واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: داماد جوان چند ساعت بعد از مرگ پدرزن در بيمارستان به خاطر درگيري با او بازداشت شد.
به گزارش اعتماد، ساعت يازده شب دوشنبه، پنجم مهرماه، ماموران كلانتري ١٣٢ نبرد از داخل خيابان صداي داد و فريادهاي مردي ميانسال با جواني را شنيدند كه مقابل چشمهاي مردم با هم درگير شده بودند. مدتي بعد از اين درگيري مرد ميانسال بيهوش شد و روي زمين افتاد. جوان، مرد ميانسال را با خودروي شخصياش به بيمارستان برد اما او بعد از سه ساعت روي تخت جان باخت. ماموران كلانتري گزارش اين مرگ مشكوك را به بازپرس سجاد منافي آذر دادند و به اين ترتيب اكيپ جنايي براي انجام تحقيقات راهي بيمارستان شد.
دختر مرد ميانسال كه در محل حادثه حضور داشت به بازپرس سجاد منافي آذر گفت: «من و همسرم ميلاد مدتي بود كه سر مسائل مختلف با هم درگير بوديم. روز حادثه من داخل ماشين او بودم كه بحث مان بالا گرفت و ميلاد من را كتك زد. تا به آن روز چنين رفتاري را از او نديده بودم به خاطر همين شوكه شدم. توقعش را نداشتم. در حالي كه گريه ميكردم به او گفتم تا من را به كلانتري ببرد چون ميخواستم از او به خاطر رفتارش شكايت كنم. ميلاد پذيرفت. چند لحظه بعد من با مادر و پدرم تماس گرفتم تا آنها هم به كلانتري بيايند و همراه من باشند. اما وقتي به كلانتري رسيديم و ميلاد پدرم را ديد با او درگير شد. ميان دعوا پدرم محكم زمين خورد و بعد بيهوش شد. با اورژانس تماس گرفتيم و او را به بيمارستان برديم اما او بعد از سه ساعت فوت كرد.»
ميلاد كه از مرگ پدر زنش شوكه بود در شعبه سوم دادسراي جنايي تهران به بازپرس ويژه قتل گفت: «من قصد كشتن پدر زنم را نداشتم، وقتي با او درگير شدم ناگهان روي زمين افتاد و بيهوش شد.»
بازپرس منافي آذر پس از شنيدن اظهارات ميلاد و همسرش مينا دستور انتقال جسد متوفي را به پزشكي قانوني براي تعيين علت دقيق مرگ صادر كرد و ميلاد بازداشت شد.
پيش از ظهر ديروز ميلاد به شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و درباره جزييات بيشتر شب حادثه به بازپرس گفت: «من و همسرم مينا تازه عقد كرده بوديم، شبي كه حادثه اتفاق افتاد مينا داخل خودروي من نشسته بود. دوباره همان مشكلات تكراري زندگي مان باعث درگيري شده بود. من از رفتارهايش به تنگ آمده بودم. مينا شب قبل از حادثه با پدر و مادرم تماس گرفته و با آنها دعوا كرده بود، به خاطر همين با او جر و بحث كردم، مينا چند بار قصد داشت خودش را از داخل ماشين بيرون پرت كند و من اجازه اين كار را به او ندادم. هر بار كه خواستم او را دعوت به آرامش كنم موضوعي را پيش كشيد و دوباره آتش دعوا تندتر شد. تا اينكه ناگهان گفت ميخواهد از من شكايت كند. به او گفتم كه مشكلي با اين موضوع ندارم و او را جلوي كلانتري ميرسانم. در اين هنگام مينا با مادر و پدرش تماس گرفت و از آنها خواست كه براي رفتن به كلانتري او را همراهي كنند.» ميلاد ادامه داد: «وقتي مقابل كلانتري رسيديم پدر و مادر مينا هم آنجا بودند.
ناگهان پدر زنم با من درگير شد و در آن لحظات مادر زنم و مينا به كمك پدر همسرم آمدند و من را كتك زدند. من ميدانستم پدر مينا تازه عمل قلب باز انجام داده است، به خاطر همين فقط پيراهنش را گرفتم و او را كتك نزدم. چند دقيقه بعد درگيري ميان ما تمام شد و من به طرف خودرويم رفتم.
در راه رسيدن به ماشينم ديدم كه ناگهان حال پدر زنم بد شد و او در نزديكي ماشينش به زمين افتاد. من با ديدن اين صحنه با اورژانس تماس گرفتم تا او را به بيمارستان بردند. وقتي عوامل اورژانس از راه رسيدند پدر زنم هنوز نفس ميكشيد و زنده بود.
اما چند ساعت بعد متوجه شدم كه پدر مينا در بيمارستان فوت كرده است.» سرانجام سجاد منافي آذر، بازپرس امور جنايي تهران داماد جوان را آزاد كرد و تحقيقات درباره علت مرگ متوفي همچنان ادامه دارد.
۰۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]