تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835966067
اگر نتوانم كنار مردم غزه مقاومت كنم، انگار هيچ كاري نكرده ام
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اگر نتوانم كنار مردم غزه مقاومت كنم، انگار هيچ كاري نكرده ام
من خطر و تهدیدی برای خودم نمیدیدم. خطر را مردمی که هفت روز هفته و 24 ساعت روز در آن موقعیت هستند، احساس میکنند. من انتخاب کردم و خودم را در آن موقعیت قرار دادم؛ اما آنها این انتخاب را ندارند...
جوانآنلاين: مهمان ما در روزنامهي جوان يك خانم انگليسي غيرمسلمان هست كه فعاليت هايي زيادي در غزه داشته؛ دختر يك ديپلمات قديمي دولت بريتانيا كه معتقد است دولت كشورش در مشكلاتي كه سال هاست مردم غزه و فلسطين و كل خاورميانه با آن دست و پنجه نرم موثر بوده و او چاره اي ندارد كه در اين مقاومت با مردم فلسطيني همراه شود. كودكي اش را به دليل كار پدر در قاهره گذرانده و جواني و ميانسالي را به انتخاب خود در رساندن واقعيت غزه و خاورميانه به مردم دنيا تلاش مي كند. او گرچه در اوج جنگ به شكل غيرقانوني به غزه رفته، اما مي گويد «من شجاع نيستم؛ در واقع این شجاعت از درون من به وجود نیامده؛ بلکه آن را از مردمی داشتم که آنها را میدیدم و با آنها صحبت میکردم. این شجاعت، واقعی است.» فارسي نمي داند و مصاحبه ي ما با او به زبان انگليسي انجام مي شود. با وينسا بيلي، زني كه از تونل هاي زيرزميني وارد غزه شده و به كمك مردم رفته است. او تصاوير روشني برايمان با واژه ها و هنر تعريف كردنش خلق مي كند. همراه مان شويد:
چطور با خاورمیانه، غزه و فلسطین آشنا شدید؟
آشنایی من با خاورمیانه از طریق پدرم آغاز شد. پدرم زمان بحران سوئز در دهه 60 میلادی سفیر بریتانیا در قاهره بود. او مشاور وزیر خارجه در دهه 40، ارنست بوین، نیز بود. در بغداد، کویت و واشنگتن نیز کار کرده است. بنابراین من در محیطی بزرگ شدم که همیشه با خاورمیانه و فرهنگ و سیاست آن در ارتباط بودم. حتی وقتی که بچه بودم، مادرم می گفت که من کابوسی برای آنها بودم؛ چون همیشه در مساجد قاهره و جاهای دیگر این شهر پنهان میشدم. وقتی که پدرم بازنشسته شد، برای اولین بار در لندن گروه اسلام جهانی (WIT) را تأسیس کرد. در واقع او مؤسس این گروه بود. هدف گروه، افزایش آگاهی در مورد فرهنگ اسلام، اشعار اسلامی و هرچیزی مرتبط با اسلام بود.
بنابراین، همیشه با کار پدرم در ارتباط بودم؛ البته نه به طور حرفه ای بلکه به عنوان تازه کار. او همچنین در مورد مسئله فلسطین بارها سخنرانی کرده بود.
آیا بازتاب گردشهایی که در بچگی در قاهره داشتید روی شما تأثیری گذاشته و شما را به فرهنگ خاورمیانهای و اسلامی علاقهمندتان کرده است؟ یا مسئله ای دیگری باعث شده به این سمت کشیده شويد؟
شاید این یکی از دلایل بوده است. خاورمیانه همیشه در قلب من بوده است. بله ممکن است به عنوان دختری 3 ساله خوشحال بودم که در خاورمیانه و در مصر زندگی میکنم. فرهنگ آنجا را دوست داشتم و احساس راحتی داشتم. بعد از فوت پدرم در سال 2001، به تمام اسناد محرمانه، نامهها و خاطرات او دسترسی پیدا کردم. آنجا بود که دوباره ماجراجویی را آغاز کردم. خیلی علاقه داشتم كه خود او، دانش او، علایق او و تاریخی که پشت سر گذاشته را کشف کنم. او تمام عمرش یک دیپلمات بود.
