واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: جوان شیشه ای در سناریوی طراحی شده خانواده دایی اش را به خانه اش کشاند تا به راحتی دست به سرقت میلیونی طلاهای زن دایی اش بزند.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رکنا، ساعت 24 پنج شنبه 22 مهرماه سال جاری مردی در تماس با ماموران پلیس آبادان از ماجرای سرقت میلیونی طلاهای خانه اش خبر داد بدین ترتیب تیمی ازماموران کلانتری 13 به محل دستبرد دزدان در منطقه ایستگاه 6 کوی قدس رفته و صاحبخانه را هدف تحقیق قرار دادند. مرد جوان به ماموران گفت: ساعت 8 شب به خانه خواهرم که در نزدیکی خانه مان است رفته بودیم و پس از خوردن شام به خانه بازگشتیم که با شیشه شکسته شده پنجره خانه روبرو شدیم و وقتی وارد خانه شدیم متوجه دزدیده شدن طلاها شدیم. ماموران در تحقیقات ابتدایی با توجه به اینکه سارق از نبود اهالی خانه با اطلاع بوده و مستقیم به محل نگهداری طلاها رفته است فرضیه آشنا بودن دزد طلاها را در دستور کار خود قرار دادند. تیم پلیسی در این مرحله پی بردند که خواهرزاده صاحبخانه جوانی افیونی است و در تحقیق از خانواده شاکی پرونده مشخص شد پسر جوان زمانیکه خانواده دایی اش در خانه شان میهمان بوده چند ساعتی را از خانه خارج شده است. ماموران در این مرحله به بررسی دوربین های مداربسته در نزدیکی محل سرقت پرداختند و پی بردند که پسر جوان در زمان سرقت در نزدیکی خانه دایی اش حضور داشته است. همین کافی بود تا میلاد به عنوان مظنون اصلی پرونده دستگیر شود و وی ابتدا خود را بی گناه معرفی کرد اما وقتی تناقض گویی هایش گرفتار شد به ناچار لب به اعتراف گشود. میلاد به ماموران گفت: چند سالی است که به شیشه اعتیاد دارم و بارها خانواده ام برای درمان مرا به کمپ ترک اعتیاد بردند اما بی فایده بود. وی افزود: چند روز پیش همراه مادرم در خانه دایی ام میهمان بودیم که دیدم زن دایی ام طلاهایش را در اتاق داخل صندوقچه کوچکی گذاشت و از همان لحظه برق طلاها وسوسه ام کرد و سناریوی سرقت را طراحی کردم. وقتی به خانه بازگشتیم از مادرم خواستم تا خانواده دایی ام را از شام دعوت کند و مادر بدون هیچ شکی به حرفهایم خانواده برادرش را برای میهمانی شبانه دعوت کرد. میلاد ادامه داد: شب حادثه وقتی خانواده دایی ام به خانه آمدند به بهانه اینکه یکی از دوستانم حالش بد است و باید او را به بیمارستان برسانم از خانه خارج شدم و از بالای دیوار وارد حیاط خانه دایی ام شدم و سپس با شکستن شیشه پنجره اتاق داخل شدم و با برداشتن طلاها پا به فرار گذاشتم. پسر جوان ادامه داد: پس از سرقت طلاها را به مرد طلافروشی فروختم اما قبل از اینکه بخواهم با پول های به دست آورده کاری کنم دستگیر شدم. در این مرحله ماموران موفق به دستگیری مالخر طلاها شدند و دایی جوان وقتی دید دزد خانه اش خواهرزاده اش است از ماموران خواست تا رسیدگی به پرونده را ادامه دهند و حاضر به رضایت دادن نشد. بنا به این گزارش، متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آبادان قرار دارد تا راز دیگر جرائم احتمالی اش فاش شود.
یکشنبه 25 مهر 1395 ساعت 00:11
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]