واضح آرشیو وب فارسی:مهر: دفنس وان بررسی کرد:
چالشهای پیش روی دونالد ترامپ؛ از خاورمیانه تا قطب شمال
شناسهٔ خبر: 3824240 - دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۹
بین الملل > آمریکای شمالی
.jwplayer{ display: inline-block; } «دونالد ترامپ» در عرصه بین المللی با چالش هایی مانند چین، خاورمیانه، اروپا، توافقنامه های تجاری، قطب شمال و روسیه مواجه است که باید خود را جهت مقابله با آنها آماده کند. به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه خبری-تحلیلی «دفنس وان» مقاله ای با قلم «سیمون رایش» استاد دانشگاه راتگرز در ایالت نیوجرسی و نویسنده کتاب «خداحافظ هژمونی» منتشر کرده است که در آن نویسنده چالش های پیش روی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید آمریکا را شرح می دهد. سرانجام انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ امریکا با انتخاب «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور چهارسال آینده این کشور خاتمه یافت. اما در واقع این پایان شروع فصلی تازه در سیاست خارجی آمریکا است. در حال حاضر فضای دوقطبی در ایالات متحده پس از انتخابات چنان بالا گرفته است که انگار نتیجه انتخابات در آمریکا، به تغییرات بنیادین در این کشور و جهان خواهد انجامید. صرف نظر از اینکه آیا این دوقطبی بودن، نمایندگی واقعی خاستگاه شکاف های متضاد درونی نظام اجتماعی آمریکا و یا نظام بین المللی است یا دوگانگی های مجازی رسانه ای برای داغ کردن تنور انتخابات در آمریکا و نمایش ظاهری دمکراسی در جهان از جانب مهمترین صادر کننده مردم سالاری به دیگر کشورها، باید دید «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور امریکا چگونه می تواند این فضای دو گانه را در عرصه سیاست خارجی و داخلی مدیریت کند. اما مهمترین مسئله این است که چالش هایی که رئیس جمهور منتخب با آن مواجه خواهد بود چیست؟ اولین چالش: خاورمیانه مردم آمریکا مهمترین تهدید خارجی علیه کشور خود را داعش می دانند. اما واقعیت این است که موقعیت داعش در سوریه و عراق رو به تحلیل می رود. به طوریکه وقتی «دونالد ترامپ» در ماه ژانویه به کاخ سفید رود و اختیارات ریاست جمهوری را در دست گیرد، به احتمال زیاد داعش در عراق تهدید مهمی تلقی نخواهد شد. بنابراین دیگر نیازی به دخالت ایالات متحده امریکا در سوریه وجود ندارد اگر، همانطور که پیش بینی شده، ترامپ به «بشار اسد» و پوتین اجازه دهد، مشکل اپوزیسیون این کشور را حل کنند. بنابراین به احتمال زیاد ترامپ سیاست اوباما (هیچ پوتین نظامی آمریکایی خاک سوریه را لمس نخواهد کرد) را دنبال خواهد کرد، هر چند نیروهای نظامی آمریکا در سوریه حضور دارند. اما سوال مهم این است که بعد از تجزیه داعش در عراق و سوریه و تبدیل آنها به نیروهای مبارز منسجم، آمریکا چه اقدامی انجام خواهد داد؟ مسئله بعدی این است که نیروهای ویژه آمریکا در لیبی فعالیت می کنند جایی که داعش دارای قدرت است. ممکن است لیبی میدان گسترده تر بعدی برای عملیات نیروهای امریکایی در گرداب خاورمیانه باشد. اما به احتمال زیاد ترامپ به اروپایی خواهد گفت که لیبی مسئله آنهاست و آنها باید خودشان جریان ورود مهاجران و تروریست ها به داخل اروپا را متوقف کنند. چالش دوم: روسیه ترامپ بارها رئیس جمهور روسیه را مورد تحسین قرار داده است. دیدگاههای وی در مورد پوتین یادآور دیدگاههای «جرج دبلیو بوش» در مورد سیاستمدار روسی است. بنابراین برخی شواهد وجود دارد که روابط روسیه و امریکا بهبود خواهد یافت (یک نوع تنظیم مجدد روابط). این نظریه با اولویت اعتراف شده ترامپ - هر مذاکره ای درست مانند معاملات تجاری باید تنظیم شود- تقویت می شود. بنابراین در کوتاه مدت سیاست خارجی ترامپ جاه طلبی های پوتین را جهت بازسازی روسیه به عنوان یک قدرت جهانی تقویت می کند. با این حال روسیه با اقتصاد منقبض شده، کاهش هزینه های نظامی و در نتیجه کاهش قدرت نظامی، مشکلات داخلی، نبود امید جهت افزایش قیمت نفت و گاز و در نتیجه کاهش درآمد با گزینه های محدود مواجه خواهد بود. با توجه به موارد ذکر شده، اگر نقش شخصیت در سیاست خارجی پررنگ باشد، باید گفت که ماه عسل ترامپ و پوتین به زودی پایان خواهد یافت زیرا هر دو رئیس جمهور به یک گونه عمل می کند. در حال حاضر ما شاهد گسترش قوس از قطب شمال به سمت دریای سیاه هستیم که یک منطقه نزاع بالقوه را در بر می گیرد. در حوزه بالتیک و لهستان ما شاهد حضور نظامیان ناتو هستیم. ترامپ ممکن است از ناتو بخواهد این نظامیان را خارج کند، اما باید گفت که در کوتاه مدت