واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: بهروز غریب پور در اعتماد نوشت: آقاي شجريان چه داخل ايران، چه خارج از ايران باشد چيزي از اهميت و تاثير ايشان در هنر اين سرزمين كم نميكند؛ به خصوص كه در سالهاي دور از صحنه نيز فعاليتهاي ادامهدار خود را به سرانجام رسانده است. شجريان شخصيتي نيست كه به دليل دوري از ايران از اهميت نامش كاسته شود. شنيدن خبر بازگشت ايشان بيشتر از اين جنبه مسرت بخش به نظر ميرسد كه همواره عاشق خاك، آباداني و مردم اين سرزمين بوده و از قديم هم اين را به اثبات رسانده است.
ايشان در زمينه پرورش شاگردان نيز صدها استاد تربيت كرده و هزاران نفر به همين واسطه توسط اين هنرمند تربيت شدهاند. به همين دليل معتقدم وقتي يك هنرمند در چنين جايگاهي از نزديك شاهد ابراز عشق و ارادت ثمرات ساليان خود باشد و حلقه مشتاقاني كه هر سال گستردهتر هم شده كنارش جمع شوند در روحيهاش آثار بسيار مثبتي خواهد داشت.
گرچه مدتي است حضور آقاي شجريان روي صحنه به محل ترديد و البته آرزوي همه ما ايرانيان بدل شده است، ولي حتي اگر نتواند به اجرا بپردازد آنقدر در جايجاي ايران كنسرت برگزار كرده كه حتي يادآوري خاطره آن اجراها خوشايند باشد.
نكته اينكه، انسان در غربت حتي اگر با جلال و شكوه هم باشد برايش زمينه افتخار چنداني وجود ندارد. به ويژه در اين مورد خاص، آقاي شجريان در ايران حتي اگر براي خريد به سر كوچه برود افراد بيشماري به او اداي احترام ميكنند. من از اينكه ايشان از غربت رهايي پيدا كرد و به ميهن بازگشت بسيار شادمانم.
از سويي آقاي شجريان با ما تئاتريها پيوند بسيار نزديكي دارد چراكه اسماعيل مهرتاش، موسس جامعه باربد – ١٣٥٠- علاوه بر هنر تئاتر علاقه بسيار زيادي به رديفهاي آوازي ايراني داشت و چهرههاي جالب توجهي از اين كانون برخاستند. از جمله اين افراد ميتوان به ملوك ضرابي، استاد شجريان، استاد عبدالوهاب شهيدي، محمد نوري، عزتالله انتظامي، محمدعلي كشاورز، علي نصيريان، جمشيد مشايخي، نعمتالله گرجي، رقيه چهره آزاد، نصرت كرمي، غلامحسين نقشينه، مهين ديهيم اشاره كرد. به اين ترتيب نسلي از هنرمندان براي صحنه و موسيقي تربيت شدند.
آقاي شجريان يك خوشنويس ماهر است، بازيگري ميداند، در موسيقي استاد مسلم است. در ابداع و ساختن ساز همينطور و يكي از بهترين شركتهاي نشر موسيقي اصيل ايراني را مديريت ميكند. در تدريس موسيقي و تربيت شاگردان كارنامه درخشاني دارد و تجميع تمام اين ويژگيها كنار يكديگر باعث ميشود با هنرمندي همهجانبه روبهرو باشيم كه در تمام زمينهها سرآمد است.
زماني كه اپراي «مولوي» را آماده ميكردم از زبان همايون شجريان شنيدم استاد شجريان همواره بر فراگيري هنر تئاتر و بازيگري تاكيد داشته است. همين موجب ميشود وقتي شما اجراهاي اين هنرمند را دنبال كنيد از لحظه ورود به صحنه تا ايستادن در برابر تماشاگران و اينكه چگونه از مردم براي آغاز موسيقي طلب سكوت ميكند يك درس است. آقاي شجريان ماهرانه مثل يك بازيگر توانا ابتدا مردم را با هنر چشمها و سپس موسيقياش سحر ميكند.
حمايت آقاي شجريان از تبديل كشتارگاه به فرهنگسراي بهمن بسيار اميدواركننده بود و بعد هم كه دعوت من را پذيرفت و براي اجرا به فرهنگسرا آمد. اين تصميم جايگاه فرهنگسراي تازه تاسيس بهمن در جنوب تهران را چندين رتبه ارتقا داد و ارزشمندتر كرد. فراموش نميكنم آن زمان عده زيادي به من ميگفتند آقاي شجريان بابت قبول دعوت، دريايي پول از شما خواهد خواست ولي او ديناري طلب نكرد. حتي نامهاي براي من نوشت و تاكيد كرد: «من خاك پاي مردم ايران هستم» و ثابت كرد كه هست.
اين حسن توجه آقاي شجريان فقط به اجرا در فرهنگسراي بهمن محدود نشد و زمان اجراي نمايش «بينوايان» نيز به تماشاي كار نشست و سپس به گفتوگو با عوامل پرداخت و آثار خود را به آنها هديه داد. بنابراين به عنوان شخصيتي كه آموزش تئاتري ديده و اين هنر را به زيبايي با موسيقي تلفيق كرده است نيز براي اهالي هنر نمايش احترام زيادي دارد.
محمدرضا شجريان فخر هنر ايران است. قدمش روي چشم ما. بازگشت به خانه را شادباش و خوشامد ميگويم.
۲۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]