وقتی که من متولد شدم، پدرم 55 ساله بود. تفاوت سنی ما خیلی زیاد بود. او را میدیدم و میشناختم اما از دل او خبر نداشتم. اما در اسناد و کاغذهایش علاقه واقعی او را کشف کردم. او علاقه زیادی به خاورمیانه خصوصاً به قدس داشت. سفر ماجراجویانهي من به غزه و فلسطین بعد از آن آغاز شد و تدریجاً تصمیم گرفتم ردپای او را دنبال کنم و ماجراجویی او را به روش خودم ادامه دهم.
اما همه اینها برای من قانع کننده نیست، ممکن است من نیز تحت تأثیر فرهنگ، قوم و دین کشور دیگری قرار بگیرم. اما اینکه بخواهید خطر بکنید و وارد فضای مبارزه بشوید و به غزه بروید واقعاً انگیزه بسیار قویای میخواهد؟ خیلی قویتر از آنچه که شما را تحت تأثیر فرهنگ یا دین قومیت قرار بدهد.
من خطر و تهدیدی برای خودم نمیدیدم. خطر را مردمی که هفت روز هفته و 24 ساعت روز در آن موقعیت هستند، احساس میکنند. من انتخاب کردم و خودم را در آن موقعیت قرار دادم؛ اما آنها این انتخاب را ندارند. بنابراین اگر همراه آنان با اتحاد و همبستگی، در مقابل بیعدالتیهایی که از سوی دولت من {انگليس} بر آنان تحمیل شده است، نتوانم ایستادگی کنم، واقعاً هیچ کاری نکردهام. اگر من نتوانم همراه این مردم در فلسطین، یمن، سوریه یا عراق ایستادگی کنم، اهمیتی ندارد، اما بیعدالتیها و زندگیای که از آن رنج میبرند به سبب دولت من و دولت امریکا است. بنابراین دیگر انتخابی ندارم و مجبورم در کنار این مردم بایستم و تا حدی که ممکن است، باید بخشی از این مقاومت باشم.
ما از اين جهت ميگوييم خطر كه شما به طور غيرقانوني و از طريق مصر به اين مناطق سفر كرديد. درست است؟
بله، من از طریق تونل به غزه رفتم. من نگرشی دارم که اگر کاری درست باشد، باید آن را انجام دهم. حتی اگر هم ترسیده باشم، چارهای نیست. البته من خیلی شجاع نیستم. (با خنده)
در واقع این شجاعت از درون من به وجود نیامده بود بلکه آن را از مردمی داشتم که آنها را میدیدم و با آنها صحبت میکردم. این شجاعت، واقعی است. اما کاری که انجام دادم را شجاعت نمیدانم؛ در واقع آن را وظیفهای میدانم که نسبت به این مردم داشتم. حتی زمانی که آنها را نمیبینم، خود را در قبال آنها مسئول میدانم. این یک وظیفه و تعهد است و من معتقدم اگر همه ما محدودیتهای ذهنمان را از بین ببریم میتوانیم چیزهای زیادی را در دنیا تغییر دهیم.
زمانی که شما غزه بودید دقیقاً زمان جنگ هشت روزه بود، هیچ وقت نمیترسیدید که وسط این جنگ هستید؟
بله، اوایل جنگ کمی ترسیده بودم، اما بعدها دیدم کار دیگری نمیتوانم انجام دهم و چارهای نیست. شما نیز چنین موقعیتی را در کشور خودتان تجربه کردهاید. روح انسان خیلی قوی است، وقتی به این نکته برسید دیگر ترسی نخواهید داشت؛ زیرا ترسیدن، روحیه را خراب میکند. صبح دومین روز یکی از جنگها بود که رژیم صهیونیستی بمباران را متوقف کرده بود. آنها معمولاً ساعت 5 صبح بعد از طلوع آفتاب بمباران را متوقف میکردند و سکوت کاملاً فراگیر میشد. سپس صدای اذان از مسجدی به مسجدی دیگر به گوش میرسید. صدای اذان طوری بود که گویا تنها صدا در غزه همین صدا بود. هنوز هم وقتی به این موقعیت فکر میکنم بغضم میگیرد.
به نظر من، این صدای مبارزه طلبی بود؛ هر کاری که رژیم صهیونیستی با این مردم انجام دهد، روحیه آنها را نمیتواند تخریب کند. این یک تجربه ساده نبود، بلکه تجربه ارتباط با خداوند، یک وجود و قدرت برتر بود. بعد به این نتیجه رسیدم که زندگی ما و آنها در دستان اوست و هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند در آن اختلال ایجاد کند. بعد از اینکه این احساس را پیدا کردم، دیگر نمیترسیدم؛ زیرا همه اینها نیرو و قدرت اسرائیل بود. قدرتی که هیچ گونه ایدئولوژی و آینده نگری در آن نیست و نهایتاً خود آن را تخریب خواهد کرد. بنابراین وقتی شما این حس را پیدا میکنید دیگر ترسی نخواهید داشت.
در رفت و آمدهايي كه به غزه داشتيد، قطعاً صحنههايي دیدید، تجربیاتی داشتید و شرايطي را تجربه کردید. میتوانید آنها را برای ما توصیف کنید؟
اتفاقات بسیاری در آنجا رخ داد که همگی آنها برای من، قبل از شروع بمباران اتفاق افتاده بود. شبی از ماه نوامبر، برای فیلمبرداری به منطقه حائل نزدیک خان یونس رفته بودیم. تانکها و بالگردهای اسرائیلی آنجا را گرفته بودند و در حالی که فیلم برداری میکردیم بالگردهایی را دیدیم که از بالای سرمان رد شدند؛ بعد صدای شلیک گلوله آنها را شنیدیم. مجبور شدیم به نزدیکترین روستا فرار کنیم. آنجا پسر بچهای 13 ساله به اسم حميد أبودقة را دیدیم که همراه دوستانش فوتبال بازی میکرد. آنها با گلوله شراپنل به او شلیک کردند (گلوله شراپنل، گلولهای معمولی نیست). او را به سرعت به بیمارستان رساندند و متوجه شدند قسمتی از قلب او مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و متأسفانه دکترها نیز نتوانستند نجاتش دهند.
هیچ وقت زیباییهایی آن پسر را فراموش نخواهم کرد. او طینت زیبایی هم داشت. چیز دیگری که با این ماجرا ترکیب شد و مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد اتفاقات بعد از جنگ بود؛ بعضی از دوستانم سراغ پدر و مادرهایی رفتند که فرزندانشان را اینگونه از دست داده بودند. همه آنها اذعان داشتند روزی که فرزندانشان کشته شدند، آنها می دانستند که اینگونه خواهد شد، همه آنها این را میدانستند؛ به همین خاطر در آن روز کارهای متفاوتی انجام می دادند. به شکل دیگری با یکدیگر حرف میزدند، همدیگر را در آغوش میگرفتند گویی که این آخرین لحظه از زندگیشان است. همه آنها از قبل میدانستند که فرزندشان خواهد رفت.
حوادث و اتفاقات بسیاری بود که من شاهد آنها بودم. اما این حادثه، من را شخصاً با خانواده حمید درگیر کرده بود، به مراسم ختم او رفتم و با پدر و مادر، دوستان و خانوادهاش صحبت کردم. این اتفاق واقعاً مرا شوکه کرده بود. برایم سؤال بود که چگونه چنین کودکی میتواند به این راحتی کشته شود.
قبل از اینکه به غزه بروید قطعاً تصویری از آنجا داشتید، تصویری که رسانههای کشورتان به شما داده بودند یا چیزهایی که از اطرافیان حتی پدرتان یاد گرفتید. وقتی برای اولین بار به آنجا رفتید و از نزدیک شاهد وقایع و اتفاقات آنجا بودید، چه تفاوتهایی بین این دو تصویر پیدا کردید؟ تصویری که از قبل از ورود به آنجا داشتید و تصویری که با حضور در آنجا به دست آوردید؟
در این مورد چیزی از پدرم به یاد ندارم. اما یک بار از کسی شنیدم، وقتی قصد سفر به غزه را دارید، با اندیشه ایجاد صلح و آرامش به آنجا میروید، اما صلح همیشه وجود دارد و تنها چیزی که میبینید صلح و آرامش است. غزه شهر فوقالعادهای است. هیچ چیز نمیتواند شما را برای رفتن به آنجا آماده کند. قطعاً چیزهایی که در رسانههای اصلی گفته میشود نیز نمیتواند شما برای رفتن به آنجا آماده کند. اما باید بدانید که زیبایی و صمیمیت غزه را هیچ جای دیگری نخواهید یافت. من شخصاً آن را هیچ جای این جهان پیدا نکردم. سادگی در مهماننوازی، پاکی و زیبایی روح مردم که از سالهای رنج جنگ و اشغال نشأت گرفته است در غزه به عینه وجود دارد. توصیف غزه خیلی مشکل است.
چون شما از انگلستان آمدهاید و با فضای ذهنی خاصی که در انگلستان وجود دارد، پیش از اینکه به فلسطين ورود کنيد، از طریق تصاویر تلویزیونی و ماهواره و نوشتن فلسطین را فهمیده بودید. میخواهم بدانم بين دنیایی که رسانههای غربي برای ملت انگلیس و غرب و کل دنیا ساختهاند و آنچه که درواقعیت وجود دارد چه تفاوتی وجود دارد؟
سؤال سادهای است، جواب سادهای نیز دارد. هر جایی که جنگ باشد، به عبارت دیگر هر جایی که اسرائیل علیه غزه جنگ و خشونت برپا میکند، همیشه در اطلاعاتی که در مورد غزه داده میشود اغراق وجود دارد. اما به محضی که جنگ تمام میشود، هیچ رسانهای دیگر در مورد غزه صحبت نمیکند.
اسرائیلیها رسانههای انگلیسی و حتی فرانسوی را تحت کنترل خود درآوردهاند. برای مثال شبکه بیبیسی در انگلستان، تحت تأثیر اسرائیل است. اگر آنها برنامهای علیه اسرائیل تولید کنند، متوقف خواهد شد. بنابراین موقعیتها همیشه از جنبه اسرائیلیها به نمایش گذاشته میشود نه از جنبه فلسطینیها. برای مثال، زمان جنگ هشت روزه 2014، گزارشگری به نام جان اسنو از همین شبکه داشتیم که به غزه رفت و از آنجا گزارشی صادقانه تهیه کرد، اما به محضی که جنگ تمام شد، همه چیز ناپدید شد و چیزی از آن گزارش دیگر ندیدیم.
بنابراین این رسانهها تا جایی که ممکن است، از بیرحمی اسرائیلیها چشم پوشی میکنند و بیشتر مردم از درگیری بین اسرائیل و فلسطین آگاهی کامل ندارند. برای مثال فقط حماس را میبینند که در حال شلیک موشک است و اينكه اسرائیلیها هیچ تقصیری ندارند و در حال دفاع از خود میباشند. بنابراین این گونه رسانهها همیشه طرف اسرائیل را میگیرند.
شما میتوانستید از طریق شناختی که از فلسطین و غزه پیدا کرده بودید آن را به مردم کشورتان منتقل کنید یا در NGOهایی فعالیت کنید. با توجه به سکوت رسانهها، به عنوان یک مخاطب میدانی، آیا توانستهاید ارتباط اجتماعی ایجاد کنید و این دیدگاههایی را که از آنجا کسب کردید، از طریقی به مردم کشورتان منتقل کنید؟ آیا فضای فرهنگی غرب این اجازه را میدهد که شما چنین فعالیتهایی داشته باشید؟
من به روشهای مختلفی در این زمینه فعالیت کردهام؛ مقاله نوشتهام، عکس گرفتهام، با چند سازمان در این مورد صحبت کردهام و کنفرانسهایی را در اروپا و خارج از اروپا برگزار کردم. همیشه در مورد فلسطین صحبت کردهام اما در حال حاضر بیشتر فعالیت من در حوزه ژورنالیستی است. مقالههایم را در رسانههای مستقل منتشر کردهام، با شبکههای مستقل انگلیسی و فرانسوی کار کرده ام تا در مورد موقعیت فلسطین، سوریه و یمن مردم را آگاه کنم. این را هم بگویم که رسانههای رسمی مقالههای من را منتشر نمیکنند.