امکان خروج نظامیان ناتو از منطقه مورد نزاع وجود ندارد. بنابراین حضور آنها می تواند مخاصمات را تقویت کرده و ماه عسل ترامپ و پوتین به زودی تمام شود. چالش سوم: اروپا ترامپ در اروپا بسیار منفور است. فقط ۱۵ درصد مردم اروپا نسبت به ریاست جمهوری وی ابراز اعتماد کرده اند در مقابل ۸۵ درصد از مردم از بی اعتمادی به سیاست های وی سخن گفته اند. این قضیه در مورد «باراک اواما» بر عکس بود. نکته مهم در مورد اروپا که کلینتون، اوباما و ترامپ بر سر آن توافق دارند اما با زبان های متفاوت آن را بیان کرده اند، این است که دولت های اروپایی باید هزینه دفاع را خودشان بپردازند (تامین بودجه ناتو توسط کشورهای اروپایی). در سال گذشته فقط ۵ عضو از ۲۸ عضو ناتو به تعهدات خود در مورد پرداخت بودجه ناتو عمل کرده اند. این در حالی است که ایالات متحده امریکا به تنهایی ۷۳ درصد بودجه این سازمان دفاعی را پرداخت می کند. درست است که امریکا ناتو را دوست دارد اما نظر سنجی های متعدد نشان می دهد که کشورهای اروپایی بیشتر از آمریکا می خواهند ناتو به حیات خود ادامه دهد. طبیعتا باید هزینه ناتو را نیز پرداخت کنند. انتظار می رود که ترامپ نظریه اوباما را در مورد اروپا تقویت کند. اما اظهارات پیشین ترامپ در مورد ژاپن و کره جنوبی– کره جنوبی و ژاپن باید هزینه دفاع را خودشان پرداخت کنند – نشان می دهد که وی می خواهد از محور اروپا و خاورمیانه، خلاف استراتژی اوباما و تمرکز وی بر آسیا، دفاع کند. چالش چهارم: چین بعد از نیکسون، تمامی روسای جمهور امریکا در مقابل چین سه استراتژی را به کار برده اند: ۱- تعامل دیپلماتیک با چین، عمدتا با هدف دور کردن روسیه از چین؛ ۲- به کار گیری حداکثر توان جهت رشد طبقه متوسط چین به امید اعتراض آنها علیه حکومت جهت انجام اصلاحات سیاسی؛ ۳- محدود کردن رشد چین به عنوان قدرت نظامی منطقه ای توسط نیروهای محلی و اتحاد با کشورهای آسیایی. به نظر می رسد ترامپ استراتژی های دیگری را در ارتباط با چین به کار گیرد. وی بارها از روابط خصمانه با چین صحبت کرده و خواستار ایجاد موانع تجاری علیه واردات از کشور چین و استقرار نیروهایی جهت کنترل صادرات و واردات به چین شده است. ممکن است برخی از اظهارات ترامپ به عنوان اغراق ها و شعارهای انتخاباتی کنار گذاشته شود اما به علت فقدان سابقه کار سیاسی، ما مجبور هستیم آنچه را می گوید باور کنیم و منتظر گذشت زمان جهت اثبات گفته های وی باشیم. باید گفت که پاسخ چین به اظهارات ترامپ، علی رغم بیان آشتی جویانه و تبریک رئیس جمهور این کشور به «دونالد ترامپ» دوستانه نیست. سرانجام باید گفت که ترامپ در نهایت به کمک چین جهت برخورد با کره شمالی نیاز دارد. چالش پنجم: موافقت نامه های تجارت آزاد از سال ۲۰۰۸ بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران آمریکایی نظریه جهانی شدن و نفع آن برای آمریکا را رد کرده اند. آنها فکر می کنند جهانی شدن باعث افزایش عدم امنیت شغلی در امریکا می شود. حتی دموکرات ها نیز این مسئله را به رسمیت می شناسند. باید گفت که موضع ترامپ در این مورد خصمانه تر از موضع کلینتون بود. وی از هر موافقت نامه تجاری مانند نفتا که منافع امریکا را در اولویت قرار نمی دهد انتقاد کرده است. بنابراین او می خواهد توافقنامه های تجاری گذشته و توافقنامه های مذاکره شده در روی میز دوباره مورد مذاکره قرار گیرند. چالش ششم: قطب شمال باید گفت که سیاست خارجی همیشه با مسائل پیش بینی نشده مواجه می شود. اثرات تغییرات آب و هوایی که قابل پیش بینی نیستند مجموعه ای از چالش ها را ایجاد می کنند که رئیس جمهور جدید باید با آنها مقابله کند. چالش هایی که ایالات متحده امریکا در قطب شمال با آن مواجه است عبارتند از: ادعاهای سرزمینی دولت روسیه در منطقه قطب شمال و استقرار نیروهای نظامی خود در این منطقه ، موج های جدید پناهندگان زیست محیطی به علت بالا آمدن آب در قطب شمال، دسترسی به آبراههای جدید و حفظ آبراههای قدیمی برای حمل و نقل انرژی، خرید، تجارت و حتی توریسم. آمریکا هیچ طرح بلند مدتی برای مقابله با این مسائل و چالش ها ندارد. رئیس جمهور جدید به زودی متوجه می شود که قدرتمندترین چهره جهانی به این معنی نیست که دستوراتش کاملا اجرا شود همانطور که می خواهد و دیگران در مقابل او پاسخگو باشند همانطور که او انتظار دارد. محیط سیاسی، اقتصادی و زیستی سیستم بین الملل بسیار پیچیده است و بازیگران جدید، تهدیدات جدید و اشکال جدید جنگ ستیزی چالش های قابل توجهی برای رئیس جمهور آمریکا مطرح می کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]