پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851863569
موسيقي؛ صدای روزهای پرسکوت «حسین زمان»
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه وقايعاتفاقيه - سامان آسمانی: شايد دغدغه فعاليت عدهاي از هنرمندان نسل اولِ بعد از انقلاب در عرصههاي مختلف، امروز در ميان اهالي رسانه کمتر مورد توجه قرار بگيرد. چرا؟ احتمالا برايناساس که هميشه گفتهاند پهلوان زنده را عشق است! و شايد به اين دلیل که ما به کشتن پهلوانان و گريستن بر پيکر بيجانشان عادت کردهايم. سرعت و حجم بالاي اطلاعات ضروري و غيرضروري، ديگر مجالي براي جست و جوي چرايي پديدهاي بهنام محروميت (بخوانيد ممنوعيت) باقي نميگذارد. بهقول عدهاي، مگر سرمان درد ميکند که بخواهيم کار تحليلي و پژوهشي براي تشخيص آسيبها و وضعيت شاخههاي مختلف هنري انجام بدهيم. در ميان گروهي که امروز برخلاف روزگاران نهچندان دور کمتر در ذهن و ضمير مخاطبان نسل جديد نامدار به حساب ميآيند، شايد حسين زمان نمونه برجستهاي براي معرفي هنرمندي که دقيقا بهدلیل نگاه هنرياش از خانه بيرون رانده شده است، باشد.
خودش ميگويد: در زمان آقاي احمدينژاد وقتي به وزارت ارشاد مراجعه کردم، به من گفتند: «مجوز نداري و به ما دستور دادهاند جلوي فعاليت تو را بگيريم.» بارها و بارها از آزاديهايي که هنرمندان بايد داشته باشند، شنيدهايم که اينان منتقدان بيغرض و دلسوزان بيچشمداشت جامعه خود هستند اما دوستان عزيز، چند نفر از هنرمندان اين کشور تا امروز بنا به برخوردهاي سليقهاي، سياسي و غيرتخصصي از ارائه اثر هنري محروم شدهاند؟ پاسخ اين سؤال را چه کسي ميداند؟ (چند نفر واقعا نميدانند و چه کساني بدون مصلحتانديشيهاي منفعتطلبانه بهدنبال ايجاد شرايطي ايمن و فضايي باز براي هنرمندان عرصههاي مختلف هستند؟)
آخرين قطعهاي که از شما منتشر شد «دخترکم کجاست» در سال 1393 بود. آخرين آلبوم منتشره شما به چه سالي برميگردد؟
آخرين آلبوم من در سال 1377 يا 1378 منتشر شد. از آن تاريخ به بعد، ديگر اجازه کار نداشتم و درواقع، از سال 1380 بهطور کلي جلوي فعاليت من گرفته شد. در زمان رياستجمهوري آقاي احمدينژاد، کاملا فعاليت من قطع شد و بهطور رسمي ممنوعالکاريام را اعلام کردند. پيش از آن، رسما ممنوعالکاري را به من اعلام نکرده بودند اما اجازه اجرا هم نميدادند و هر جا که اراده ميکردم کنسرت برگزار کنم، متأسفانه نميشد.
ضرر بسياري را متحمل شديم و تهيهکنندهها کمکم قيد همکاري با من را زدند. در زمان آقاي احمدينژاد، وقتي به وزارت ارشاد مراجعه کردم، به من گفتند «مجوز نداري و دستور دادهاند جلوي فعاليت تو را بگيريم.» حرفهايي از اين قبيل تحويلم دادند که هنوز هم ادامه دارد. چندين بار در دولت آقاي روحاني هم به وزارت ارشاد مراجعه کردم اما همان جواب را شنيدم.