تصویری که ما از فرهنگ غرب داریم این است که آن چیزی که گفتمان غالب است، مسائلی را که قبول ندارد کنار می زند. سؤال اینجاست که در غرب تفکراتی مثل شما چقدر در حال گسترش است که مثلاً یک انسان غربی واقعیت موجود در خاورمیانه یا در فلسطین ببیند. واقعیت این است که گلوله های اسرائیلی شليك مي شوند و بچههای فلسطینی میمیرند این واقعیت را چقدر انسان های غربی مثل خودتان میدانند؟ آیا این تفکر در حال گسترش است؟
نخست اینکه، جدایی فلسطین از سوریه و یمن و دیگر کشورهای منطقه کار مشکلی است؛ زیرا آنها به یکدیگر وصل هستند. اگر مقاومت در سوریه شکست بخورد، این شکست روی فلسطین نیز تأثیر خواهد گذاشت. فلسطین نیز بر سوریه تأثیر میگذارد. پس نمیتوان آنها را از هم جدا دانست. دوم اینکه، من معتقدم گروههای کوچک فلسطینی علیه سوریه به کار گرفته شدهاند. من همیشه برای ترویج اتحاد بین سوریه و فلسطین تلاش کردهام؛ زیرا اتحاد برای هر دو کشور بسیار مهم است. در مورد سؤالتان باید بگویم، مردم در حال بیدار شدن هستند. آنها انتخاب میکنند و آگاه میشوند. این موضوع پیچیده است و در یک لحظه نمیتوان در مورد آن اظهار نظری داشت، اما در کل به نظر من، آنها چشم خود را به این مسائل باز کردهاند.
آنها نسبت به چند جنبه از جنگ و درگیریها در خاورمیانه آگاه هستند، اما نسبت به درگیریهای جهانی دیگر آگاهی ندارند. به هر حال، برای من مهمترین موضوعی که مهم است تا مردم نسبت به آن آگاهی پیدا کنند، اهمیت محور مقاومت است که شامل ایران، حزبالله، سوریه و فلسطین مي شود. بنابراین، فقط فلسطین و سوریه و یمن مهم نیستند؛ بلکه تمام محور مقاومت مهم هستند. زیرا زمانی که مردم نسبت به این محور آگاهی پیدا میکنند و درک میکنند به چه معنا است، آنها خواهند یافت که این مقاومت علیه خصومت، اشغال، تسخیر و استعمار است و اینکه این مقاومت در زور و بازو نیست؛ بلکه مقاومت در ذهن و افکار است. مهمترین چیزی که مردم باید نسبت به آن آگاهی پیدا کنند وجود چنین مقاومتی است. این موضوع به مذهب یا فلسلفهای مربوط نمیشود بلکه یک نوع مفهوم آزادی است که در کشور شما نیز وجود دارد.
منظورتان از مردمی که بیدار میشوند چه مردمی هستند؟ مردمان امریکایی یا اروپایی؟
مردم امریکایی نسبت به این مسائل اهمیتی نمیدهند. مشکل امریکاییها این است که خودشان را از دیگران مستثنا و جدا میدانند. آنها به همه چیز از جنبه امریکایی آن نگاه می کنند و خود را برتر میدانند به همین دلیل نمیتوانند فرهنگ دیگر کشورها را هضم کنند و در نتیجه جهانی تک قطبی را طلب میکنند.
اما اروپاییها کمی متفاوت هستند. اروپاییها تجربه اشغال کردن و اشغال شدن را دارند، تاریخ طولانیتری دارند، بنابراین موقعیتها را بهتر درک میکنند؛ ولی لزوماً نشانگر بیداری آنها نسبت به این مسائل نیست. اما به هر حال مردم اروپایی نسبت به امریکاییها آگاهتر شدهاند. من دوست ندارم مردم امریکا را در مورد حکومتشان نکوهش کنم؛ اما آنها همیشه رئیسجمهورهایی را انتخاب میکنند که همواره به دنبال قدرتطلبی هستند.
با توجه به فعالیتهایی که انجام میدهید و قطعاً مخالف اهداف دولتتان هست، آیا اتفاق افتاده که برخوردی از طرف دولت با شما صورت بگیرد؟ این برخورد، صرفاً قضایی نیست؛ حتی میتواند ممانعت از یک سری فعالیتها باشد.
از طرف دولت مستقیماً با من برخورده نشده است اما تهدید شدهام. روزی، روزنامه نگاری از العربیه که برای عربستان سعودی کار میکرد، مصمم شده بود مرا به خاطر گزارشی که از سوریه تهیه کرده بودم، بیاعتبار کند. برخوردی از طرف دولت ندیدهام. اما اگر مشکلی داشته باشم در واقع نشان دهنده ارزش و اعتبار کار من است چون من دوست دارم مشکل داشته باشم و این بدین معنی است که من برای آنها مشکلساز هستم. بنابراین در این کار، داشتن مشکل برای من منفعت دارد.
