واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه بانی فیلم: مل گیبسون بعد از یک دهه پر از داستانهای بحث برانگیز به صندلی کارگردانی بازگشته است.
به نقل از گاردین، مل گیبسون پایه و اساس باورمحور فیلم جدیدش «خط الراس ارهای» را با مقایسه کردن شجاعت شخصیت اول معترض باوجدان فیلمش یعنی دزموند داس با شخصیت های کمیک بوکی که نقش یکی از آنها را بازیگر اصلی فیلم یعنی اندرو گارفیلد بازی میکرد، بیان کرده است. او که با روزنامهنگاران حاضر در فستیوال فیلم ونیز در پیش نمایش جهانی «خط الراس ارهای» صحبت میکرد، گفت: «دزموند اعمالش را به قدرتی بزرگتر از خود نسبت داده و تفاوت بین یک ابرقهرمان واقعی و یک ابرقهرمان کمیک بوکی این است که ابرقهرمانهای واقعی اسپندکس به تن نمی کردند.»
«خط الراس ارهای» نخستین فیلم گیبسون به عنوان یک کارگردان در یک دهه گذشته و از زمان «آپوکالیپتو» سال ۲۰۰۶ تا به حال است و بعضی مواقع دورانی که دزموند داس در ارتش در حین جنگ جهانی دوم میگذراند را با مشقت به تصویر میکشد. او نخستین معترض باوجدانی شد که به خاطر شجاعت در نبرد به عنوان پزشک در نبرد اکیناوا مدال افتخار گرفت. داس که سال ۲۰۰۶ درگذشت، عضو فرقهای مذهبی بود و اسلحه حمل نمی کرد اما در گردان اول ارتش ۳۰۷ که در نبرد خونین آن جزیره حضور داشت، در خط مقدم حاضر شد.
گیبسون از علاقهاش نسبت به تعهد مذهبی داس گفت: «نمی توان انکار کرد که عصاره وجود داس چه بود: او مردی با شجاعت بالا و تعهد قدرتمند بود که باوری قوی هم داشت؛ اینکه بتوانید اینطور وارد چنین منطقه نبردی بشوید که ژاپنی ها آن را «باران فولاد» می خواندند. اینکه در حالیکه توپ و گلوله کنارتان میبارد تنها با قدرت باورتان آنجا بروید نشان می دهد که این باور بسیار در شما قوی است. این بخشی غیرانکار از داستان بود که از نظر من خیلی جالب بود.»
گیبسون که می شد اضطراب را آشکار در چهرهاش دید، به سختیهایی که مسیر حرفهای کاری اش از سال ۲۰۰۶ تا به حال داشته اشاره کرد و رابطه اش با هالیوود را در قالب «بقا» توصیف کرد و گفت: «بعضی مواقع یک قدم بزرگ به سمت عقب برمیدارید و من هم این کار را کردم… حالا به یک دلیل یا دلیل دیگر، شاید به خاطر موقعیتی باشد که در آن لحظه در زندگی تان دارید.» بعد از پایان فیلمبرداری «آپوکالیپتو» در سال ۲۰۰۶ بود که گیبسون حین رانندگی در حال مستی کنار زده شد و شروع به فحش دادن و توهین کردن به یک مامور پلیس کرد؛ بعد از اینکه ویدیویی در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و او را در حال زدن حرف های نژادپرستانه نشان داد، وضع او وخیمتر هم شد.
«خط الراس ارهای» بازگشتی مهم برای گیبسون است و در ونیز، این کارگردان آشکارا نگران این بود که درگیر هرگونه مسئله بحث برانگیز دیگری نشود. به این ترتیب او پاسخی گنگ به سوالی درباره این داد که آیا فیلم او با شخصیت اصلیاش که از اسلحه متنفر است، در بحث کنترل سلاح در ایالات متحده سمت کسی را میگیرد یا خیر. او گفت: «مردی که قبول نمی کند به اسلحه دست بزند و کاری بسیار بزرگتر از کشتن در جنگ انجام بدهد، آن مردی است که ندایی والامقام دارد… باید چنین جنگجویی را دوست داشت، از او تجلیل کرد و به او احترام گذاشت. امیدوارم این فیلم آن کار را بکند.»
در مسایل تکنیکی تر، از گیبسون سوالی درباره صحنه های نبرد طولانی فیلم پرسیده شد که در آن ها واحدهای ارتش آمریکا در حال گرفتن اوکیناوا نشان داده میشوند و هر دو سمت تلفات بالایی میدهند. در چند فیلم او از جمله «شیردل» و «آپوکالیپتو»، گیبسون نشان داده که در فیلمبرداری صحنههای نبرد مهارت بالایی دارد و میگوید: «مهمترین نکته درباره به تصویر کشیدن صحنههای نبرد در یک فیلم سینمایی این است که آنها واضح باشند و گیج کننده نشوند. باید حس هرج و مرج را بدهید، اما میخواهید کاملا واضح باشد که دوست دارید مخاطب چه چیزی ببیند و از آن سکانس چه برداشتی بکند. جهت دهی به صحنه بسیار مهم است و اینکه بدانید بازیکنان اصلی کدامها هستند؛ باید مثل یک رخداد ورزشی با آن برخورد کنید. گفتن چنین چیزی درباره نبرد ممکن است جالب نباشد؛ اما اگر نتوانید استراتژیها را دنبال کنید، مخاطبان هم از فیلم جدا میشوند.»
۱۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]