اگر موافق باشيد به آسيبشناسي شرايط اين روزهاي موسيقي وارد شويم. شما بارها بهنام فريدون شهبازيان و تأثيرش در ايجاد موج اول موسيقي پاپ بعد از انقلاب اشاره کرده و او را ستودهايد. به اعتقاد بسياري، او بههمراه بابک بيات، عنوان پدر پاپ بعد از انقلاب را يدک ميکشند. شهبازيان، بارها و بارها لفظ فرزند حرامزاده را براي موسيقي پاپ امروز به کار برده است. او معتقد بود: «موسيقي پاپي که ما به آن ميانديشيديم هيچ شباهتي به چيزي که امروز با آن مواجه هستيم، ندارد.» از طرف ديگر، خيليها در بخش معاونت موسيقي صداوسيما در آن بازه به شهبازيان ايراد ميگرفتند که «ايشان هم عرصه را براي ورود همه باز نکرد.» شما با اين نظر موافق هستيد؟
من مدعي هستم فريدون شهبازيان بهعنوان يکي از استادان پيشکسوت موسيقي، هميشه دلش براي موسيقي اين مملکت سوخته و ميسوزد. کساني بودند که ميخواستند به موسيقي پاپ بعد از انقلاب، حيات دوباره ببخشند. فريدون شهبازيان و بابک بيات از جمله کساني بودند که دراينزمينه خيلي کمک کردند. اگر کمک و حمايت اين بزرگان نبود، اين اتفاق نميافتاد. وقتي اولين آلبوم خود را بهنام «شب دلتنگي» ضبط ميکردم، آقاي شهبازيان با عشق و علاقه ميآمد، در استوديو مينشست و روي ضبط تکتک کارها نظارت ميکرد. اين مسئله، نشان ميدهد او براي مقوله موسيقي دل ميسوزاند اما اينکه آقاي شهبازيان در يکسري از مسائل صحبت کردهاند، نظر شخصي او بوده است.
خود شما اشاره کرديد خشت اول موسيقي پاپ که در زمانتان گذاشته شد با موسيقي پاپ امروز تفاوت زيادي داشت و اتفاقاتي در اين ميان رخ داد.
من به اين اتفاقات اشاره کردم و مطمئن هستم آقاي شهبازيان در جريان اين مسائل بوده و احتمالا بهکاربردن لفظ حرامزاده، اگر گفته باشند، بهدلیل اطلاع از همين موارد بوده است.
به فرهاد مهراد و فريدون فروغي برسيم. اين دو چه در سالهاي منتهي به انقلاب و چه پس از آن با خواندن ترانههايي مانند «جمعه»، لفظ موسيقي اعتراض را بهخود گرفتند. به نظر شما، آيا فرهاد و فريدون در عرصه موسيقي پاپ، کنشگر اجتماعي بودند؟
من درباره اينکه فرهاد مهراد و فريدون فروغي، شخصا آدمهايي سياسي بودند يا خير، نميتوانم هيچ قضاوتي کنم چون اطلاعات خيلي دقيقي از مسائل شخصي و فردي اين افراد ندارم ولي در اينکه آثارشان در مسائل سياسي و اجتماعي آن روزها تأثيرگذار بوده، هيچ شکي نيست. ترانههاي افرادي مثل فريدون فروغي و بيش از او، فرهاد مهراد درواقع، بهنوعي بيانگر مسائل و معضلات زمان خودشان بوده است؛ البته اين آثار حاصل کار ترانهسرا، آهنگساز و خواننده با همديگر بوده است اما اينکه پشت اين ترانهها چه تفکري نهفته بوده و از جانب چه کساني بروز پيدا ميکرده، بايد خيلي دقيقتر بررسي شود. قطعا، بعضي از آثار فرهاد و فريدون در دوره خودشان اعتراضي بوده است اما در مورد اينکه خود اين افراد، آدمهاي معترضي بودند يا تفکرات سياسي داشتند، نميتوانم اظهارنظر خاصي بکنم.
بااينوجود، بايد بگويم قطعا فضايي که هنرمند در آن زندگي ميکند روي ترانهها مؤثر است. اصلا بحث هنر و موسيقي را کنار بگذاريم. مردم يک جامعه در کسوتهاي مختلف مانند استاد دانشگاه يا دانشجو، خصلتهاي مختلف دارند. عدهاي، مسائل و مشکلات جامعه خود را ميبينند و فقط نظارهگر هستند. بعضي ديگر، ميبينند و فقط متأثر ميشوند. برخي هم ميبينند، متأثر ميشوند و البته عکسالعمل نشان ميدهند.
