تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827933810




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

غیر از رهبری هیچ سخنوری مردم را به کتاب ارجاع نمی‌دهد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: غیر از رهبری هیچ سخنوری مردم را به کتاب ارجاع نمی‌دهد
اعتراف می کنم هنوز نفهمیده‌ام چرا کمیسیون فرهنگی مجلس گفتند برای اضافه کردن بندهای ترویج کتابخوانی به برنامه ششم دو سهمیه بیشتر نداریم!
نویسنده : جواد محرمي 


هفته كتاب و كتابخواني از پنج‌شنبه 20 آبان آغاز مي‌شود.  شايد هفته كتاب براي بسياري از ايرانيان در سكوت رسانه‌اي و خمودگي و روزمرگي بگذرد، بي آنكه نشاني يا تأثري از آن بگيرند. عليرضا مختارپور، دبير كل نهاد كتابخانه‌هاي عمومي كشور اما هر روز از سال و هر ساعت از روز تحت تأثير دغدغه كتاب و كتابخواني است. او از اينكه چرا در برنامه‌هاي تلويزيوني، سخنراني‌هاي ملي و در هر اقدامي كه مخاطب دارد، ارجاع به كتاب ديده نمي‌شود، گله‌مند است و اين «ارجاع ندادن به كتاب» را يكي از سه شاخص خود در محاسبه ميزان كتابخواني در كشور مي‌داند. شاخص‌هايي كه بسيار منطقي‌تر از شاخص‌هاي دم دستي سنجش‌هاي غيرعلمي سال‌هاي اخير است. مختارپور در رابطه  بين كتاب و كتابخوان، توجه ويژه‌اي به  معیشت و دغدغه‌های«كتابداران» كرده است. تا جايي كه از همكاران او مي‌شنوم گاهي كتابداري از نقطه دورافتاده‌اي در كشور نيمه‌هاي شب با او تماس مي‌گيرد كه «آقاي مختارپور! خانه‌ام آتش گرفته است!» شايد آن زمان دبير كل نهاد كتابخانه‌هاي عمومي كشور در هراس از آتش ديگري است كه بر فرهنگ كتابخواني ايرانيان مي‌دمد و آن را خاكستر مي‌كند با ميانگين شمارگان بين 400 تا 700!
در دوره‌اي هستيم كه درباره آمار مطالعه رقم‌هاي نازلي ارائه مي‌شود و قله‌هاي داستان‌نويسي كتاب‌هاي خود را با تيراژ هزار و كمتر منتشر مي‌كنند. نهاد كتابخانه‌هاي عمومي چگونه مي‌تواند با اين پديده رويارويي مؤثري داشته باشد؟ منظور از «پديده» اگر كاهش شمارگان كتاب باشد، در حال حاضر هيچ آمار دقيقي از ميزان مطالعه در كشور كه بر‌اساس يك سنجش علمي در سال‌هاي اخير صورت گرفته باشد، وجود ندارد. آخرين بررسي در سال‌هاي پيش انجام شده و بر‌اساس پاره‌اي شاخص‌ها كه تفكيك هم شده بود، يك عددي را اعلام كردند. اين آمار را چه نهادي اعلام كرده است؟ نهاد كتابخانه‌هاي وقت انجام داده است. آن زمان هنوز فضاي مجازي به شكل حاضر غلبه پيدا نكرده بود. آنها شاخص‌هايي را در نظر گرفته بودند، بر اين اساس كه به عنوان مثال كتاب‌هاي ديني يا روزنامه‌ها يا كتاب‌هاي مربوط به اوقات فراغت را به صورت مجزا محاسبه كردند. سال گذشته پژوهشگاهي كه وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است، اعلام كرد ما قصد داريم پژوهش‌هايي در اين زمينه انجام بدهيم و مشورت‌هايي هم با ما كردند و البته هنوز من خبري از اجرايي شدن يا نشدن اين پژوهش ندارم. دو نكته در اين زمينه وجود دارد؛ اول اينكه سطح مطالعه را با اين شاخص تعيين مي‌كنيم كه براي مثال از فرد سؤال مي‌شود چقدر كتاب يا روزنامه مي‌خوانيد. در همين ماه‌هاي اخير يكي از مسئولان فرهنگي اعلام كرد علت اينكه آمارهاي مطالعه در كشور ژاپن بالاست، اين است كه حتي اطلاعيه‌هاي روي ديوار را هم محاسبه كرده‌اند! يعني هر نوع خوانشي را در آمار لحاظ مي‌كنند؟ بعيد مي‌دانم در ژاپن اين كار را كرده باشند، اما قصد دارم از اين مطلب اينطور استفاده كنم كه بعضي‌ها پيامك و زيرنويس تلويزيون را هم جزو مطالعه محسوب مي‌كنند و معلوم است كه اين مسئله دقيق نيست. مطالعه تعريفي دارد حتي در محاسبه شمارگان هم تعريفي وجود دارد. در برخي كشورها حتي مطالعه كتاب‌هاي درسي و كمك درسي را جزو آمار مطالعه محسوب نمي‌كنند. امروز 10 ناشر اول كشور ما به لحاظ شمارگان ناشران كمك درسي هستند. يعني ما هنوز در تعريف مطالعه به اجماع روشني دست پيدا نكرده‌ايم؟ نه، در گام اول اين كار را بايد يك مجموعه علمي متخصص انجام دهد تا بعد آمار بگيريد. برخي نرخ مطالعه را بر اساس صفحه حساب مي‌كنند بعضي بر‌اساس موضوع و بعضي دعا و قرآن خواندن را هم جزو مطالعه محسوب مي‌كنند و عده‌اي معتقدند كه خير اينها جزو مطالعه محسوب نمي‌شود. بنابراين تعريف‌ها از مطالعه بايد مشخص بشود. اما من براي اينكه ببينيم آيا كتابخواني در يك جامعه رواج دارد يا خير، سه مشخصه در نظر دارم؛ يكي از نشانه‌هاي رواج كتابخواني، بالا بودن شمارگان كتاب است. وقتي در جامعه‌اي تجديد چاپ كتاب با شمارگان بالا زياد باشد، اين مي‌تواند نشانه‌اي بر بالا بودن آمار مطالعه قلمداد شود. كشور ما به لحاظ تعداد ناشر از رقم بسيار بالايي برخوردار است. به لحاظ چاپ عناوين كتاب در طول يك‌سال آمار بالايي دارد، اما به لحاظ شمارگان كتاب آمار بسيار پايين است. در حال حاضر متوسط شمارگان كتاب در كشور ما بين 400 تا 700 است. چند سال پيش از اين متوسط شمارگان كتاب نزديك به 3 هزار كتاب در سال بوده است. شمارگان پايين آمده و عناوين بالا رفته است. اينكه عناوين مؤثر و مفيد و قابل توجه بالا رفته است يا خير، مسئله مهمي است، در يك‌سال حدود 80 هزار عنوان كتاب چاپ شده است. خانه كتاب به عنوان مركز رسمي آمار كتاب، مجلدي با عنوان «كتابشناسي ماه» منتشر مي‌كند كه فهرست 10 ناشر پركار اسفند 94 را منتشر كرده است. براين اساس مدرسان شريف فقط در يك ماه427 عنوان كتاب منتشر كرده است. علوم و فنون معين كه باز ناشر كمك درسي است 194 عنوان كتاب منتشر كرده است و مؤسسه مهر پويا 169 عنوان كتاب. پس ملاحظه مي‌كنيد كه عناوين يا كنكوري است يا كمك درسي. اينها تازه ناشران عمومي هستند. در صفحه بعد 10 ناشر آموزشي پركار 94 را آورده است. دوباره گاج و مهرسبز و غيره! و شما جمع توليدات اينها را كه به دست بياوريد مشاهده مي‌كنيد كه بخش عمده‌اي از بازار نشر كتاب ما شامل كتاب‌هاي كمك درسي مي‌شود. خود اين شرايط قاعدتاً بايد يك آسيب جدي در حوزه نشر قلمداد شود. بله، خيلي از كشورها اين كتاب‌ها را اصلاً جزو آمار كتابخواني محاسبه نمي‌كنند و در برخي كشورها نيز اين حجم از توليد كتاب كمك درسي را ضعف نظام آموزشي محسوب مي‌كنند. اين چه سيستم آموزش و پرورشي است كه دانش‌آموز ما اينقدر درس مي‌خواند و براي او هزينه مي‌شود و در پايان بايد اين همه كتاب كمك درسي مطالعه كند كه تازه وارد دانشگاه شود! دسته دوم از كتاب‌هاي پرفروش، كتاب‌هاي فانتزي است كه رواج زيادي پيدا كرده است. يعني كتابي داريم كه در هر صفحه آن يك مصرع شعر چاپ شده است! اگر 50 صفحه از اين كتاب را بخوانيد فقط 25 بيت شعر خوانده‌ايد! حالا اگر شما بگوييد من 50 صفحه كتاب خوانده‌ام يك معني دارد، اگر بگوييد يك جلد كتاب خوانده‌ام يا 25 صفحه كتاب مطالعه كرده‌ام، معناي ديگري دارد. واقع مطلب اين است كه غزل اگر هفت بيت باشد، من چهار غزل خوانده‌ام! بعضي كتاب‌ها كه عنوان چاپ اول دارد، اصلاً چاپ اول نيست! هر ناشري امروز يك مثنوي به عنوان چاپ اول منتشر مي‌كند يا كتاب‌هايي را كه چند دهه از فوت مؤلف آن گذشته است، ناشر ديگري آن را دوباره چاپ مي‌كند. يا كتاب‌هاي مهارتي، خيلي از وسيله‌ها را كه بخريد طرز كار آن را مي‌شود تحت عنوان يك كتاب عرضه كرد. پس اين بالا بودن عناوين بايد مشخص باشد كه به چه كتاب‌هايي تعلق دارد. كتاب‌هايي واقعاً تأليف شده است نتيجه هنر و تخيل و ادبيات نويسنده يا نتيجه يك انديشه‌ورزي يا نظريه علمي است. در دهه فجر سال 94 دبير و مسئول اجرايي هيئت علمي تعيين كتاب سال انقلاب اسلامي اعلام مي‌كند كه در اكثر رشته‌ها كتابي كه شايسته اعلام كتاب سال باشد، وجود ندارد با اينكه عناوين هم بالا بوده است. اما نشانه دوم من براي محاسبه سطح كتابخواني در كشور اين است كه مراجعه به كتابخانه‌هاي عمومي زياد باشد. اينجا يك نكته‌اي وجود دارد. ممكن است بپرسيد كتابخانه‌هاي عمومي ما چه تعداد است؟ در نهاد كتابخانه‌هاي عمومي تقريباً 2 هزار و200 كتابخانه در سراسر كشور در اختيار داريم و حدود هزار و 200 كتابخانه مشاركتي هم وجود دارد كه مالكيت آن براي نهاد كتابخانه‌ها نيست، ولي ما به آنها كتاب مي‌دهيم. چند نفر عضو اين كتابخانه‌ها هستند؟ حدود 2 ميليون و نيم عضو در سراسر كشور. بنا به استاندارد بين‌المللي ما بايد حدود 15 ميليون عضو داشته باشيم و تعداد كتابخانه‌هاي ما حدود 20 هزار باشد، اما كشور ما يك ويژگي دارد كه بايد آن را لحاظ كنيم. ما در كشور كتابخانه‌هاي زيادي داريم كه با عناوين ديگري فعاليت مي‌كنند. سال گذشته مجمعي تحت عنوان كتابخانه‌هاي بزرگ كشور ايجاد شد. براي مثال كانون فرهنگي هنري مساجد اعلام كرد ما 12 هزار و 341 كتابخانه در سطح كشور داريم. حوزه‌هاي علميه اعلام كردند ما 741 كتابخانه داريم. دانشگاه‌ها و مدارس هم آماري اعلام كردند البته برخي از اينها خدمات عمومي ارائه نمي‌دهند، اما شما به هر دانشگاهي برويد كتابخانه دارد. كتابخانه‌هاي مستقل داريم مثل كتابخانه‌هاي وقفي، كتابخانه‌هاي بزرگ مانند كتابخانه ملي، كتابخانه مجلس و كتابخانه آستان قدس داريم. ما آماري تهيه كرديم از اين سازمان‌هايي كه كتابخانه در اختيار دارند و مشاهده كرديم 87 هزار و 802 كتابخانه در كشور داريم. در مجموع اين كتابخانه‌ها بيش از 206 ميليون جلد كتاب وجود دارد. بنابراين كتابخواني و عضو كتابخانه در كشور كم نيست، اما كتابخانه عمومي در كشور به اندازه كافي نداريم. الان شهر تهران به لحاظ شاخص‌هاي اقتصادي، كلانشهري گران محسوب مي‌شود، اما برخي مناطق همين شهر دسترسي به كتابخانه ندارند. ما در 204 شهر كشور كمبود دسترسي به كتابخانه داريم. شاخص سومي كه براي محاسبه كتابخواني داريد، چيست؟ شاخص ديگري كه براي محاسبه كتابخواني در يك كشور وجود دارد، اين است كه گفتمان كتابخواني در جامعه گفتمان غالب است يا خير؟ يعني شما در تمام محصولات فرهنگي هنري، در نمادهاي شهر، در دست مسئولان، در بيان مسئولان، در فيلم‌ها، در نمايش‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني به طور دائم ارجاع به كتاب مشاهده كنيد. اين در برخي كشورها ديده مي‌شود، اما در كشور ما ديده نمي‌شود. در سريال‌هاي تلويزيوني برخي كشورها دست كاراكترهاي مختلف، كتاب‌هاي روز ديده مي‌شود. در كشور ما فقط يك نفر در سخنانش به كتاب ارجاع مي‌دهد و آن هم مقام معظم رهبري است! شرايط اجتماعي و اقتصادي چقدر در اين زمينه تأثيرگذار است؟ همه اينها بستگي به شرايط اجتماعي دارد. دوستاني كه به يك كشور خارجي رفته‌اند، تعريف مي‌كردند در آنجا ساعت كتابخانه در مقطع ابتدايي وجود دارد. در كشور ما چندسال پيش يك زنگ مطالعه بود كه آن‌هم جمع شد. كتابدار مدارس به دليل نبودن بودجه در آموزش و پرورش حذف شد! در برخي كشورها رجوع به كتابخانه و مرجع را از دوره ابتدايي به كودك ياد مي‌دهند. آموزش و پرورش ما هنوز نمي‌پذيرد كه نحوه آموزش كتاب درسي به اين شكل مشكل دارد. زماني اين شيوه فقط در سطح مدرسه بود، اما الان به دانشگاه هم سرايت كرده است. اخيراً استاد دانشگاهي اينجا مراجعه كرده بود و من از او سؤال كردم ما صدها هزار دانشجو داريم. اگر فقط اساتيد علوم انساني دانشگاه به دانشجويان ارجاع به كتاب بدهند، چه تحولي در شمارگان كتاب ايجاد مي‌شود؟ ولي الان ما با پديده‌اي در دانشگاه‌ها مواجهيم كه اساتيد مي‌گويند لازم نيست كتاب تهيه كنيد و جزوه به دانشجو مي‌دهند و دانشجويان جزوه‌ها را كپي مي‌گيرند! ريشه اصلي معضل كتابخواني در نظام آموزشي كشور از دبستان تا دانشگاه و پس از آن در خانواده و سپس در رسانه‌هاي ماست. در خانواده‌اي كه كودك دست پدر و مادرش كاغذ، قلم و كتاب نمي‌بيند، تأثير نمي‌گيرد. در كشور ما كودك زودتر از دبستان با رسانه آشنا مي‌شود. خب در رسانه هم كه خبري از كتاب نيست. در مدرسه هم همين وضع است و دانشگاه هم به اين شكل. پس گفتمان كتابخواني در ايران غالب نيست و به عبارت بهتر كتابخواني در كشور ما ارزش و فضيلت محسوب نمي‌شود. تعداد گوشي‌هاي موبايل در كشور ما چندين برابر جمعيت است چرا؟! چون اگر مدل گوشي جوان ما پايين بيايد خجالت مي‌كشد، اما جوان ما اگر كتاب‌خوان نباشد، شرمنده نمي‌شود. مسئولان كشور هم اغلب كتاب نمي‌خوانند و ابراز شرمساري هم نمي‌كنند! نهاد كتابخانه‌هاي كشور به عنوان تنها نهاد متولي امر كتابخواني چه تمهيداتي براي رفع اين مشكل در كشور انديشيده است؟ سال گذشته قرار بود برنامه ششم توسعه كشور تدوين شود. ما تعدادي از اهالي فرهنگ را دعوت كرديم و به آنها گفتيم كه براي ترويج كتابخواني در برنامه ششم موادي درج كنيم كه جزو اصول شود. 11 بند را تنظيم كرديم از جمله اينكه آموزش و پرورش زنگ مطالعه را برگرداند. بند ديگر اين بود كه در تمام نهادها و ارگان‌هاي بالاي هزار پرسنل يك كتابخانه تأسيس شود. آورديم كه صداوسيما به چه شكلي به ترويج كتابخواني در برنامه‌هايش اهميت بدهد. در برنامه‌هاي توسعه شهري و روستايي حتماً تأسيس كتابخانه جزو اولويت‌ها باشد. 11 بند را پيشنهاد داديم. خب البته بعد به ما گفتند كميسيون فرهنگي مجلس يكي، دو تا بند بيشتر براي اضافه كردن به برنامه ششم سهميه ندارد! و من بايد اعتراف كنم كه هنوز متوجه نشدم كه معناي اين حرف چيست؟! كميسيون فرهنگي اگر 50 بند اضافه كند، چه اتفاقي مي‌افتد؟ البته كميسيون فرهنگي لطف كردند و گفتند ما يكي دو بند درباره كتابخواني قيد مي‌كنيم، اما من نمي‌فهمم اضافه كردن بند فرهنگي در برنامه ششم جا را براي چه چيزي تنگ مي‌كند؟! كار ديگري كه ما انجام داديم اين بود كه گفتيم اگر براي كتابخواني كودك هزينه كنيم، ديگر نيازي نيست كه در بزرگسالي او اينقدر هزينه كنيم. عادت كتابخواني در كودك ايجاد شود كار تمام است. ما بر همين اساس بخش كتابخواني كودك را گسترش داديم. الان 97 درصد كتابخانه‌هاي عمومي ما در سراسر كشور بخش كودك دارد. تا 50 درصد خريد كتاب را به سمت كتاب‌هاي كودك و نوجوان برديم. شاداب‌سازي محيط كتابخانه‌هاي كودك و نوجوان به طوري كه براي اين سنين جذاب باشد رويكرد ديگري است كه به سمت آن رفتيم. اعلام كرديم كتابداران سراسر كشور به آموزش و پرورش‌هاي خود مراجعه كنند و به مدارس بروند. نزديك‌ترين كتابخانه عمومي به مدارس را به دانش‌آموزان معرفي كنند منتها وقتي فاصله كتابخانه تا مدرسه يا خانه كودك زياد باشد، مشكلي است كه فعلاً قابل حل نيست. البته مدارس اعلام كرده‌اند كه ما درحال تجهيز كتابخانه‌ها هستيم و شهرداري تهران هم اعلام كرده طرح يار مهربان را اجرا مي‌كند و در اصفهان هم اعلام همكاري كرده‌اند. در واقع نهادهاي ديگر براي تجهيز كتابخانه‌هاي مدارس در حال كمك هستند. سعه صدر كتابدارها و نوع سلوك آنها با بچه‌ها اينجا خيلي اهميت پيدا مي‌كند. آيا براي ارتقاي سطح ارتباطي كتابداران در نهاد كتابخانه‌ها كار‌‌ي انجام شده است؟ كتابدارهاي ما بايد مهارت قصه‌گويي و بيان داشته باشند و بتوانند اين مهارت‌ها را به والدين هم انتقال بدهند. دو سال پيش ما دوره‌هاي پيشرفته قصه‌گويي براي كتابداران برگزار و اين را به صورت لوح فشرده تصويري آماده كرديم و به همه كتابداراني كه در اين كلاس‌ها حضور نداشتند، هم داديم. قصه‌گويي جزو دروس رشته كتابداري لحاظ نشده است؟ به زودي سومين نشست هم‌انديشي مديران نهاد با اساتيد دانشگاه را در پيش داريم. مسئله‌اي كه وجود دارد اين است كه برخي رشته‌هاي دانشگاهي تناسبي با وضعيت فعلي كتابخانه‌ها ندارد. الان گرايش به رشته كتابداري عمومي در حال افزايش است. نكته ديگر اين است كه ما بايد نيازسنجي هم داشته باشيم و ببينيم مردم مطالبه چه كتاب‌هايي را دارند. البته بايد حواسمان به كتاب‌سازي و ايجاد نياز كاذب هم باشد. الان شاعران كودك به شدت معترض فضاي كتاب‌هاي شعر هستند. با ناشران ارتباط داريم و به آنها ميزان استقبال كتاب‌هايشان در كتابخانه‌ها را اطلاع مي‌دهيم. اگر كتابي كه از شما خريديم ديده نشده دليلش را بررسي كنيد. با كتابدار صحبت كنيد شايد اسم يا محتواي كتابت خوب نيست يا تبليغات خوبي برايش نشده يا ضعف‌هاي ديگري دارد. تلاش مي‌كنيم ناشر از اين وضعي كه كتاب را منتشر كند و كاري به بازتاب‌ها‌يش نداشته باشد، خارج شود و فعال‌تر عمل كند. هدف اصلي ما اين نيست كه كتابخانه‌ها لبريز از كتاب شود، هدف ما اين است كه كتاب‌ها خوانده شوند. جامعه‌اي كه در آن اين مقدار كتاب منتشر مي‌شود، ولي مردم در خيابان حقوق هم را رعايت نكنند، مطلوب نيست. رساندن كتاب به اقشار هدف، موضوع مهمي است. مشكل مهمي كه ما درباره كتاب در كشور داريم مسئله توزيع است. براي مثال ما حدود 10 كارخانه توليد تنقلات كودك داريم، اما بخش توزيع اين توليدات بالاي 3 ميليون توزيع‌كننده در كشور دارد. همه فروشگاه‌هاي عرضه محصولات خوراكي كه تنوع زيادي هم دارند اين محصولات را توزيع مي‌كنند. حالا مقايسه كنيد كه تعداد ناشران ما در كشور 12 هزار تاست، اما زير 3 هزار كتاب‌فروشي در كشور داريم. ما در بعضي شهرها حتي كيوسك مطبوعات نداريم. كتاب‌فروشي نداريم. اينقدر كه فروشگاه‌هاي عرضه محصولات مصرفي هست يك‌دهم آن فروشگاه‌هاي عرضه فرهنگي وجود ندارد. اينكه شما نظام ارزش‌هايتان را چگونه طرح‌ريزي كرده‌ايد روي مسئله كتابخواني تأثير دارد. سبك زندگي در جامعه ما به سمت مصرف‌زدگي سوق پيدا كرده است. اگر در جامعه‌اي اصالت ظواهر غلبه پيدا كرد ديگر نبايد انتظار داشت مردم به دانايي و علم بهاي بيشتري بدهند و كتاب فضيلت محسوب شود. با اينكه رهبر معظم انقلاب اينقدر به مقوله كتابخواني تأكيد دارند، فكر مي‌كنيد گير كار كجاست؟ دولت‌ها چقدر مقصر هستند؟ سيستم آموزشي كشور بزرگ‌ترين نقش را دارد. خانواده هم از درون همين سيستم آموزشي بيرون آمده است يا تحت‌تأثير رسانه‌هاي عمومي همين جامعه است. هدف‌گذاري جامعه بايد به سمت اصالت فرهنگ باشد. سبك زندگي را بايد در مدرسه به كودكان آموزش بدهند. شما سريال‌هاي مهم دهه اخير را كه از تلويزيون پخش شده است، در نظر بگيريد، ماجراها چقدر مبتني بر خشونت ميان افراد طراحي شده است. بدي‌ها بر خوبي‌ها غلبه دارد. نقاط منفي بر مثبت مي‌چربد. گويي كه فيلمنامه‌نويس‌ها چشم بر نقاط مثبت مي‌بندند و منفي‌ها برايشان جذاب‌تر است. طلاق، خيانت، توهين به پدر و مادر، خب اين روي مخاطب بي‌تأثير نيست. مخاطب قرار نيست فقط سرگرم شود. او از آنچه مدام مي‌بيند، تأثير مي‌گيرد. چقدر نهاد كتابخانه‌ها سعي كرده با رسانه‌ها از جمله صداوسيما هم‌انديشي داشته باشد؟ بارها جلسه گذاشتيم، نامه داديم. منتظريم نتايج آن را ببينيم. البته اين فرآيندها مختص ما نيست. مگر رهبر معظم انقلاب به همه مسئولان نگفتند كتاب بايد در سبد خانوار قرار بگيرد؟ شما برنامه‌هاي تلويزيون را در 24 ساعت مشاهده كنيد، ببينيد چقدر به موضوع كتاب اهميت داده مي‌شود؟ مهم اين است كه شخص هر برنامه‌اي كه در تلويزيون مي‌بيند، ارجاع به كتاب داشته باشد، نه فقط يك برنامه خاص مثلاً 30 دقيقه‌اي. شخص اگر برنامه سياسي مي‌بيند يا آشپزي نگاه مي‌كند، در آن ارجاع به چند كتاب مشاهده كند. از همه مهم‌تر شوراي عالي انقلاب فرهنگي است كه رهبري نام قرارگاه فرهنگي كشور را روي آن گذاشته‌اند. شوراي عالي آموزش و پرورش داريم كه سياست‌گذاري مي‌كند. در سمت و سو دادن به محتواي كتاب نهاد كتابخانه‌ها مي‌تواند نقش‌آفرين باشد؟ بله حتماً، ما اولويت‌هايي چون كودك و نوجوان يا سبك زندگي داريم. اينها را به ناشران گفتيم و در خريدهايمان اينها را اعمال مي‌كنيم و ناشران هم مي‌دانند اولويت‌هاي خريد ما چيست. معتقدم ناشران بايد پيش از چاپ كتاب جامعه هدف را درگير كنند و برخي اين كار را مي‌كنند. توسعه فضاي مجازي چقدر اقتضائات كتاب‌خواني در كشور را با چالش و تغيير روبه‌رو كرده است؟ درباره فضاي مجازي دو مسئله وجود دارد؛ يكي اينكه آيا فضاي مجازي رقيب كتاب محسوب مي‌شود؟ پاسخ منفي است. مطالعه از هر طريقي انجام شود داراي ارزش است، اما آنچه نگران‌كننده است اين است كه تكنولوژي‌هاي جديد سليقه شما را تغيير بدهد. تمركز، زمان و شرايط محيطي براي مطالعه مهم هستند. برخي از ابزار جديد شرايط ديگري را دارند. راديو را مي‌توان هنگام رانندگي هم گوش داد، اما درباره كتاب مسئله تفاوت پيدا مي‌كند. اتفاقي كه در كشور ما افتاده توجه خاص به فضاي مجازي است كه سليقه‌ها را تغيير داده است. اولاً ما را تقليل‌گرا كرده است. مي‌گويند متن شما در فضاي مجازي هر قدر كوتاه‌تر باشد امكان خوانده شدنش بيشتر است. عادت مي‌كنيد پيام‌هاي زياد، اما كوتاه بخوانيد. جوان ما ديگر حوصله خواندن كتاب 500 صفحه‌اي را ندارد. شبكه مجازي يك مسئله را ثابت كرد، اينكه مردم وقت كافي براي مطالعه دارند. بهانه گران بودن كتاب هم باطل شد! چون در فضاي مجازي كتاب‌هاي فراواني به شكل رايگان يا قيمت ارزان ارائه مي‌شود، ولي آيا اين مردم را كتابخوان كرده است؟! براي ارتقاي سطح كارآمدي كتابداران چه كارهايي انجام شده است؟ دوره‌هاي مشاوره كتابدار برگزار شد و تعداد قابل توجهي از افراد آموزش ديدند و راه‌هاي جذب مخاطب را فرا گرفتند. سال گذشته يك مدرسه خواندن تأسيس كرديم كه چهار دوره حضوري برگزار كرد و يك مدرسه مجازي كه بالاي 3 هزار نفر كتابدار عضو هستند و به طور دائم آخرين يافته‌هاي علمي و پژوهشي را مرور و بررسي مي‌كنند. برنامه كتاب‌خوان را داريم كه از جمع‌هاي شش نفره تا 200 نفره را شامل مي‌شود و مردم و حتي مسئولان در اين جمع‌ها كتاب معرفي مي‌كنند. پويش كتابخواني مجازي را راه انداختيم كه هر كس كتاب خوبي را خوانده است، معرفي مي‌كند. از ابتداي امسال بيش از هزار و 700 جلسه كتابخواني در سراسر كشور برگزار شده است. به عنوان مثال براي هري پاتر جايگزيني در حوزه كتاب كودك وجود دارد؟ حتماً هست حالا اگرچه نه به اين شهرت. رهبر معظم انقلاب جايي سؤال كردند كه چرا طرح توليد عروسك‌هاي كانون پرورش فكري كودكان شكست خورد و مطرح كردند يك شخصيت داستاني در غرب در سينما هم ظهور پيدا مي‌كند. صنعت عروسك‌سازي هم به موازات آن وارد توليد مي‌شود و انواع كتاب‌ها، محصولات و تبليغات هم به كمك ماجرا مي‌آيند. اين صنايع همديگر را تكميل مي‌كنند، اما در ايران اين اتفاق نمي‌افتد.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن