محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831538845
موتورسوارها حرف آخر را میزنند
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: خبرگزاری ایلنا: اصغر هاشمی میگوید: هر اتفاقی باید ریشه خود را داشته باشد وقتی هنوز سیطره مردسالاری در جامعه دیده میشود؛ حتی مجوز طلاق یا ورود و خروج از کشور به دست مردهاست. اگر شما فیلمی هم بسازید یکسری موتورسوار میگویند حق ندارید اکران کنید.
برگزاری جشنواره فیلمهای ایرانی در سن فرانسیسکو و برپایی بزرگداشتی برای گوهر خیراندیش (بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون) بهانهای شد برای یک گفتگو که به حضور زن در سینما ربط پیدا کرد. اصغر هاشمی اولین کارگردانی است که گوهر خیراندیش تجربه بازیگری در فیلم او را داشته است.
مجردها؛ نگین؛ زندگی؛ گروگان؛ مهریه بیبی؛ دو همسفر؛ در آرزوی ازدواج؛ زیر بامهای شهر؛ روزهای انتظار؛ ناسپاس و عشق گمشده ازجمله آثاری هستند که هاشمی در کارنامه کاری خود آنها را ثبت کرده است.
بهنظر میرسد خانم خیراندیش برخلاف بسیاری از بازیگران زن آن زمان؛ فراز و نشیب کمتری داشته. او از بازیگران خوب تئاتر و سینماست؛ در تلویزیون هم خوب درخشیده. به نظر شما علت این ثبات چیست؟
البته من ثباتی در کارنامه ایشان نمیبینم. آیا این صحبتی که شما میکنید در سریال معمای شاه نیز صادق هست؟ یا در همه فیلمهای او دیده میشود؟ ایشان دهها فیلم بازی کردهاند که نه در فیلمنامه شخصیتپردازی درستی شده و نه در پایان رزومه خاصی برای ایشان به دنبال داشته است. به نظر من؛ ایشان فیلمهای معمولی زیادی بازی کرده است. شما نمیتوانید چند فیلم شاخص یک بازیگر را ملاک قرار دهید. میخواهم بگویم بین این همه فیلم طبعا هستند آثاری که ایشان در آنها خوب درخشیده است. مثلاً در فیلم روزهای انتظار که خود من ساختهام، بازی ایشان خوب بوده. در این فیلم خانم خیراندیش نقش یک زن روستایی را بازی کرده است. به طور کل درباره بازی بازیگران نمیتوان خیلی از ثبات حرف زد. هر بازیگری میتواند بابت شرایط اقتصادی بد، تن به بازی در آثار نه چندان خوب بدهد. مگر آقای جعفر والی بابت بازی در سریال معمای شاه عذرخواهی نکرد؟ ایشان در مطبوعات این عذرخواهی را بیان کرد. میخواهم بگویم این ثبات خیلی هم درباره کارهای هنری صادق نیست.
شاید بهتر بود میگفتم بیشتر از بازیگرانی که بعدها به بازیگران خاموش تبدیل شدند. خانم خیراندیش از سال 1368 به صورت متداول و بدون هیچ غیبتی کار کرده است. این نمیتواند نشانه ثبات باشد؟
نه، بسیاری از بازیگران گهگاه به صورت شانسی در یکسری فیلمهای برجسته بازی میکنند مثلاً دعوت آقای حاتمیکیا را بازی میکنند، پنج فیلم قبلی را که ایشان بازی کردهاند را شاید نتوان خیلی ارزشمند دانست. میتوان گفت آثاری که در آن هنرمند به هر دیلی نمیتواند بدرخشد را میتوان جزو آثار خاموش زندگی هنری آنها نامید. گرچه خانم خیراندیش همچنان بازی میکند و قطعا این امکان را دارد که آنها را در ردیف کارهای خوبش قرار دهد.
وقتی فیلمهای دهه ۶۰ را بررسی میکنید، حضور زنان را چگونه میبینید؟
اگر فیلمهای دهه ۶۰ را مرور کنیم فیلمهایی مثل ناخدا خورشید، هامون یا فیلمهای خانم تهمینه میلانی... فیلمهای متفاوتی در عرصه شناخت جایگاه زن در اجتماع هستند. در یک برههای که هم میخواستیم زن داشته باشیم و هم نمیخواستیم؛ این دو پهلو بودن خیلی بیشتر به درد خورد تا پرداخت کامل شخصیت زن در فیلمنامهها. چون شخصیتهای زن دو دسته شدند یا تبدیل شدهاند به زنهایی که میخواهند حقوق برابر با مرد داشته باشند یا جایگاه اجتماعی داشته باشند به دروغ. چون شرایط آن روزگار اجازه چنین کاری را به زنان نمیدهد. حالا یکی دو کارگردان توانستهاند با زورشان و تواناییهایشان و یا اسمشان جایگاه کاذبی برای زن درست کنند اما در جامعه ما چنین چیزی واقعیت ندارد. من فیلم نگین را ساختهام که شخصیتهای اصلیاش همه زن هستند. خانم گلچهره سجادیه نقش یک قهرمان زن را بازی میکند. میخواهم بگویم اینها با محدودیتهایی که برای زن داریم در جامعه مردسالاری مثل ما که حضور زنان همواره سوژه رسانههاست؛ کمی از چاشنی چای ریختن جلوتر آمده و کارگردانها سعی میکنند این اتفاق را در آثار خود نشان دهند. طبیعتا امروز جایگاه زن در سینما بسیار بهتر است. در آن دوره به خاطر محدودیتها و به خاطر شرایط اجتماعی خاص خود، زنان در همان حدی که در فیلمها حضور داشتند، مجاز بودند و نه بیشتر. به نظر من فیلم هامون داریوش مهرجویی فضا را کمی عوض کرد.
در دهه ۷۰ وارد یکسری قطعیت در مضامین میشویم. به عبارت دیگر کارگردان حرف مورد نظرخود را با قطعیت عنوان کرده و سپس نتیجهاش را با قاطعیت بیان میکند.
تا آنجایی که یک زن کنار یک مرد قرار دارد یک معنی را دارد وقتی که قهرمان میشود مثل فیلم دوزن یک شخصیت دیگری پیدا میکند. این برمیگردد به ساختار فیلمنامهای که طراحی میشود. ما دو نوع ملودرام داریم یکی ملودرام زنانه و یکی ملودرام مردانه. در ملودرام زنانه که بسیار هم کم است قهرمان زن است اما در جامعه مردسالار معمولاً موفق نیست که از نمونههای آن میتوان به فیلم لیلا از داریوش مهرجویی و یا همان فیلم دوزن خانم تهمینه میلانی اشاره کرد. ملودرامهای زنانهای که زنها در پایان صاحب چیزی نمیشوند.
دهه هشتاد را میتوان دهه کمدی سینمای ایران دانست. زمانی که سریالهای طنز تلویزیونی به وفور ساخته میشد و مردم دوست داشتند در سینما هم فیلمهای کمدی ببینند. شخصیتهای زن در این دوره گویی در هالهای از ابهام به سر میبرند.
دقیقا. ابزار کار بودهاند مثل بازیگران مرد و واقعاً فرق نمیکند. بازیگران معمولاً ابزار هستند. یکسری صدایشان را تغییر میدهند، یکسری چهرهشان را تغییر میدهند، یکسری فیزیکشان را به فرم خاصی در میآورند بعد نوع دیالوگگوییهایشان را عوض میکنند و تبدیل میشوند به شخصیت تازهای که جامعه دوست دارد. آنجا هم زن وسیلهای است برای خنداندن یا باید چاق باشد یا باید کوتاه باشد یا لاغر باشد یا آشفتهحال باشد تا بتواند به هرحال بخنداند. وقتی بحث گیشه پیش میآید شرایط وادارتان میکند چیزهایی را بسازید که مردم دوست داشته باشند و به آن مجوز بدهند به تبع سراغ آنها میروند. مگر ما چند فیلمساز متفکر داریم؟ کارگردانها میخواهند فیلم بسازند که زندگی کنند. چاره دیگری ندارند. یک زمان فیلم کمدی میفروشد همه میروند سراغ کمدی؛ یک زمان فیلم جنگی میفروشد به تبع همه سراغ فیلم جنگی میروند. به همین سادگی.