خصلت آدمها با همديگر فرق دارد. هنرمندان نيز همينگونه هستند. هنرمنداني هستند که مسائل سياسي و اجتماعي جامعه خود را بهخوبي درک ميکنند اما بهدلیل محافظهکاري يا ترس از اينکه موقعيت خود را از دست بدهند، هيچ وقت بهدنبال اين موضوع نميروند که اعتراض به مشکلات جامعه را در آثار يا صحبتهاي خود بگنجانند. عدهاي نيز هستند که سعي کرده مشکلات را بهگونهاي در کارهاي خود مطرح کنند که خيلي لطمه نبينند. برخي نيز خيلي علني و آشکار اعتراض خود را بيان ميکنند.
ميتوان از صحبتهاي شما، ارتباطي تاريخي با فرهاد و فريدون برقرار کرد. بهنظر شما، اين دو جزء کداميک از دستههايي بودند که شما برشمرديد؟
درباره اين دوستان نميتوانم نظر بدهم چون ممکن است بعدها کسي به اين صحبتها واکنش نشان دهد. با توجه به کارهايي که از اين دوستان شنيدهايم، بهنظر من، آثار آنها در دسته دوم قرار ميگيرد. فرهاد و فريدون، مشکلات جامعه را ميديدند و متأثر ميشدند و اين تأثر به شکلي در کارهاي آنها ديده ميشد؛ حتي کارها در آن زمان نيز تا حد زيادي محافظهکارانه بود و عوامل کار، با همان شکل هم گاهی مورد سؤال و تذکر واقع ميشدند.
پس هنوز به عکسالعمل نشاندادن، نرسيده بودند؟
اين موسيقيها رنگ و بوي اعتراضي داشت اما آنقدر شديد، آشکار و عيان نبود.
از دوران مشروطيت که امکان ضبط آثار و قضاوت درباره تصانيف فراهم شد، بهجز عارف قزويني که اعتراض در بعضي از کارهاي او روشنتر است، بهنظر ميرسد جرياني بهنام موسيقي اعتراض در جامعه ايران وجود نداشته است. شما نيز چنين نظري داريد؟
موسيقي از جنس دسته سوم که اعتراض خود را عيان و آشکار، بيان کند در ايران نداريم. متأسفانه بهدليل شرايط استبدادي که در گذشته بود، نميتوانستند خيلي علني در آن دوران اعتراض کنند.
وقتي به روند طيشده موسيقي پاپ در سالهاي پس از انقلاب نگاه ميکنيم، ميبينيم که سازمان صداوسيما، پس از يک بازه زماني، دانسته يا نادانسته، مأموريتي عکس را در پيش گرفت و يکي از مراکز سانسور موسيقي شد تا به مردم القا کند به کدام موسيقي پاپ گوش دهند. شما عملکرد سازمان صداوسيما را در سه دهه اخير، چطور ارزيابي ميکنيد؟
به نظر من، هيچگاه ارتقا و نشر موسيقي در دستور کار سازمان صداوسيما قرار نداشته است؛ يعني هيچوقت وظيفه رسانه ملي اين نبوده که سطح موسيقي را بالا ببرد و به نشر آن کمک کند. همواره تلاش سازمان صداوسيما اين بود که بهدليل جذابيت موسيقي نزد مردم (چون نميتوانسته از اين موضوع فرار کند) موسيقي و هنرمندان اصلي اين حوزه را کنترل کند. مواقعي که صداوسيما احساس ميکند ميتواند از موسيقي بهرهبرداري سازماني کند، اين کار را انجام ميدهد. وقتي به انتخابات نزديک ميشويم، فضا باز و انواع و اقسام موسيقيها از رسانه ملي پخش ميشود ولي همينکه شرايط تغيير ميکند، به اصطلاح فتيله را پايين ميکشند و ديگر خبري از سر و صداها نيست؛ يعني صداوسيما اگر نياز ببيند که باز هم ميتواند از موسيقي استفاده کند، اين کار را انجام ميدهد اما هيچگاه دلش براي موسيقي نسوخته است.
