واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: شهید صارم طهماسبی مظهر فرهنگ ایثار و شهادت ایلام - ایرنا - شهید صارم طهماسبی، فریاد رسای فرهنگ ایثار و شهادت است که روزی نعره مردانگیش آسایش متجاوزان اسراییلی را به عذاب تبدیل می کرد و روز بعد هیبت فرماندهیش در کربلاهای ایران آرامش بعثیان را به ناامنی تبدیل کرده بود و روزی در سنگر مسجد و محراب و موعظه کلام ملین و رهنمودهای سازنده اش عرصه را بر مهاجمان فرهنگی تنگ و ناخوشایند می کرد.
به گزارش ایرنا، نام حاج صارم طهماسبی کلمه مبارکی است که با هیچ گوش شنوایی بیگانه نیست و رخسار پاکش همه عیون را تسخیر و جمیع قلوب را واله و حیران می کند.او رزمنده ای مخلص، فرمانده ای شجاع، آزاده ای صبور و جانبازی با صفا بود که خاطرات تلخ و شیرین هشت سال دفاع مقدس را یک جا می توان از دیدار با او نظاره کرد و فراز و نشیب های آن دوران نفس گیر را ترجمه کرد. ای کاش می شد که شهید مصطفی چمران و مرحوم ابوترابی را دید تا قصه شیرین جانبازی حاج صارم طهماسبی در لبنان و داستان مقاومت او در اسارتگاه های عراق را از زبان ملکوتی آن دو یار سفر کرده، بدرستی شنید.آری براستی که صارم طهماسبی با زمانده ای از سجاده نشینان عشق به یکتاستی بود که شناخت سرزمین سبز جان شان در محاسبات زمینی نمی گنجد، او از خیل یارانی است که از ملک وجود خود گذشتند تا مسیر را برای عبور کاروان یان شهادت طلب هموار کنند.او و صدها عزیز مثل او سرمایه و اسرار انقلابند که زخم مزمن مجادله با دلالان تاریخ و داغ جاودانه شهیدان را بر بدن نحیف خود دارند و آن را بعنوان اسناد مظلومیت نهضت نورانی امام خمینی (ره) به نسل های آینده منتقل می کنند تا بدین سان گوش ناشنوای زور گویان زمان را بیازارند و حصارهای پولادین و همینه پوشالی ظالمان تاریخ را فرو ریزند.آری، این نامدار گمنام، نماد واقعی افسانه سیمرغ است که ماندگارترین پرواز را در زیباترین معراج عشق و ایثار در آسمان و عرصه روزگار خویش به نمایش گذاشت.او صابرترین پروازگری است که ایستایی را رد و خاضع ترین امیری است که پاکی و تنزه جز سرشت او بود، وی حماسه سازی بی قرار، اما صبور، شیدا و واله اما متفکر و فکور و نامدار و گمنامی بی غرور بود.این سردار سرافراز، فرمانده خطر پذیر و عشق آفرین بود که حرفش دل نشین و کلامش شیرین، عارف و آزاده ای صاحب دل بود که بدرستی عشق را فهمید زجر را چشید و حق و باطل را با دقت سنجید.او گر چه جسم مجروحش بار زمین بود اما روحش با خالق خویش قرین است و بر بلندای ملکوتی قدس، نجف، کربلا و کاظمین در طیران و جولان است.این امیر امانتدار ،فکر و ذکرش همجوار عرشیان بود اما خود خاک پای خاکیان، حاج صارم طهماسبی نسخه قطوری از مصحف بشریت که مشق جانفشانی را در کسوت یک چریک انقلابی در صور و صیدا و بلندی های جولان لبنان و فلسطین و مصاف ماندگار با صف آرایی های دوران دفاع مقدس فرا گرفت و فرهنگ تهجد و جنگ و جهاد را بعنوان یک آموزه ارزشی به آزاد مردان و بسیجیان ایران اسلامی متصل کرد.او از نسل نادر و کمیابی بود که در این دوران وانفسا برکت زمین و عزت آسمانند نسلی که فقط در کرانه های تنهایی خویش، سجاده سخا را می گسترانند و نجوای دل را نثار تاریخ هشت ساله ایمان و ابتکار و شهادت می کنند.این قهرمان رنجور، نماینده اقلیتی بود که ترجمان افق بی انتهای اکثریتی از دوران های دور است، وارث فرهنگی از تلئلو، ابتذال و استخفاف و استکبار و استعمار و عالم را به سخره گرفت فرهنگی از فنای فی الله را عین زندگانی و حرکت در سبیل شیطان را اوج مردن و انگل زمین می انگارد.این نماد مقاومت، وابسته نسلی اصیل و بی مانند است که جسم شان در زمزم انقلاب متجلی شد و افکارشان نیز در فضای معطر این نهضت الهی به نشر و نما دست یافت و ارواح شریف و ظریف شان هم در مصاحبت با شهیدان شاهد در حال مغازله و مبادله است.این نامدار گمنام پس از سال ها هنرنمایی در مقابل جنود کفر و الحاد و هم صدایی با سرداران سرافزاری چو ن دکتر چمران و شهید محمد منتظری و عشق بازی در سرحدات ایران بزرگ و ترسیم مشق مقاومت در اسارتگاه های مخوف صدام معدوم و تلمذ در سر چشمه علوم عرفان و عارف صابر مرحوم سید علی اکبر ابوتراب، با کوله باری از امراض و ابتلاعات جسمی و روحی زندگی را ودا گفت.این یادگار پر مقدار و راوی صادق روزهای پر فراز و فرود دفاع مقدس با 194 ترکش در بدن، دستی جانباز و معلول، قلبی مجروح، چشمی کم سو، بدنی بی تعادل، پاهایی کم توان و بازوانی لرزان در گوشه منزل شخصی خود و در ضلع شمال شرقی شهر آبدانان، روز خدا را با نجوای نیایش به شب متصل و شب های پر رمز و راز خود را نیز با عبادت و بندگی به روز گره میزد و سرانجام بعد از سال ها نحمل رنج و مرارت بسوی رب و خالق خویش پرکشید.این علمدار با اقتدار، با سلاح توسل و ابزار توکل، مشغول مقابله ای نا متعادل با انواع و اقسام آلام سخت و کشنده بود و تلخی روزگار را با شیرینی قند وجودش قابل تناول می کرد. سردار طهماسبی دلبری دلداده بود اما نه برای دنیا بلکه به کوی دوست، آزاده ای نه وامانده، آماده نه جا مانده، عاشقی که خدا معشوق بود، نامداری که برای گمنامی دعا می کرد، گر چه از این نسل ستوده جز این صفات انتظاری نیست اما تجلیل از آنان نیاز ما است نه تمنای آنان.آری، تکریم نام و یاد حاج صارم طهماسبی و یاران و همراهانش، خود نوازی، واژه پردازی و عبارت سازی نیست بلکه سر افرازی و دل نوازی است.او هویت و سند شناسایی این دیار است، یاد او حرکت ساز و تکریمش یک رسالت ملی است او ملاک متقن و نماد زنده و طن خواهی و دشمن ستیزی ملت فرهیخته ایران است.حاج صارم طهماسبی بخشی از تاریخ پر افتخار این مرز و بوم است که حفظ و نگهداری یاد این ذخیره با ارزش وظیفه هر ایرانی است.این شاهد صادق از جانب خود و همسنگرانش چنین می سرایید و رفت:بگو با عاشقان، هر کس وصال یار می خواهد میسر، هست، اما زحمت بسیار می خواهدچو روی زرد و اشک سرخ و آه آتشینت نیستمگو از عاشقانم، عاشقی آثار می خواهدطمع داری درآیی در صف رندان وزین غافلکه مست از باده منصور گشتن، دار می خواهد؟ز دنیا وز عقبی هر دو باید چشم پوشیدنهر آنکس در محبت، لذت دیدار می خواهدمگر در خواب بینی روی جانان را که این دولت دل بیدار بیش از دیده بیدار می خواهدیاد این آزاده شهید و همه آزادگان گرامیباد7174/9002
27/05/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]