واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گرانفروشی با چماق کیفیت
در بازار همه چيز موجود است اما به راحتي نميتواني كالاي باكيفيت را به قيمت بخري. بايد كاربلد باشي، چراكه هر كه هر چه تيغش ببرد، طلب ميكند.
نویسنده : بهناز قاسمی
در بازار همه چيز موجود است اما به راحتي نميتواني كالاي باكيفيت را به قيمت بخري. بايد كاربلد باشي، چراكه هر كه هر چه تيغش ببرد، طلب ميكند.
ديگر نميداني جنسي كه گرانتر است بهتر است يا آنكه ارزانتر. هر كس هرقدر تيغش ببرد جنسش را ميفروشد. قانون كسب بازاريان قديم كه «هر چقدر خريدي سود 10 درصدي به آن اضافه كن و بفروش» ديگر معنا ندارد.
زماني در تهيه گزارشهاي ميداني از بازار پايتخت حرف كاسب و مشتري اين بود كه جنسي گران شده يا كم شده يا ركود بر بازار حاكم است، اما سوژه اين بار متفاوت شده است. وفور كالا در بازار عمدهفروشان مولوي تا دلت بخواهد فراهم است و مشتريان سرگرم خريد، اما قيمتها گران است. شايد تا سال گذشته با ديدن گراني و نابساماني قيمتها به دنبال شكايت و كمك از سازمانهاي ناظر بر گراني بوديم، اما اكنون ميدانيم كه هيچ دستگاهي ناظر بر قيمتها نيست، حتي اصناف كه مدام از بازرسي بر بازار خبر ميدهند. فقط كاسبان و فروشندگان هستند كه بازار را به دست گرفتهاند و قيمتها را تعيين ميكنند.
يك شهر و 10 نرخ در بازار مولوي
به گزارش فارس، مغازهاي هر كيلو لوبيا چيتي را 10 هزار تومان ميفروشد، مغازهاي ديگر 9 هزار تومان و حتي تا 8500 تومان هم اين كالا با ظاهري يكسان قيمت خورده است. اين مسئله در مورد ساير حبوب از جمله لپه و عدس هم صدق ميكند. عدس ايراني در يك مغازه 9 هزار تومان در ديگر مغازه 8 هزار تومان و حتي 7 هزار تومان، هم قيمت خورده است.
نخود هم بين 8 هزار تا 7 هزار تومان، لوبيا سفيد به ترتيب 6 هزار، 7 هزار و 7500 تومان قيمت خورده است. لوبيا قرمز هم كيلويي 8 هزار تومان به فروش ميرسد.
قيمت هر كيلو لپه هم به 9 هزار تومان رسيده و علت افزايش قيمت را كه جويا ميشوي، ميگويند جنس فلاني خارجي و بيكيفيت است، جنس ما مرغوب و دستچين ايراني است.
مغازهداران متولي تعيين قيمت شدهاند
قيمت يكي از مغازهها بسيار بالاتر از بقيه است، علت را كه جويا ميشويم، صاحب مغازه چندان تمايلي براي سخن گفتن ندارد و در نهايت در واكنش به اينكه چرا حبوبات اين قدر گران شده، ميگويد: قيمت لپه از يك ماه پيش و آغاز محرم افزايش يافته و تقريباً تمام حبوبات در هر كيلو هزار تومان افزايش قيمت داشتهاند.
وي دستي در نمونه جنسهايش ميبرد و اصرار دارد كه كيفيت كالايش دستچين و مرغوب ايراني است و جنس بقيه در بازار جنس با كيفيت پايينتر و وارداتي است.
در همين حين خانمي كه ظاهراً روز گذشته از همين مغازه خريد كرده، از راه ميرسد و به فروشنده با لحني اعتراضآميز ميگويد: من به حرف شما اعتماد كردم و لپه را كيلويي هزار تومان گرانتر خريدم به اميد كيفيت بهتر اما ديروز كه آن را پختم، يكي له شد و ديگري ناپز ماند، اين چه جنسي بود كه به من داديد؟!
مرد ميانسالي كه در حال خريد برنج است، در مورد كيفيت كالا ميگويد: قديم ميگفتيم جنس مرغوب گرانتر است، اما هفته گذشته به عنوان نمونه يك گوني 10 كيلويي برنج هاشمي را كيلويي 12500 تومان خريداري كرده و به منزل بردم، اما پس از مصرف مشخص شد، تركيبي از سه نوع برنج است و فروشنده پول مرغوب گرفته و تقلب كرده و پولش اشكال دارد.
نكته جالبتر اينكه هر سال در ابتداي سال شاهد افزايش قيمت بوديم، ولي اكنون كالاهاي اساسي طي سال به هر مناسبتي دو، سه مرتبه گران ميشود.
برنج يكي ديگر از كالاهاي اساسي است كه بنا بر اذعان فروشندگان آن در بازار مولوي در هر كيلو از ارقام ايراني 500 تومان افزايش قيمت داشته است.
روغن هم يكي ديگر از كالاهايي است كه در يك ماه اخير 10 درصد افزايش قيمت داشته است، به طوري كه در بازار مولوي هر قوطي 5 كيلويي روغن جامد از 21 هزار و 500 تومان به 23 هزار تومان افزايش یافته است. همچنين روغن مايع يك ليتري از 4900 تومان به 5300 تومان رسيده است.
قند و شكر هم كه از سه ماه اخير به يكباره با سير صعودي مواجه بوده و از كيلويي 2600 تومان به 4 هزار تومان رسيده بود، با تزريق شكر وارداتي و عرضه آن در بورس كاهش قيمت داشته، اكنون شكر در بازار مولوي كيلويي 3 هزار تومان و قند شكسته كيلويي 3500 تومان به فروش ميرسد.
يكي از فروشندگان بازار مولوي تهران در مورد قيمتهاي متفاوت ميگويد: هر كه هر چه دلش بخواهد، ميفروشد، اما عرف آن است كه 20 درصد روي قيمت خريد اضافه كنيم و بفروشيم و كيفيت بهانه است. مثلاً من لوبيا سفيد را كيلويي 6400 خريده و 7 هزار تومان ميفروشم و موارد ديگر را هم همين طور اما برخي انصاف را فداي طمع كردهاند.
خبري از ارزانفروشي در فروشگاههاي زنجيرهاي نيست
فروشگاههاي زنجيرهاي هم يكي ديگر نقاطي است كه ادعا ميشود، به دليل زنجيره مناسب توزيع كالاهاي اساسي را با قيمت مناسب به دست مصرفكننده ميرسانند.
در بدو ورود بنرهاي اعلام تخفيف 15 تا 40 درصد به مشتري القا ميكند كه قرار است كالا را تقريباً نزديك به مجاني تهيه كند، اما بعد كه روي برچسب قيمتها دقيق ميشوي و مقايسه ميكني، نتيجه چيز ديگري است.
قيمت كالاي بستهبندي در كشور به حدي بالاست كه با تخفيفهاي 30، 40 درصدي بازهم از قيمت بازار بالاتر است.
نكته جالب ديگر اين است كه مغازههاي خردهفروشي سطح شهر نيز همچنان شكر بستهبندي را كيلويي 4500 تومان ميفروشند.
وقتي به فروشنده اعتراض ميكني كه با وجود كاهش قيمت شكر در عمدهفروشي چرا قيمت خود را كاهش ندادهايد، ميگويد: بسته 900 گرمي شكر را 3700 تومان خريده و 4500 تومان ميفروشم.
اينجاست كه به ياد سخنان محمدرضا نعمتزاده وزير صنعت، معدن و تجارت ميافتيم كه معتقد است ما نبايد براي قيمتگذاري و تعيين قيمت وارد بازار شويم، بلكه عرضه و تقاضاست كه قيمت را تعيين ميكند. حال بايد گفت آقاي وزير اين هم بازار و وضعيتش كه با وجود سازمانهاي عريض و طويل حمايت، تعزيرات حكومتي، اصناف و وزارتخانههاي بازرگاني و كشاورزي باز هم ظاهراً متولياش خود كسبه هستند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]