و دستگاه شما ایران را از هر چه مرد بود خالی کردید. دکتر صدیقی عصبانی شده بود و شاه این مطلب را دریافت و سکوت کرد. شاه پس از سخنان دکتر صدیقی گفت:گمان میکنم اگر ازشما دعوت به نخست وزیری کنم برای نجات کشور قدم به پیش خواهید گذاشت. دکتر صدیقی با تامل پاسخ داد: من برای نجات وطنم حاضرم جانم را و این دو پاره استخوان ناچیز را فدا کنم. ولی امروز باید دید چه چیز درخطر است. مملکت یامصالح گروهی؟ اگر میخواهید که واقعاً مملکت به آرامش برسد و کار از این بدتر نشود، نخست باید خودتان گذشت کنید. باید از همهی آن چیزهایی که با ناحق در 25 سال اخیر در ید مقام غیر مسوول مملکت یعنی شاه قرار گرفته بود گذشت کنید. باید از ثروتی که بی سبب در خزانهی شخصی شاه گرد آمده است گذشت کنید. باید از حمایت از مردان و زنانی که جز فساد وخیانت در این سال ها کاری نکردهاند گذشت کنید.
شاه که متوجه شده بود دکتر صدیقی تا حدودی ناراحت شده است سعی کرد با او رشتهی ارتباط را دوباره برقرار کند. لذا با تبسمی گفت:خب دکتر !شرط شما برای قبول نخستوزیری چیست؟ دکتر صدیقی پاسخ داد:البته من باید مدتی فکر کنم ولی به اعتقاد من اولین شرط برای آرام شدن کشور ، تشکیل شورای سلطنت و استراحت حضرتعالی است. شاه گفت:شورای سلطنت؟ آن هم در زمان حیات من؟ مگر آدم زنده وکیل و وصی میخواهد؟ سپس درنگی کرد و افزود: شما معتقدید که من باید از ایران بروم و شورای سلطنت تشکیل شود یا در ایران بمانم؟دکتر صدیقی پاسخ داد:مهم تفویض اختیارات شما به شورای سلطنت است. در کجا بودن شما چندان مهم نیست. مساله ي مهم وجود هیاتی است از سوی دولت نزد شما که در واقع کار رابط را بازی کند. همچنین لغو حکومت نظامی. شاه برآشفت و گفت: میخواهید مرا کنترل کنید؟ دکتر صدیقی گفت:غرض کنترل بعضی از مفسدین است که امکان دارد اعلیحضرت را دچار خیالات ناصواب کنند و خدای ناکرده وضعی شبیه به 28 مرداد به وجود آورند.
سرانجام در آخرین و پنجمین ملاقات با شاه که در 7 دی ماه 1357 صورت گرفت دکتر صدیقی چند شرط برای قبول نخستوزیری مطرح کرد: نخست اين كه شاه به منظور کنترل ارتش در ایران بماند و در صورت لزوم به جزیرهی کیش برود. دوم اين كه شورای سلطنت تشکیل شود تا به امور مربوط به مقام سلطنت بپردازد و نقش رابط با شاه را ایفا کند. سوم اين كه دارايی های خانواده ي سلطنتی به دولت بازگردانده شود و افسران ارشد ارتش که در سرکوب مخالفان دخالت داشتند محاکمه شوند. سرانجام تنی چند از مشاوران ارتش معتقد بودند که صدیقی مرد این میدان نیست. نخست به دلیل این که سالخورده است، دوم به علت پایبند بودن بیش از اندازهی او به قانون و مهم تر اینکه نظامیان حاضر نبودند دستورات مردی را اطاعت کنند که روزگاری دست راست دکتر مصدق بوده و هرگز از این راه از رهبر ملی ایران روي برنتافته است. شاه بر سر دو راهی قرار گرفته بود و نمیدانست آیا این خطر را بپذیرد و کشور را به دست مردی بسپارد که در 25 سال گذشته بزرگترین ناراحتیها و شکنجه و زندان را تحمل کرده بود یا پیشنهاد نظامیان را بپذیرد و ارتشبد اویسی را بر سر کار آورد. شاه سابق هیچ کدام از این سه شرط را نپذیرفت و در نتیجه دکتر صدیقی نیز انصراف خود را از قبول نخستوزیری اعلام کرد.
پس از پیروزی انقلاب مهندس بازرگان از دکتر صدیقی برای شرکت در دولت موقت دعوت به عمل آورد که مورد قبول استاد قرار نگرفت. دكتر غلامحسين صديقی در روز دوشنبه نهم اردیبهشت 1370 در تهران در گذشت. عشق ايران آنچنان در جان او ريشه داشت كه در آخرين لحظات و در زير چادر اكسيژن فرياد برآورد: پاينده باد ايران! .... و سپس جان به جان آفرين داد.
او بزرگترین کاستی این ملت را چنین ترسیم کرد: "بزرگترین عیب ما بیانصافی است. بیانصافی دردآوری دربارهی دیگران" و در جای دیگری نوشت: "جامعهای شایسته بقاست که در آن انسان ارجمند و عزیز و گرامی باشد".
دکتر صدیقی متاثر از مکتب جامعه شناسی فرانسوی و به ویژه دورکیم و موس بود و تبیین امر اجتماعی را در ارتباط با امر یا امور اجتماعی دیگرمی دانست. وی تحت تاثیر مکتب جامعه شناسی آمریکا قرار نگرفت. از تحلیل های مارکسیستی به دور بود، برای فرهنگ و جامعه نقش زیادی قائل بود و میان علم جامعه شناسی و فرهنگ ایران و معارف اسلامی پیوند زد. اکنون از معرفی جامعهشناسی یا علم اجتماعی، توسط روانشاد دکتر غلامحسین صدیقی، به آموزش عالی ایران، حدود نیم قرن میگذرد. از آن روز تا کنون، با وجود دشواریهایی که وجود داشته، جامعهشناسی به تدریج به یک رشته معتبر و گسترده در در دانشگاههای کشور تبدیل شده است. به علاوه، مباحث و واژگان جامعهشناسی به حوزههای سیاسی، مدیریتی، رسانهای، و از طریق آن، حتی به گفتگوهای روزمره هم وارد شده است.
منابع:
- آشنايی با دکتر غلامحسین صدیقی: به نقل از کتاب "همههستیام نثار ایران" یادنامه استاد دکتر غلامحسین صدیقی به کوشش دکتر پرویز ورجاوند.
- مصاحبه احسان نراقی. نشریه مهرنامه. شماره پنج. مهر ماه ۱۳۸۹.
- مصاحبه بیژن مومیوند با غلام عباس توسلی، 9 / 1390. مهرنامه، تاریخ معاصر،جشن نامه دکتر صدیقی، شماره 17، ص 158 - 160.
- آزاد ارمکی،تقی. (1389). جامعه شناسی،علم مناقشه برانگیز در ایران. تهران: نشر نور علم.
برگرفته از سایت: http://socialsciences.ir
۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
صفحات پیشنهادی
روانشناسی هجوم ایرانی به اینستاگرام دختر ترامپ! - خبرگزاری بسیج
شاه منصوری گفت به خیابان آمدن عده زیادی پس از پیروزی مسابقه فوتبال یا حمله به صفحه مجازی فلان ورزشکار یا دختر فلان رییس جمهور نمونه های از عدم کنترل هیجان های درونی است که باید آنها را ریشه یابی کرد متن خبر نداردیکشنبه ۲۳آبان۱۳۹۵ابتذال سینمای ایران را فرا گرفته است/همان بهتر که عنایت بخشی در چنین سینمایی نباشد - پایگاه خبری تحلیلی جامعه
وکیل ملت همسر عنایت بخشی گفت در سینمایی که امکان کار در آن وجود ندارد و فیلم های مبتذل و ضعیف ساخته می شود نبود امثال عنایت بخشی باعث خوشحالی است سیمین بازرجان فیلمنامه نویس و عضو انجمن فیلمنامه نویسان ایران درباره وضعیت جسمانی همسرش "عنایت بخشی" گفت خدا را شکرگزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «غلامحسین آشنا» شهیدی که پس از شهادت هم به فکر مستضع
گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید غلامحسین آشناشهیدی که پس از شهادت هم به فکر مستضعفان بود حجاب زن و مرد ندارد عاشق قرآن بود و اوقات فراغت را قرآن میخواند پیش از انقلاب در مبارزه با طاغوت فعال بود و پس از انقلاب هم در راه تبلیغ اسلام سال ۶۶ در ماؤؤت عراق به شهادبررسی زندگینامه سیاسی رهبر فقید کوبا (فیدل کاسترو) - مجله اینترنتی ایران مطلب
شبکه تلویزیونی یورونیوز روز شنبه در گزارشی با عنوان کاسترو از انقلاب تا مرگ به بررسی زندگینامه سیاسی رهبر فقید کوبا پرداخت ایرنا شبکه تلویزیونی یورونیوز روز شنبه در گزارشی با عنوان کاسترو از انقلاب تا مرگ به بررسی زندگینامه سیاسی رهبر فقید کوبا پرداخت بررسی زندگینامه سیاسی رآسیبشناسی وضعیت «سرود» در موسیقی امروز ایران/۱ چرا «ما امروز به سرود نیاز داریم»؟/ نقش
آسیبشناسی وضعیت سرود در موسیقی امروز ایران ۱چرا ما امروز به سرود نیاز داریم نقش موسیقی و سرود در پیچهای تاریخی ایران صوت سرودها نوعی از موسیقی انگیزاننده و دلگرم کننده اند که با برجسته نمایی هویت اجتماعی و تاریخی یک جامعه افراد جامعه را به همبستگی همذات پنداری بایکدیگر و مقترجمه و چاپ کتاب 'نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران' اثر دکتر ولایتی به زبان اردو
در کراچی پاکستان به انجام رسید ترجمه و چاپ کتاب نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران اثر دکتر ولایتی به زبان اردو اسلام آباد - ایرنا - کتاب دو جلدی نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران که توسط دکتر علی اکبر ولایتی در حدود دو هزار صفحه تالیف و زبان فارسی آن به چاپ دوازدهم رسیدپدربزرگ تنها فیلم ایرانی جشنوارهی بیلبائو اسپانیا
پدربزرگ تنها فیلم ایرانی جشنوارهی بیلبائو اسپانیا فیلم پدربزرگ به کارگردانی شیوا صادق اسدی تنها فیلم ایرانی راهیافته به پنجاه و هشتمین جشنوارهی بینالمللی فیلم کوتاه و مستند بیلبائو زنبی کشور اسپانیا است به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون این جشنواره«شب ممیز» برپا شد/ برگزاری ۳ نمایشگاه به یاد پدر گرافیک ایران
شب ممیز برپا شد برگزاری ۳ نمایشگاه به یاد پدر گرافیک ایران شناسهٔ خبر 3834225 - شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۵۲ هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی jwplayer display inline-block; شب ممیز غروب روز گذشته ۵ آذرماه در حالی در خانه هنرمندان ایران برپا شد که ۱۱ سال از درگذشت پدر گرافیک اامنیت امروز ایران به خاطر حضور نیروهای مخلص ومومن بسیجی در جامعه است
امام جمعه چابهار امنیت امروز ایران به خاطر حضور نیروهای مخلص ومومن بسیجی در جامعه است چابهار- ایرنا- امام جمعه چابهار در جنوب سیستان وبلوچستان گفت امنیت و آرامش امروز ایران اسلامی به خاطر حضور نیروهای مخلص ومومن بسیجی در صحنه های مختلف جامعه است به گزارش ایرنا حجت الاسلام سیدالغد نیوز مدعی شد؛ نقشه «داعش» برای حمله عمقی به ایران - پایگاه خبری تحلیلی جامعه حقوقی کشور
وکیل ملت داعش در حالی به طرح ریزی برای عملیات تروریستی در تهران اقدام کرده است که سرویس های اطلاعاتی ایران از خنثی کردن این اقدام خبر داده اند وبسایت خبری "الغد نیوز" مدعی شد گروهک تروریستی داعش در تلاش برای اجرا کردن نقشه خود برای حمله عمقی به ایران است الغد نیوز-
گوناگون
پربازدیدترینها