واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «سيراف» مسير انحرافي دلالي بنزين
وزارت نفت به جاي سوق دادن ظرفيتهاي داخلي به سمت ستاره خليج فارس طرحي را جلو برد كه دلالان برنده آن بودند...
تعجيل بدون برنامهريزي وزارت نفت براي كاهش خامفروشيموجب شكست سختي در يك پروژه مهم پالايشگاهي در كشور شده است؛ سيراف در مسير انحطاط قرار گرفته است تا بار ديگر ثابت شود تفكر حاكم بر وزارت نفت از كمترين منطق در حوزه پالايش بهره ميگيرد.
به گزارش «جوان»، بيژن نامدار زنگنه در هشت سالي كه صاحب منصب اجرايي نبود به دانشگاهها رفت و مشغول تدريس شد؛ او حلقهاي از دانشجويان صنعتي و عمراني را به گرد خود جمع كرد كه يكي از آنها پس از حضور مجدد او در وزارت نفت طرح پالايشي را به وي ارائه ميدهد و وزير نفت بدون هيچ مكثي آن را ميپذيرد و شهابالدين متاجي مشاور امور پالايشي خود را به عنوان مشاور اين پروژه به وي معرفي ميكند.
بر اساس طرحي كه عليرضا صادقآبادي از دانشجويان زنگنه به وزير نفت ارائه ميكند هشت پالايشگاه 60 هزار بشكهاي در جزيره سيراف طراحي و احداث ميشود تا با تبديل ميعانات گازي به فرآوردههاي نفتي از خامفروشي جلوگيري كند، شيخ الوزرا هم ميپذيرد و بسرعت شركتي تحت عنوان شركت پالايشي فراگير سيراف تشكيل ميشود و صادقآبادي مديريت آن را بر عهده ميگيرد اما با حضور متاجي.
بلافاصله معاون اول رئيسجمهور به سيراف دعوت شد و وي مراسم كلنگزني را اجرا كرد و به تهران برگشت. اعلام عمومي برگزيدگان سرمايهگذاري در طرح پالايشي سيراف كه طبق تقويم وزارت نفت قرار بود در شهريور ۹۳ انجام شود، با چند ماه تأخير در اسفندماه صورت گرفت.
تأخير چند ماهه در انتخاب سرمايهگذاران، برگزيده شدن هفت شركت سرمايهگذاري و موكول شدن معرفي شركت هشتم به آينده، اضافه كردن شرط لزوم عرضه ۳۵ درصدي سهام شركتهاي خصوصي در بورس و در نهايت خصولتي بودن نيمي از شركتهاي منتخب نشان داد كه سرمايهگذاران بخش خصوصي در كشور برخلاف اظهارنظرهاي مكرر مسئولان وزارت نفت يا توان (مالي) پيادهسازي مدل مصوب وزارت نفت در اين پروژه را ندارند يا به دليل ضعف طراحي مهندسي طرح مذكور، بهسرعت كنار كشيدند.
نكته مهمتر در اين باره خروجي كار اين پالايشگاهها بود؛ نفتا، گازوئيل، LPG و سوخت جت مهمترين محصولات پالايشگاه سيراف هستند ولي 58 درصد محصولات اين واحد را نفتا تشكيل ميدهد. با وجود اينكه نفتا و نفتگاز به عنوان مهمترين فرآوردههاي توليدي پالايشگاههاي سيراف هستند و مجموعاً 88 درصد محصولات پالايشي اين طرح را تشكيل ميدهند، اما اين دو محصول بعد از نفت كوره جزو كمارزشترين فرآوردههاي نفتي به حساب ميآيند.
گرچه وزارت نفت معتقد است نفتا ارزش خوبي دارد ولي با توجه به وضعيت بازار هيچ عقل كارشناسي سيراف را تأييد نميكند زيرا نفتا كمارزش است و مانند ساير فرآوردههاي نفتي كشش كمي نسبت به قيمت نفت ندارد.
همچنين بررسي روند عرضه و تقاضاي نفتا در سطح بينالمللي در سالهاي آتي نيز حكايت از افزايش عرضه نفتا به دليل افتتاح واحدهاي CDU خصوصاً در هند و كشورهاي آسيايي دارد، بنابراين نفتا به عنوان مهمترين محصول طرح پالايشي سيراف نهتنها دچار افت قيمت شده بلكه از تقاضاي بسيار پاييني در سالهاي آتي برخوردار است.
با مطرح شدن چنين انتقاداتي وزارت نفت كمي عقب كشيد و اعلام كرد در صورت نبود تقاضاي جهاني براي نفتا اين محصول را براي خوراك پتروشيميها اختصاص ميدهد، اين در حالي است كه با وجود توليد نفتي بيشتر از نياز واحدهاي پتروشيمي داخلي در سالهاي اخير، تقريباً هيچ طرح جديد پتروشيمي بالادستي خوراك مايعي در حال توسعه نيست. با توجه به همين موضوع و با عنايت به تقاضاي پايين نفتا در بازارهاي جهاني، مشخص نيست عرضه نفتاي توليدي طرح پالايشي سيراف در سالهاي آتي مورد تقاضاي چه شركتهايي خواهد بود؟
نبود خوراك
يكي از هشدارهاي مهم كارشناسان به اين طرح ناقص وزارت نفت عدمتحقق خوراك در نظر گرفته شده براي سيراف است. 480 هزار بشكه ميعانات مورد نظر اين وزارتخانه قرار است از پارسجنوبي تأمين شود زيرا وزارت نفت معتقد است با راهاندازي همه فازهاي پارسجنوبي توليد ميعانات گازي به يك ميليون بشكه در روز ميرسد. اين محاسبات «كاغذي» بديهيات موجود در پارسجنوبي و افت فشار مخزن را ناديده گرفت.
به عنوان نمونه در فازهاي 12 و 15 و 16 پارسجنوبي توليد ميعانات گازي كمتر از 50 درصد برنامه در نظر گرفته شده است و همين روند و حتي وخيمتر از آن نيز براي ساير فازها پيشبيني ميشود، به همين دليل است كه ابهامات بسياري درباره عدمتخصيص 480 هزار بشكه ميعانات گازي براي سيراف وجود دارد.
همه اين ابهامات باعث شده است تا برنامه جديد در دستور كار قرار بگيرد و ظرفيت اين پالايشگاهها را به 240 هزار بشكه در روز برساند، از هشت شركتي كه هر كدام ميخواستند يك پالايشگاه را بسازند تا امروز تنها چهار شركت پاي حرف خود ايستادهاند و چهار شركت ديگر تقريباً خود را كنار كشاندند.
حالا همه چيز در كماست، نه خوراكي در ميان است نه انگيزهاي وجود دارد و نه آيندهاي روشن قابل رؤيت است، وزارت نفت بهشدت روي اين موضوع مانور ميداد كه پالايشگاه سيراف نهايتاً تا نيمه نخست سال 96 به بهرهبرداري ميرسد ولي تا همين امروز هم زميني براي پالايشگاهها در نظر نگرفته شده و طرح پرطمطراق سيراف بدون زمين باقي مانده است.
سيراف به شكست نزديك است و اگر وزارت نفت در همان ايام به انتقادات توجه ميكرد و ظرفيتهاي موجود را در پالايشگاه ستاره خليجفارس بهكار ميگرفت نه تنها وارد كننده بنزين نبوديم بلكه شاهد صادرات فرآوردههاي نفتي نيز بوديم. سرگرم كردن ظرفيتهاي داخلي به طرحهاي سطحي مانند پالايشگاههاي سيراف و دور نگه داشتن آنها از ستاره خليج فارس تنها براي يك گروه سود داشت؛ «دلالان وارداتي بنزين!»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]