امروز در بهبوهه سینمای اجتماعی قرار داریم. شاید امروز از شخصیت زن بیشتر به عنوان موضوع و پیرنگ اصلی فیلم استفاده میشود که در برخی فیلمها بسیار پررنگتر از شخصیت مردها هم هست. آیا پرداختها و تعریفهایی که از شخصیتهای زن در این دوره انجام میشود به آن معنا پرمغز و صاحب معناست؛ یا یک نگاه سطحی در عمق این مضامین وجود دارد؟
نه، به خاطر اینکه شرایط جامعه مدام در حال تغییر است، تعداد زنها در جامعه بیشتر شده است، پستهای اجرایی آنها بیشتر شده است، تحصیلاتشان بیشتر شده است، حتی در صف دانشگاه تعداد قبولیهای دختران ما بیشتر است. این گسترش؛ این جای گرفتن و این سروصدا ایجاد کردن باعث حضور بیشتر زن شده گرچه هنوز اجازه استادیوم رفتن را به او نمیدهند و محدودیتهای مختلف دیگری که باعث میشود فیلمساز یا نویسنده گرایش پیدا کند برای آن آسیبشناسی کند. هر عارضهای حتی خیلی کمرنگ؛ فیلمسازان را به دنبال خود میکشاند تا آن را آسیبشناسی کرده و چرایی ماجرا را برای مردم بازکنند. در این برهه هم شما با تعارض روبرو میشوید از یک طرف وقتی یک مشت پر عقاب از تلویزیون پخش میشد؛ به من میگفتند یک تار موی خانم آهو خردمند پیداست؛ آن را سیاه کنید. قبل از فیلم ما پخش اخبار بود و داشت گزارشی از مردم در حال خرید نشان میداد و خانمی با روسری روی سرش که موهایش پیدا بود.
این تعارض همیشه در جامعه وجود دارد. هیچ وقت در تئاتر و سینما نمیتوانید پوششی که در سطح اکثریت جامعه قرار دارد را ببینید. چیزهایی که شما میگویید مانند قیمتهای دلار و طلا است. یک روز بالا میرود و یک روز پایین میآید. این موضوعی است که جامعه و مسئولان فرهنگی جامعه به آن سمت و سو میروند. مثل اختلاس میماند که خیلیها دوست دارند راجع به آن فیلم بسازند اما چون گفتهاند راجع به این موضوع صحبت نشود؛ هیچکس جرات نمیکند نزدیکش شود. مثل کشتار که یک مدت باب شده بود زنها آدم میکشتند، شوهر میکشتند، مادرشوهر میکشتند، خواهر شوهر میکشتند و بعد از آن به تبع مسایل دیگری به وجود آمد. این مواردی که عرض کردم هیچکدام ریشهیابی نشده؛ چون ما سوار موج هستیم یعنی جامعه ما موجسوار است. هر دوره یک موجی ایجاد میشود و فیلمسازان روی آن موج سوار میشوند.
در تمام این سالها آیا پرداخت درستی از شخصیت زن در سینمای ایران شده؟
نه، چطور میشود این اتفاق بیفتد؟ مگر زن در جامعه از نظر واقعی جایگاه واقعی خودش را دارد که بخواهیم آن را در سینما واکاوی کنیم؟ هر اتفاقی باید ریشه خود را داشته باشد. وقتی هنوز سیطره مردسالاری در اکثر موارد دیده میشود و حتی مجوزهای طلاق یا ورود و خروج از کشور به دست مردهاست؛ چگونه میشود این مسئله را ریشهیابی کرد. بحث ما در بنبستی است که ربطی به من و شما ندارد یعنی نمیتوانیم آن را اجرایی کنیم مثلاً میگویید من یک موضوع داغ را میخواهم در فیلمم استفاده کنم. حتی ممکن است وزارت ارشاد نیز به شما مجوز لازم را بدهد و بگوید مشکلی برای اکران ندارد اما در انتها میبینید یکسری موتورسوار میآیند و میگویند حق ندارید اکران کنید و جلوی اکران آن را میگیرند. فردا پوسترها و پلاکاردها را میکَنَند و جلوی سینما میایستند و میگویند کسی داخل نرود.... خب شما چگونه میتوانید جایگاههای مختلف زن در جامعه را در سینما نشان دهید؟ جز اینکه بحث دو نفره، اکران دو نفره و درنهایت همه چیز زیرپوستی و خصوصی جلو برود.
۲۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
کارگردان و ارشاد تعیینکننده نیستند؛ موتورسوارها حرف آخر را میزنند/ بازیگران دهه هفتادی فقط ابزار تجارت بودند
اصغر هاشمی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد کارگردان و ارشاد تعیینکننده نیستند موتورسوارها حرف آخر را میزنند بازیگران دهه هفتادی فقط ابزار تجارت بودند اصغر هاشمی میگوید هر اتفاقی باید ریشه خود را داشته باشد وقتی هنوز سیطره مردسالاری در جامعه دیده میشود حتی مجوز طلاق یا ورودقضاوت، حرف اصلی «آخرین بار کی سحر را دیدی؟»/ «آباجان» تجربه متفاوتی بود
قضاوت حرف اصلی آخرین بار کی سحر را دیدی آباجان تجربه متفاوتی بود بازیگر سینمای ایران از تجربهاش در فیلم فرزاد موتمن و هاتف علیمردانی گفت محمدرضا غفاری بازیگر سینما در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص حرف اصلی فیلم آخرین باپایان حرف آخر شب آخر عشق آخر فریاد آخر
چند خبر از موسیقی نمایش و فیلم پایان حرف آخر شب آخر عشق آخر فریاد آخر تهران - ایرنا - اجرای پایانی نمایش حرف آخر شب آخر عشق آخر فریاد آخر دو اجرایی شدن نمایش بیشعوری و احتمال تمدید اجرای آن برای بار دوم اخبار امروز تماشاخانه و مدرسه تئاتر سه نقطه است به گزارش روز جمعه گروکنایه گفت و شنودی کیهان به آیتالله هاشمی: یارو با افتخار میگفت در همه دعواها، من حرف آخر را میزنم
کنایه گفت و شنودی کیهان به آیتالله هاشمی یارو با افتخار میگفت در همه دعواها من حرف آخر را میزنمتاریخ انتشار سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۳ ۴۵ روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود کنایههایی را به آیتالله هاشمی زده است در ستون گفت و شنود امروز روزنامه کیهان که در قاآزمون: برخی منتقدان تیم ملی حرف حق نمیزنند
خبرگزاری تسنیم سردار آزمون چند هفتهای است که فروغ همیشگی را ندارد شاید به این دلیل که انتظارها را بالا برده و حتی گل ساختن او مقابل آیندهوون هم باعث شده تا خودش نیز چندان از این وضعیت راضی نباشد مهاجم جوان تیم ملی فوتبال کشورمان و ستاره تیم روستوف ناراحت است که چند هفته موفقوقتی حق فوتبال را نداده و علیهاش حرف میزنند
خبرگزاری ایسنا از وقتی فوتبال ایران نام حرفهای به خود گرفت خرج باشگاهها چند برابر شد اما دخل آنها همانی که بود ماند این طور شد که باشگاهها کاسه چه کنم دست گرفتند و سال به سال به بدهیهایشان اضافه شد هر سال به جای جام و مدال برگه شکایت طلبکاران در ساختمان باشگاهها جااگر ایران و عراق با هم باشند، حرف اول را در منطقه میزنند/نباید دیگران برای ما تصمیم بگیرند
اگر ایران و عراق با هم باشند حرف اول را در منطقه میزنند نباید دیگران برای ما تصمیم بگیرند سفیر جدید عراق در ایران با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرد به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام آیتالله هآخرین مهلت ارسال مدارک صدور مجوز حرفه ای باشگاه های لیگ برتر
آخرین مهلت ارسال مدارک صدور مجوز حرفه ای باشگاه های لیگ برتر کمیته فنی توسعه و صدور مجوز حرفه ای سازمان لیگ فوتبال ایران آخرین فرصت برای ارسال مدارک مرتبط با صدور مجوز حرفه ای و تکمیل نواقص مدارک باشگاه های لیگ برتری را اعلام کرد به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران سهیل مهبا الکساندر نوری از فارسی حرف زدنش تا ماجرای آخرین سفرش به ایران
با الکساندر نوری از فارسی حرف زدنش تا ماجرای آخرین سفرش به ایران سرمربی ایرانی وردربرمن درباره اصالت ایرانی خود و حضور در وردربرمن به صحبت پرداخت آفتابنیوز به نقل از پایگاه اینترنتی kreiszeitung الکساندر نوری که پیشتر به تیم ملی فوتبال ایران دعوت شده بود بعد از نتایج ضعیفیآخرین حرفهای امام حسین با دخترش سکینه
امام حسین تشنه شد و تشنگی اش شدت یافت نزدیک فرات شد تا آب بنوشد مردی از بَنی اَبانِ بنِ دارِم گفت وای بر شما میان او و آب فاصله بیاندازید تا پیروانش به سوی او نیایند آن ها فاصله انداختند امام فرمود خداوندا تشنه اش گردان گریه سکینه بر شهادت پدرامام حسین تشنه شد و تش-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها