واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: در میان بی توجهی جامعه پزشگی و افکار عمومی ایران، موسسه کارولینسکای استکهلم ۱۰۷امین جایزه نوبل پزشکی خود را که اولین بار در سال ۱۹۰۱ برای کشف واکسن دیفتری به امیل فون بهرینگ داده بود، در هفته گذشته به یوشینوری اُسومی از ژاپن داد تا از زحمات چندین ساله او در رابطه با کشف مکانیسم خودخواری قدردانی کرده باشد. به راستی چرا علی رغم همه تبلیغات بزرگ و کوچک داخلی، جامعه پزشکی ایران با مرزهای نوبل پزشکی فاصله زیادی دارند؟ به گزارش «تابناک» در هفته گذشته موسسه کارولینسای استکهلم بنا به وصیت آلفرد نوبل 107 امین جایزه نوبل خود را به یوشینوری اُسومی دانشمند و پزشک ژاپنی به دلیل آنچه که کشف مکانیسم خودخواری و پنجره جدیدی در مبارزه با بیماری هایی نظیر پارکینسون، دیابت و سرطان عنوان شد، اعطاء کرد. جایزه نوبل پزشکی سال جاری میلادی در حالی به یک پزشک ژاپنی رسید که مروری بر تاریخچه برندگان این جایزه نشان می دهد، دانشمندانی از کشورهای مختلف نظیر ایالات متحده آمریکا، انگلیس، آلمان، پرتغال، روسیه، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و چین از جمله کشورهایی بوده اند که در سال های گذشته بیشترین توفیق را در کسب جایزه نوبل داشته اند. از جمله اکتشافات مهمی که به بهانه آن دانشمندان برخی کشورهای توسعه یافته جهان در 107 سال گذشته موفق به کسب جایزه شدند، می توان به راهکارهای جدید مبارزه با بیماری مالاریا، ایدز، سل، دیفتری و... اشاره کرد که جدا از آن برخی اختراعات و ابزارهای نوین درمانی نظیر دستگاه سی تی اسکن، ام آر آی، سیستم های موقعیت یاب یماری و نیز انواع داروهای پزشکی اشاره کرد. اگر در یک بررسی اجمالی کشور برندگان جایزه های نوبل پزشکی، اکتشاف حیاتی و میزان سن آنها با شرایط حاکم بر جامعه پزشکی کشور ایران مقایسه شود برخی نکات تأمل بر انگیز را می توان از آن برداشت کرد که اشاره به آنها خالی از لطف نیست! نخست اینکه تا کنون 107 بار در جهان به بهانه اختراعات پزشکی جایزه نوبل اعطا شده است و لی در هیچ کدام از دوره ها نامی از دانشمندان ایرانی مقیم داخل و یا خارج از کشور دیده نمی شود. در اولین نگاه شاید بهانه ای که برای این فقدان آورده شود این باشد که انتظار بردن چنین جایزه ای توسط پزشکان ایرانی با توجه به عقب ماندگی های مختلف کشور، انتظاری گزاف باشد. در پاسخ به این بهانه باید این نکته را متذکر شد که مروری بر تبلیغات، برخوردها و رفتار جامعه پزشکی ایران در شرایط حاضر به گونه ای است که اکثر آنها خود را بهترین پزشک دنیا می دانند و با بالاترین قیمت ها به درمان بیماران می پردازند. آیا وقتی چنین تفکری در جامعه پزشکی کشور حاکم است نمی توان با طرح این سئوال که جایگاه پزشکی ایران در سطح جهانی بر اساس آمار وموفقیت ها چگونه است، تفکر و توقع حاکم بر حوزه کاری آنها را به چالش کشید؟ در رابطه با جایزه نوبل پزشکی نکته دیگر اینکه اگرچه افکار عمومی جامعه با حساسیت و جدیت بالا موفقیت ها و شکست های ورزشی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و... را درعرصه بین المللی دنبال می کنند و در برابر شکست ها حساس هستند اما در میان افکار عمومی جامعه نیز سطح توسعه و هماوردی دستاوردهای جامعه پزشکی ایرانی با دستاوردهای جهانی کاملاً مغفول مانده است. موضوع دیگر اینکه وقتی به سن برندگان جایزه نوبل پزشکی دقت شود این نکته قابل دریافت است که سن اکثر برندگان جایزه نوبل پزشکی بالاست و این خود گویای سال ها تحقیق و مطالعه آنها بر روی اکتشاف صورت گرفته است اما در ایران بسیاری از پزشکان به ویژه در سنین بالا ترجیح می دهند به کارهای حاشیه ای نظیر اقتصادی، سیاسی و... روی بیاورند و از رسالت اصلی خود که تحقیق و مطالعه در حوزه پزشکی است غافل می شوند. در مجموع بر اساس آنچه رفت به نظر خالی از لطف نیست که برای افکار عمومی جامعه داشته های واقعی پزشکی کشور به صورت حقیقی و در مقایسه با دستاوردهای جهانی معرفی شود و همچنان که جامعه در برابر موفقیت و شکست در عرصه های ورزشی، سیاسی، اقتصادی و... در سطح بین المللی حساس است، آنها را در برابر عملکرد جامعه پزشکی نیز در سطح بین الملل حساس کرد. به ویژه اینکه جامعه پزشکی کشور متوقع تر از هر گروه خدمت رسان دیگر همواره با تبلیغاتی ناظر بر کیفیت بالای خدمات، بالاترین قیمت ها را نیز برای خدماتش از جامعه اخذ می کند.
۱۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]