اگر به رسانههاي دنيا نگاه کنيد، متوجه ميشويد موسيقي، يکي از جذابيتهاي رسانههاي صوتي و تصويري است. وقتي آن را از رسانه ملي مملکت برمیداريد، اين جذابيت از بين ميرود و نتيجهاش اين ميشود که موسيقي ايران، کمکم نزول ميکند، سطحش پايين ميآيد، ذائقهها آنطور که بايد، رشد نميکنند، توجهات از موسيقي داخلي برداشته و جذب موسيقي در خارج از کشور ميشوند. منظور من اين نيست که موسيقي خارج از کشور کلا بد است؛ موسيقي خوب زيادي در خارج از کشور وجود دارد اما موسيقي داخلي آرامآرام در ذهن مردم کمرنگ و فراموش ميشود. به نظر من، فقط مردم نيستند که در اين ميان، ضرر ميکنند بلکه همه زيانش را خواهيم ديد.
در حالحاضر، بيشتر سرگرم تدريس هستيد؟
من سرگرم تدريس بودم چون علاقه زيادي به آن داشتم؛ البته تدريس من مربوط به هنر نيست و الکترونيک و مخابرات تدريس ميکنم. من سابقه 27 سال تدريس داشتم و نزديک به 10 سال در دانشگاه جزيره کيش و بعد در پرديس بينالملل دانشگاه صنعتي شريف در کيش، عضو هيأتعلمي بودم و علاوه بر تدريس، مسئوليت معاونت طرح و برنامه دانشگاه را بر عهده داشتم اما متأسفانه از سه سال پيش و در واقع در اواخر دولت محمود احمدينژاد به بهانههاي مختلف عذرم را خواستند و عملا جلوي تدريس من در دانشگاه نيز گرفته شد.
بهنظر شما اساسا هنر در روزگار کنوني و بهویژه در جامعه ايراني تا چه حد توانسته کنشگر باشد؟ تا چه حد توانسته علاوه بر برانگيختن حس زيباييشناسانه (که چگونگي تحققش محل سؤال است) بهعنوان يک حلقه اتصال فرهنگي، نيازهاي اساسي بشر دوران مدرن را مطرح کند؟
اساسا هنر يعني بيان زيباي واقعيتها. زبان هنر بهدليل تأثيرگذاري عميقي که در احساسات بشر دارد، ميتواند ابزار خوبي باشد براي انتقال مفاهيم مختلف به مخاطب. تأثير هنر ماندگار است و اين ماندگاري، کمک بزرگي ميکند تا بتوان در دراز مدت، نتايج بهتر و عميقتري کسب کرد. با اين ويژگيها از همه هنرها ميتوان براي آگاهيبخشي، روشنگري و نهادينهکردن خصوصيات مثبت فردي و اجتماعي بهره برد؛ البته باور دارم که نقش هنر ميتواند شبيه به نقش چاقوي جراحي باشد و بايد در دست اهلش هدايت شود و اگر نااهلان، آن را بهدست بگيرند، همه معادلات برهم خواهد خورد.
دلتان براي کدام روزها بيشتر تنگ شده است؟ براي روزهاي جواني؟ براي روزهاي محبوبيت يا براي روزي ديگر؟
واقعا دلم تنگِ دوران نوجواني و جواني است؛ اگرچه هيچگاه نتوانستم جواني کنم و از آن لذت ببرم ولي خاطراتي از آن دوران دارم که همواره من را دلتنگ ميکند. براي همان مقطع کوتاهي که ميتوانستم روي صحنه با مردم باشم و همه عشق و احساسم را تقديمشان بکنم، دلم تنگ است. آري دلم تنگ است.
آقاي زمان، بهنظر ميرسد عشق، يکي از آندست عناصري است که هميشه مايه زايايي و مقاومت بوده؛ مقاومت در اينجا معناي وسيعي ميتواند داشته باشد. از مقاومت در مواجهه با روزمرگي گرفته تا مقاومت در برابر نابود شدن آرمانهاي فردي، انساني و... شما به اين بحث چطور مينگريد؟
عاشق، هميشه در فکر وصال است و اين فکر به آدمي اميد و قدرت پايداري ميدهد و روح استقامت ميبخشد. عاشق از خود گذشتگي و فداکاري را سرمشق زندگي قرار ميدهد و تعهد، دليل حرکتش ميشود. تعهد به معشوق، قدرتي آسماني به او ميبخشد. برخلاف خيليها که براي عشق، اول و آخر قائل هستند، من چنين تصوري ندارم؛ يک نفر ميتواند در آن واحد، عاشق خيليها بشود. عاشق معبود، همسر، فرزندان و مردم و من همه اينها را تجربه کردهام.
۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
رفیقم حسین با صدای رضا هلالی و حامد زمانی (فیلم)
رفیقم حسین با صدای رضا هلالی و حامد زمانی فیلم تاریخ انتشار ۰۹ ۲۰ - ۲۷ آبان ۱۳۹۵ - 17 November 2016«خادم الحسین» حامد زمانی برای اربعین منتشر شد+ صوت
خادم الحسین حامد زمانی برای اربعین منتشر شد صوت قطعه موسیقایی خادم الحسین به خوانندگی حامد زمانی در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی و همایش پیاده روی زائران حضرت سید الشهدا در فضای مجازی منتشر شد به گزارش ایلنا قطعه موسیقایی «خادم الحسین» به آهنگسازی و خوانندگی ححسین پاکدل به «خانه کاغذی» پیوست/ روزهای پایانی فیلمبرداری
با تکمیل گروه بازیگران حسین پاکدل به خانه کاغذی پیوست روزهای پایانی فیلمبرداری شناسهٔ خبر 3832294 - شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰ ۳۳ هنر > سینمای ایران jwplayer display inline-block; حسین پاکدل به جمع بازیگران خانه کاغذی به کارگردانی مهدی صباغ زاده پیوست تینا پاکروان تهیهنماهنگ خادم الحسین با صدای حامد زمانی
نماهنگ خادم الحسین با صدای حامد زمانیتاریخ انتشار شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۰ ۱۳ به مناسبت فرا رسیدن ایام اربعین حسینی نماهنگ "خادم الحسین" با صدای حامد زمانی و به کارگردانی محمدجواد سهرابی توسط «نسیم آنلاین» منتشر شد دانلود فیلم نماهنگ &نماهنگ امام رضا با صدای حامد زمانی و رضا هلالی (فیلم)
نماهنگ امام رضا با صدای حامد زمانی و رضا هلالی فیلم تاریخ انتشار ۱۰ ۳۴ - ۰۹ آذر ۱۳۹۵ - 29 November 2016تدوین مستند "صدای سکوت" یک سال زمان برد
تدوین مستند "صدای سکوت" یک سال زمان برد تدوینگر مستند صدای سکوت گفت مراحل تولید این اثر ۳سال طول کشیده و فقط یک سال تدوین صدای سکوت زمان برده است به گزارش فرهنگ نیوز کامران جاهدی در گفتگو با نسیم گفت امسال با مستند «صدای سکوت» به کارگردانی پناه بر خدنماهنگ «ما میرویم» با صدای حامد زمانی و حسین الأکرف
دانلود لینک را کپی کنید دانلود۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲ ۴۱زیبایی های عاشورا در اربعین جلوه کرد/ امام زمان(عج) خود را با امام حسین(ع) به جهانیان می شناساند
زیبایی های عاشورا در اربعین جلوه کرد امام زمان عج خود را با امام حسین ع به جهانیان می شناساند عاشورا و تمامی زیبایی ها و روشنگری هایش در روز اربعین امام حسین ع تجلی پیدا می کند حجت الاسلام و المسلمین سید احمد حسینی کارشناس مذهبی در گفت و گو با خبرنگار تکیه حسینی باشگاهصوت/«فرمانده السلام» با صدای حامد زمانی رونمایی شد
در یادواره بینالمللی شهدای مدافع حرم صوت فرمانده السلام با صدای حامد زمانی رونمایی شد شناسهٔ خبر 3828238 - شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹ ۱۶ استانها > سایر jwplayer display inline-block; دریافت 23 MB کربلا- اثر فرمانده السلام اثر جدید حامد زمانی با استقبال زائران ایرانی درصوت/ «خادم الحسین» حامد زمانی برای اربعین منتشر شد
صوت خادم الحسین حامد زمانی برای اربعین منتشر شد شناسهٔ خبر 3824841 - سهشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱ ۴۹ هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی jwplayer display inline-block; دریافت 17 MB قطعه موسیقایی خادم الحسین به خوانندگی حامد زمانی در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی و همایش پیاده-