واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: رشد اقتصادی چیست، مثبت شدن آن چه معنایی دارد و چگونه محاسبه میشود؟ به طور کلی نرخ رشد یک متغیر اقتصادی، عبارت است از نسبت مقدار افزایش در آن متغیر به مقدار اولیه آن و رشد اقتصادی1 معادل رشد تولید ناخالص داخلی2 است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
عوامل رشد اقتصادی عبارتند از:
روند رشد اقتصادی بهکمک دو نوع عامل مشخص میشود:
1. عوامل اقتصادی؛ عوامل اقتصادی رشد عبارتند از:
منابع طبیعی؛ وجود منابع طبیعی فراوان، امری ضروری است. البته برای رشد اقتصادی باید در کنار منابع سرشار، استفاده مطلوب و صحیح از این منابع نیز مدّ نظر قرار گیرد؛ تا میزان اتلاف منابع به حداقل رسیده و دوره استفاده از منابع، طولانی شود.
تمرکز سرمایه؛ سرمایه، بهمعنی ذخیره عوامل فیزیکی قابل تولید مجدّد در روند تولید است. تمرکز سرمایه، یک عامل کلیدی در روند رشد اقتصادی است. از یک سو، تمرکز سرمایه بر تقاضا اثر میگذارد و از سوی دیگر، برای تولید آتی، کارآیی تولید ایجاد خواهد کرد. بههمین دلیل، تمرکز سرمایه و شتابان کردن روند آن برای افزایش تولید ملّی، بهنحوی که بتواند با افزایش جمعیّت مقابله کند، لازم است.
پیشرفتهای تکنولوژیک؛ تغییرات تکنولوژیک در پیوند با تحوّل روشهای تولید و منبعث از نوآوری و استفاده از روشهای نوین در تولید است. تغییرات تکنولوژی سبب افزایش بهرهوری کار، بازدهی سرمایه و سایر عوامل تولید میشود.
سازمان تولید؛ سازماندهی تولید، نقش مهمی در جریان رشد اقتصادی دارد. سازماندهی تولید بهمعنی حداکثر استفاده از عوامل تولید در فعالیّتهای اقتصادی است؛ که بهکمک عوامل تولید (سرمایه و کار)، میآید و بازدهی آنها را افزایش میدهد.
تقسیم کار و مقیاس تولید؛ تخصیص و تقسیم کار، سبب افزایش بازدهی نیروی کار میشود. این مسئله، سبب تولید در مقیاس زیاد شده و به توسعه صنعتی کشور میانجامد.
تغییرات زیربنایی؛ تغییرات زیربنایی نمایانگر انتقال از جامعه سنّتی کشاورزی به بخش مدرن صنعت است؛ که شامل انتقال رو به رشد از نهادهای اجتماعی موجود، طرز تفکر اجتماعی موجود و ایجاد انگیزه است. چنین تغییراتی سبب افزایش فرصتهای اشتغال، بازدهی زیاد نیروی کار، افزایش تمرکز سرمایه، استفاده بیشتر از منابع طبیعی جدید و بالأخره بهبود در نحوه تولید میشود.
2.عوامل غیر اقتصادی رشد؛ این عوامل عبارتند از:
عوامل اجتماعی؛ شیوه تفکر اجتماعی، ارزشها، نهاد، عرف و فرهنگ بر رشد اقتصادی بیتأثیر نیستند.
عامل انسانی؛ نیروی انسانی، یک عامل مهم در رشد اقتصادی مدرن است. البته رشد اقتصادی تنها بستگی به اندازهها و میزان نیروهای انسانی ندارد؛ بلکه به کارآیی آن نیز بستگی دارد.
عوامل سیاسی و تشکیلاتی؛ عوامل سیاسی و تشکیلاتی نیز نقش مهمی در رشد نوین اقتصادی دارند. رشد اقتصادی بریتانیا، آلمان غربی، آمریکا، ژاپن، فرانسه و هلند، تا حدّی بهدلیل ثبات سیاسی، بوروکراسی و تشکیلات اداری قوی این کشورها از قرن نوزدهم به بعد است.
آثار رشد اقتصادی و مطلوبیت¬های آن
امروزه رشد اقتصادی بهدلایل زیر مطلوب جوامع است:
1) بهبود آشکاری در وضعیت معاش، آسایش و مصرف شمار زیادی از مردم پدیدآورده؛ بهنحوی که اکنون در مقایسه با گذشته، مردم از تغذیه، وسایل زندگی، پوشاک، وسایل آموزشی و کالاهای مادی بیشتری برخوردارند.
2) رشد، باعث افزایش محدوده انتخاب انسان بهویژه برای زنان و کودکان برای انتخاب شغل و نوع زندگی و پذیرش ارزشها میشود.
3) پیشرفت فنّآوری سبب میشود میلیونها نفر از انجام کارهای طاقتفرسای جسمی بینیاز و در وقت انسانها صرفهجویی شده و طبیعت در تسلّط نسبی بشر قرار گیرد.
4) رشد موجب شکوفایی استعدادها و بهکارگیری قوه ابتکار و خلاقیّت در زمینه علوم مختلف از جمله در سازماندهی روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و تشکیل نهادهای مربوطه شده و سبب حاکمیت قانون، همراه با مشارکت عمومی در صحنههای سیاسی میگردد.
5) وابستگی متقابل مثبت و فزاینده جهانی؛ بهنحوی که جهان بهمنزله دهکده کوچکی شده که هرچه در یک نقطه کوچک و دورافتاده اتفاق بیفتد، تمام دنیا از آن مطلع میشوند، از رشد اقتصادی بلندمدت ناشی میشود.
6) قدرت سیاسی-نظامی کشور در داخل و در عرصه بینالملل افزایش مییابد.
روشهای محاسبه تولید ناخالص داخلی
به طور کلی سه روش برای محاسبه تولید ناخالص داخلی وجود دارد: روش ارزش افزوده، روش تولید یا هزینه و روش درآمدی که مختصراً به توضیح هریک از آنها خواهیم پرداخت.
1- روش ارزش افزوده: تفاضل ارزش ستانده و مصرف واسطه همان ارزش جدید ایجادشده یا ارزش افزوده است. در این شیوه محاسبه، ابتدا کلیه فعالیتهای اقتصادی را به بخشهای متفاوت تقسیمبندی میکنیم سپس ارزشهای اقتصادی را که هر بخش ایجاد کرده است، محاسبه میکنیم. از آنجا که طبق تعریف مبنای محاسبه، ارزشهای اقتصادی ایجادشده هر بخش در سال جاری توسط عوامل تولیدی مربوط به آن بخش است، ارزش کالاهای واسطهای و نیمهساخته مربوط به سال یا سالهای قبل و نیز تمام هزینههای واسطهای (مشارکت بخشهای دیگر) را از آن کسر میکنیم. در واقع ارزش افزوده هر بخش متناظر با حقوق و دستمزد، اجاره، بهره و سود عوامل تولید آن بخش است، زیرا ارزشهای تولیدشده در این بخش از طریق یکی از این چهار مجرا به عوامل تولید آن بخش تعلق میگیرد. بنابراین جمع ارزش افزوده اقتصاد در یک دوره معین معادل درآمد عوامل تولید در آن دوره است که برابر با تولید ناخالص داخلی به قیمت عوامل است و چنانچه کل خالص مالیاتهای غیرمستقیم را با این مقدار جمع کنیم، تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار به دست میآید (قیمت عوامل، ارزشی است که عوامل تولید خود آن کالا ایجاد کردهاند و قیمت بازار قیمتی است که در بازار مبادله انجام میشود). در حسابهای ملی ایران روش جمع ارزش افزودهها بهعنوان روش اصلی محاسبه تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار میگیرد.
2- روش مخارج یا تولید: با محاسبه مخارج انجامشده در اقتصاد به عنوان تقاضای کل ایجادشده به رقم GDP دست مییابیم. در این روش بر اساس یک معیار منطقی عوامل موثر بر تقاضا و در نتیجه مخارج کل را شناسایی و طبقهبندی میکنیم و به یک رابطه مشهور میرسیم: GDP برابر است با حاصل جمع مصرف، سرمایهگذاری، مخارج دولت و نیز خالص ارزش صادرات (صادرات منهای واردات). باید توجه کرد که تولید ناخالص داخلی به دست آمده از روش هزینه نهایی به قیمت بازار بوده و به اندازه خالص مالیاتهای غیرمستقیم با تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه، که از روش تولید به دست میآید، متفاوت است.
3- روش مصارف درآمد: این روش در واقع بیان دیگری از رابطه پیشین در روش دوم است، بدین معنی که در روش قبل مخارج صورتگرفته در اقتصاد را معادل ارزش تولید ناخالص داخلی در نظر میگرفتیم، در حالی که در این روش بررسی میکنیم که معادل ارزش درآمد ناخالص داخلی صرف چه اموری شده است. پاسخ: صرف مصرف، پسانداز یا مالیات پرداختی به دولت شده که معادل تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار است.
معنی مثبت شدن رشد اقتصادی
مثبت شدن رشد اقتصادی به معنی افزایش تولید ناخالص داخلی و ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولیدشده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در دوره زمانی معین نسبت به دوره قبل از آن است، که البته این افزایش در مجموع حاصل شده است و الزاماً به معنی افزایش تکتک اجزای تولید ناخالص داخلی نیست. حتی ممکن است بخشهایی از اقتصاد با رشد منفی روبهرو بوده باشند اما رشد مثبت و بزرگتر سایر بخشها آن مقدار منفی را جبران کرده باشد. آنچه در ادبیات اقتصادی به رشد اقتصادی یا رشد تولید ناخالص داخلی موسوم است، بر محاسبات به قیمتهای ثابت استوار است. بنابراین وقتی گفته میشود در سهماهه نخست امسال تولید ناخالص داخلی 4.6 درصد نسبت به رقم مشابه در سال گذشته رشد داشته، این مقدار بر اساس محاسبات به قیمتهای ثابت و بدون اثر تغییرات قیمت است. همچنین به طور معمول، دادهها و اطلاعات لازم جهت محاسبه رشد اقتصادی ایران از منابع آماری رسمی مربوطه از قبیل وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نفت، اداره آمار اقتصادی بانک مرکزی، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و وزارت نیرو دریافت میشود.
در زیر رشد اقتصادی را از دهه 80 تاکنون نشان داده ایم:
لازم به ذکر است که مرکز آمار ایران نرخ رشد اقتصادی کل سال 94 را با احتساب نفت یک درصد محاسبه کرد.
۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]