در راستای مسئله بیداری مردم اروپایی که ذکر کردید، سال گذشته رهبر انقلاب اسلامی، آيت الله خامنه اي دو نامه خطاب به جوانان غربی و اروپایی نوشتند؛ آیا این نامهها مورد استقبال قرار گرفتند و مؤثر بودند؟
آنها نامههای زیبا و فوق العادهای هستند و من در وب سایتم آنها را منتشر کردم. صحبتهای سید حسن نصرالله و نامههای آیتالله خامنهای بسیار پرمعنی و همیشه بهترین و منطقیترین مطالبی هستند که در اختیار مردم غرب قرار میگیرد. اما در مورد تأثیر آنها بر مردم، فکر نمیکنم آنها به طور گستردهای در رسانههای اصلی منتشر شدند؛ زیرا همان طور که میدانید ایران و حزبالله در رسانههای غرب هیچ وقت خوب به تصویر کشیده نمیشوند. من در مورد تأثیر آن نامهها بر جوانان اروپایی مطمئن نیستم؛ اما شاید میان چند جامعه بیدار اروپایی تأثیرگذار بوده است.
این جوامع میدانند که سعودیها نفوذ زیادی به جامعه مسلمان اروپایی داشتهاند. به همین خاطر، من خواهان بیشتر شدن چنین نامههایی از طرف ایران و انتشار آنها در اروپا هستم. ما به این نامهها نیاز داریم. باید صدای کشورهایی مثل ایران، سوریه، فلسطین، عراق و لیبی به گوش ما برسد. از آنها میخواهیم که صدایشان را بالا ببرند زیرا آنها شنیده خواهند شد و براي من و کسانی مانند من کافی نیستند.
عربستان سعودی در چه زمینههای در جوامع مسلمان نفوذ کرده است؟
دو روایت را برای شما تعریف میکنم:
اولین روایت مربوط به زمانی است که من در سازمان ملل بودم. آنجا با وکیلی در بروکسل صحبت میکردم که به من میگفت سازمان ملل تلاش دارد تحریمهای اقتصادی را بر عربستان سعودی تحمیل کند و همچنین در حال کمک رسانی به جوامع مسلمان است تا آنها را از نفوذ سعودیها رها سازد. این موضوع نشان دهنده آن است که سعودیها برای مدت طولانی در جوامع مسلمان نفوذ داشته است.
دوم اینکه؛ من دوستی شیعه در لندن دارم که برای کمکرسانی به پناهندگان به فرانسه آمده بود. او به من گفت نماینده عربستان سعودی به پناهندگان سنی پول پرداخت میکند تا با پناهندگان شیعه نزاع کنند. چیزی که میتوان متوجه شد این است که آنها هم پول و هم مذهب را به کار بردهاند تا قدرتشان را پیش ببرند و در جوامع مسلمان اروپایی نفوذ داشته باشند.
عربستان سعودی فعالیتهای خاصی در دنیا انجام داده و میدهد و اکثر آنها به گونهای مخفی میشوند؛ مثلاً حادثه 11 سپتامبر. این حادثه و اتفاقات دیگری مانند حادثه منا چگونه برای مردم اروپایی، غربی و جوامع مسلمان اروپا توجیه و درک میشود؟
به نظر من، اکنون اکثر مردم میدانند که حادثه 11 سپتامبر را امریکا، عربستان سعودی و احتمالاً اسرائیل بنا کردهاند. این کار را کردند تا به جنگ با عراق بروند و آن را از بین ببرند. در مورد مردم و مسلمانانی که در منا کشته شدند و حمله انتحاری که سال گذشته در برج البراجنة لبنان و همچنین حمله انتحاری که اخیراً در لاتاکیای سوریه صورت گرفت، نشان دهنده این هستند که عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در پشت پرده تمام این حوادث بودهاند.
