تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعده‏هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى‏كنيم، چنانكه رسول اكر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816956851




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قتل جوان معتاد به‌خاطر کمک‌ نکردن


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه شرق: مرد باغدار وقتی که متوجه شد جوان معتاد حاضر نیست به او کمک کند، با بیل ضربه‌ای به سرش زد و باعث مرگ او شد.
 

چهار سال قبل بود که مأموران پلیس جسد جوانی را پیدا کردند که مدارک شناسایی‌اش نشان می‌داد ٢٥ ساله‌ است و حامد نام‌ دارد. زمانی که هویت این فرد مشخص و اولیای‌دم وی پیدا شدند، اعلام کردند حامد به دلیل اعتیادی که داشت کمتر به خانه می‌آمد و بیشتر در باغی اطراف تهران زندگی می‌کرد و فکر می‌کنند آنچه اتفاق افتاده، در همان باغ بوده‌ است.
 

مأموران باغ را شناسایی و صاحب آن را احضار کردند، مرد باغدار به مأموران گفت: حامد به دلیل اعتیادش در باغ من زندگی می‌کرد. من خیلی کم به باغ سر می‌زدم و معتادان زیادی شب‌هایی که نبودم به آنجا می‌آمدند، اما با آمدن من، همه آنها می‌رفتند. حامد را هم آنجا دیده ‌بودم، اما از مرگ او اطلاعی ندارم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده ‌است.
 

در تحقیقات بعدی‌اي که مأموران انجام دادند، متوجه شدند آخرین‌بار حامد در باغ دیده ‌شده درحالی‌که با مرد باغدار صحبت می‌کرده ‌است. بنابراین مرد باغدار بازداشت شد و بعد از انجام تحقیقات فراوان به قتل اعتراف کرد. او گفت: روز حادثه داشتم در باغ کار می‌کردم. بیل دستم بود و داشتم خاک را جابه‌جا می‌کردم. حامد نشسته‌ بود.
 
به او گفتم بیا کمکم کن با هم بیل بزنیم، اما حرف زشتی به من زد و بعد هم گفت این‌کار را نمی‌کنم و اصلا به من ربطی ندارد. همین‌طور که داشتیم با هم جروبحث می‌کرديم عصبانی شدم و یک ضربه با بیل به صورتش کوبیدم. کمی از دماغش خون آمد و بعد هم با حالت قهر رفت. متهم گفت: چنددقیقه بعد به او سر زدم و دیدم خوابیده ‌است. دیگر صدایش نکردم چون با هم دعوا هم کرده ‌بودیم ترجیح دادم حرفی نزنم، اما شب که شد، دیدم بدنش سرد شده ‌است و دیگر نفس نمی‌کشد، متوجه شدم مرده ‌است. تنها کاری که توانستم بکنم این بود که جسد را از باغ دور کنم.
 

متهم گفت: جسد را لای پتو پیچیدم و به بیابان‌های اطراف تهران بردم و رها کردم و وقتی مورد سؤال قرار گرفتم انکار کردم.
 

با صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد. متهم محاکمه و به قصاص محکوم شد، اما وقتی به رأی صادره اعتراض کرد، دیوان‌عالی کشور اعتراض او را قبول کرد و پرونده این‌بار برای رسیدگی به شعبه هم‌عرض فرستاده ‌شد. متهم یک‌بار دیگر ادعایش درباره درگیری با مقتول را مطرح کرد و گفت: من فقط یک ضربه به مقتول زدم و ضربه را هم به صورتش زدم، نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که او فوت کرد و اصلا قصدم این نبود که او را بکشم. با پایان جلسه رسیدگی، متهم به حبس و پرداخت دیه محکوم و در قتل شبه‌عمد مجرم شناخته ‌شد. این حکم در دیوان‌عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت.
 

تا اینکه چندی قبل مرد باغدار درخواست اعسار داد و ادعا کرد پولی برای پرداخت دیه ندارد.
 
روز گذشته جلسه بررسی این درخواست در شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. متهم در دفاع از خواسته‌اش به قضات گفت: من باغی داشتم که معتادها در آن جمع می‌شدند، منکر این مسئله نیستم، اما بعد از زندانی‌شدنم به دلیل بدهی‌های زیادی که داشتم، خانواده‌ام باغ را فروختند و به طلبکارها دادند آن باغ تنها دارایی من بود و هیچ‌چیز دیگري ندارم. شاهدانی دارم که گفته‌هایم را تأیید می‌کنند.
 

متهم گفت: من حکمی که دادگاه داده ‌است را قبول دارم و به آن اعتراضی هم ندارم، اما درزندان‌ماندن من هیچ دردی را دوا نمی‌کند. خواهش می‌کنم با درخواست من موافقت کنید تا بتوانم بیرون از زندان کار کنم و پول دیه را به صورت قسطی بپردازم.
 

با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای تصمیم‌گیری در‌این‌باره وارد شور شدند.




۱۷ آبان ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن