واضح آرشیو وب فارسی:الف: هر نفسی که فرو میرود؛ انذار مرگ است/ مسئولان پشت میز در مناطق خوش آب و هوای تهران
علی نبوی، 23 آبان 95
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۹
محیط کار یکی از عوامل مؤثر در کیفیت و اشراف در روند انجام فعالیتهای کاری است؛ چرا که انجام آن فعالیت تحت تأثیر فضای کاری با شناخت نسبتاً بهتری صورت گرفته و بسیاری از نیازسنجیها بهصورت خودبهخود انجام میشود. ارتباط تنگاتنگ محیط کار با نحوهی ارائه خدمت از آن دسته مواردی است که باوجود نیاز مبرم کشور به رعایت استانداردهای آن؛ عموماً رعایت نشده و همواره از این ویژگی در بهبود بهرهوری سود نمیبریم. این موضوع تنها منحصر به محیط کارهای فیزیکی و یا اداری نمیشود؛ اصل تصمیمگیری بهعنوان یک فعالیت فکری هم نیازمند شرایط محیطی مطلوبی است که هم آرامش لازم برای اندیشیدن را داشته باشد و هم در فضای بیگانه با موضوع بحث و تصمیمگیریها نباشد. شاید یکی از شاخصترین موارد از بیگانگی محیط کار با موضوعات کاری در فضای کار مسئولین دولتی باشد؛ که حضور در فضای نسبتاً قرنطینه آن موجب مشود تا درک صحیح و دقیقی از نیاز و دغدغههای روزمرهی جامعه صورت نگیرد و عمدی تصمیمات بر اساس گزارش و خبر مشاوران و نزدیکان مقامات انجام گیرد. موضوع محیطزیست و آلودگی هوا از جمله مواردی است؛ که به دلیل عدم اشراف و تجربه نکردن عمدهی مسئولان مرتبط با این معضل؛ همواره مغفول مانده و اگر هم صحبت و نطقی در مورد آن صورت گرفته؛ بیشتر سوءاستفادهی سیاسی بوده و چیزی که مغفول مانده موضوع حیاتی و اورژانسی آلودگی هوا است. موضوعات پر سروصدای این حوزه از جمله؛ خشک شدن دریاچهی ارومیه، تولید و واردات بنزین غیراستاندارد، ورود ریز گردها به کشور و آلودگی در مناطق غرب و جنوب غربی کشور؛ تنها بهانهای برای تاختن احزاب، افراد و مسئولین به یکدیگر شده و زیر سؤال بردن فعالیت دولتهای پیشین هم شاهبیت این جنجالها بوده است. یکی از علل استفاده ابزاری از این موضوع؛ ملموس و محسوس بودن آن در میان تمام افراد جامعه است. ازاینرو در طول این سالها همواره هماندیشی و سخنرانیهای پرشور و انتقاد صریح افراد از متولیان امر را نظاره گر بوده و هستیم؛ اما همین منتقدان در زمان تصدی خود بر سازمانهای مرتبط با محیطزیست همهچیز را از یاد برده و تنها به جمعآوری کارنامهای مبتنی بر مباحث نظری پرداختهاند و در عمل مردم تفاوتی را احساس ننمودهاند. در حوزهی محیطزیست همواره اخبار و واکنشها نسبت به آن پر بازدید و اصطلاحاً کلیک خور هستند؛ اما آنچه که در میان این پستهای شیک و لایک خوردنهای چند ده هزارتایی مغفول مانده اصل موضوع است. با ورود به نیمهی دوم سال همچون سالهای پیش شاهد بروز آلودگی شدید هوا در تهران هستیم و همچنین شرایط وخیم هوا در شهرهای مرزی و بهویژه جنوبی کشور بهواسطهی ورود ریز گردها از عراق و عربستان هستیم. این موضوع سالهاست که مردم کشور را میآزارد و هر سال تنها چارهای که برای آن اندیشیده میشود ایراد سخنرانی و نظرخواهی از کارشناسان امر و یا اجرای طرحهای موقتی بهویژه در شهر تهران هستیم. طرحهای اجراشدهی مذکور عمدتاً مانند انجام عملیات احیا برای بیماران است و تن بیمار و رنجور شهرهایی نظیر تهران، کرج، اراک، مشهد و ... سالهاست که به اغما میروند و به ضرب و زور طرحهای اورژانسی مدیریت شهری به زندگی موقتی خود بر میگردند. صحبت از تأثیر محیط کار بر فعالیتهای کاری که در ابتدای یادداشت آورده شد؛ بدین منظور بود که شاید رعایت آن نکات بتواند تا حدی چاره این معضل باشد و یا حداقل درک درستی را هر چند برای چند ساعت در ذهن مسئولین امر به وجود آورد. هم نفس شدن مسئولین مرتبط با حوزهی محیطزیست در روزهای بحرانی آلودگی هوا؛ شاید حداقل بتواند درک نسبی از وضعیت بغرنج هوای کلانشهرها و شهرهای صنعتی را بدهد تا لااقل در نطقهای خود از آن تجربه بهره گیرند! در همین راستا پیشنهاد میشود که مسئولین مؤثر و مرتبط در حل معضل موضوعی چون ریز گردها؛ دمی را در کار آن مردم باشند و احساس خفگی را از نزدیک تجربه نمایند و ببینند که در روزهای اضطراری آلودگی هوا؛ دیگر فرو رفتن نفسها ممد حیات نیست و بر آمدنشان هم مفرح ذات نیست؛ نفسی که در گلو به گِل و دود مینشیند تنها بشارت مرگ میدهد. نشستن پشت میز آن هم در مناطق خوش آب و هوای تهران حتی درکی از آلودگی هوای تهران به آنها نمیدهد؛ چه رسد به درک هوای غیرقابل تنفس خوزستان و دیگر شهرهای احاطهشده توسط ریز گردها. ای کاش شرایطی رقم میخورد تا افراد مسئول در حل معضل آلودگی هوا؛ مجبور به فعالیت در شرایط غیر ایزوله در همان محیط باشند و تا حل نشدن بخشی از مشکلات حق خروج از آن محدوده را نداشته باشند. شاید که این اضطرار و اجبار موجب خدمت رسانی از سوی آنان شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]