رسانههای غربی در واقع مسلمانان و مردمی را که در سوریه، لبنان و فلسطین مورد هدف قرار گرفتهاند غیرانسانی جلوه میدهند، حمله انتحاریای که در برج البراجنة صورت گرفت، به عنوان دژ مستحکم حزبالله توصیف شد یا حملهای که در سوریه انجام گرفت نیز به عنوان تاج و تخت و دژ اسد شناخته شد. بنابراین رسانههای غربی این مردم را انسان نمیداند و متأسفانه بسیاری از مردمی که رسانههای اصلی را دنبال میکنند، در ذهنشان این کشتارها را مهم نمیدانند و قطعاً بیشتر مردم، البته نه مسلمانان، عربستان سعودی را در این جنایات دخیل نمیدانند. بنابراین باید در مورد فرقه گرایی و تروریسم عربستان سعودی آگاهیها را بالا برد.
بسیار خوب، بر گردیم به بحث مردم غزه. چه تفاوتهایی بین زندگی مردم غزه با زندگی دیگر مردم در دیگر کشورها وجود دارد؟ این احساس وجود دارد که بچههای فلسطین و غزه خیلی سریعتر رشد پیدا میکنند و چیزها را سریعتر درک میکنند؟ آیا اینگونه است؟ آیا واقعاً آنها متفاوت هستند؟
بله، قطعاً. بهتر است بگویم بیشتر بچهها در منطقه خیلی سریع رشد پیدا میکنند. نه تنها در فلسطین بلکه در یمن جایی که بیش از یک سال بمباران شده است. من حتی مقدار استرسی که به این بچهها تحمیل میشود را نمیتوانم تصور کنم.
(در این کشورها) بچهها تقریباً یک هشتم جمعیت را تشکیل دادهاند و من فکر میکنم درصد بیشتر آنان نیز نوجوانان زیر 18 سال باشند. اگر بچهای بین 10 تا 11 سال سن داشته باشد، قطعاً سه جنگ را تجربه کرده است. مانند جنگ اخیر هشت روزه غزه در سال 2014 که طولانیترین و وحشیترین آنها بود. مشکل دیگری که در غزه وجود دارد، کمبود کمکهای روحی و روانی برای بچههاست. دقیقاً آمار آن را نمیدانم اما تعداد روانشناسان برای بچهها تقریباً صفر است. منظورم این است که هیچ نظام حمایتی نه تنها برای بچهها بلکه حتی برای بزرگسالان وجود ندارد. چون بزرگسالان نیز زمانی كه کوچک بودهاند به آنها نیز هیچ کمک روانی نشده است.
حالا قرار است آنها از لحاظ روحی و روانی به بچهها کمک کنند. این یک چرخه بدون توقف یا آسیب روانی بدون توقف است که از آن خشونتها نشأت گرفته است که رژیم صهیونیستی نیز هیچ وقت آن را متوقف نمیکند. یک نوع انفجار صوتی دارند که با هواپیماهای جنگی، صدایی مانند بمب را تولید میکنند. این کاری است که آنها هر دو، سه روز یک بار انجام میدهند. ماهیگیران هر روز صبح حدود ساعت 5 مورد حمله گلوله قرار میگرفتند، درست زمانی که من از خواب بیدار میشدم صدای شلیک گلوله را میشنیدم. آنها همچنین کشاورزان را نیز مورد حمله گلوله قرار میدادند. بنابراین همیشه این خشونتها علیه مردم غزه وجود دارد و بچهها در این شرایط هیچ وقت آسایش ندارند.
وضعیت آموزش و حوزههای آموزشی در فلسطین و غزه چگونه است و در چه سطحی قرار دارند؟ و شما در این مورد چه اقداماتی انجام دادهاید؟
من از سال 2013 در غزه نبودهام، اما تا جایی که من میدانم وضعیت آموزش آنجا بسیار سخت میگذرد. اول اینکه برق و اینترنت آنجا کم است. دوم اینکه بسیاری از مدارسی که بر اثر بمباران تخریب شدهاند، هنوز بازسازی نشدهاند. بنابراین این وضعیت مخصوصاً برای کودکان بسیار سخت است. اما وضعیت آموزشی بزرگسالان آنطور که من فهمیدهام هنوز خوب است. رژیم صهیونیستی دانشگاههای اسلامی را مورد هدف قرار داده است اما هنوز تخریب نشدهاند و کاربرد دارند. زمانی که آنجا بودم در موسسهاي زبان انگلیسی تدریس میکردم. مؤسسه خیلی خوب فعالیت میکرد، اما بچهها خیلی شوکه بودند. آنها خیلی تیزهوش، پرانگیزه و خواهان یادگیری هستند؛ اما در این زمینه، کمبودهای بسیاری دارند. به غیر از امکانات برق، اینترنت و... امکانات مدرسه و مطالب آموزشی بسیار کم است. در چنین شرایطی آموزش صحیح این کودکان خیلی سخت است.
بسیاری از این دانشآموزان نشانههایی از اوتیسم در آنها نمایان است، اما شاید این یک شوک ساده باشد. ما تصمیم گرفتیم محیطی طبیعی با درختان و حیوانات برای آنها ایجاد کنیم. من با بچههای اوتیسم در اروپا خیلی کار کردهام. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم مرکزی را تأسیس کنیم که در آن از طبیعت و حیوانات مخصوصاً اسبها استفاده کنیم تا از طریق آنها را درمان کنیم. دلیل استفاده از اسبها این بود که من با اسبها خیلی سر و کار داشتهام. چون بسیاری از این کودکان در محیطهای خیلی شلوغ کمپهای پناهندگی زندگی میکنند ما خواستیم آنها را به محیط بیرون ببریم و آنها را در معرض طبیعت قرار دهیم تا با یکدیگر بازی کنند و افکار خود را بازگو کنند. این کار خیلی مهمی بود.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]
صفحات پیشنهادی
ناطق نوری: نباید مردم را بترسانیم و تحقیرشان کنیم/اگر به مردم توهین و خشن برخورد کنیم مثل پیامبر(ص) عمل نکرده
ناطق نوری نباید مردم را بترسانیم و تحقیرشان کنیم اگر به مردم توهین و خشن برخورد کنیم مثل پیامبر ص عمل نکرده ایم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه باید به پیامبر ص تأسی کنیم گفت نباید به مردم توهین کرده و یا تحقیرشان کنیم نباید با مردم خشن برخورد کنیم اگر مردم راظریف در جمع ایرانیان مقیم لهستان هدف اقتصاد مقاومتی، انزواگرایی نیست/ قدرت ایران متکی بر مردم است
ظریف در جمع ایرانیان مقیم لهستانهدف اقتصاد مقاومتی انزواگرایی نیست قدرت ایران متکی بر مردم است وزیر خارجه ایران هدف اقتصاد مقاومتی را انزواگرایی ندانست و با بیان اینکه به دنبال گسترش روابط متوازن با جهان هستیم قدرت جمهوری اسلامی را متکی بر مردم خواند و گفت همین قدرت مهمترین عدادستان کل سابق ایالات متحده: اسنودن با افشاگریهایش به مردم خدمت کرد
دادستان کل سابق ایالات متحده اسنودن با افشاگریهایش به مردم خدمت کرد اریک هولدر دادستان کل سابق ایالات متحده که زمانی به شدت تلاش میکرد ادوارد اسنودن را به زندان بیندازد حالا میگوید وی با افشاگریهایش به عموم مردم خدمت کرده است به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات خبرگزاری فارس باعتراض های خادم به داور و حضور تماشاگران ترک و ایرانی در کنار یکدیگر - پایگاه خبری دزنیوز
به گزارش خبرنگار اعزامی فارس از ریو کمیل قاسمی در فینال وزن ۱۲۵ کیلوگرم کشتی آزاد رقابت های المپیک ریو با نتیجه ۳ بر یک مغلوب حریف ترک شد و به مدال نقره قناعت کرد تعداد زیادی از کشتی گیران و مسئولان ورزش ترکیه در سالن نماینده کشورشان را تشویق می کردند تماشاگران ترک در کنارآیت الله جنتی: امکان ندارد به هیچ قیمتی از مقاومت اسلامی جدا شویم
رئیس مجلس خبرگان رهبری انتظار حمایت نکردن کشورمان از مقاومت اسلامی به ویژه حزب الله لبنان را بی جا دانست و تاکید کرد باید بدانند که امکان ندارد به هیچ قیمتی از مقاومت اسلامی جدا شویم زیرا جدا شدن از مقاومت اسلامی به مثابه جدا شدن از اسلام است و ما هرگز نمی توانیم از دین مان دستمسجد هسته مقاومت فرهنگی و پایگاه فعالیت اجتماعی است/ اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه چیز از دست می رود - پ
رهبر انقلاب مساجد را هسته مقاومت به ویژه مقاومت فرهنگی برشمردند و گفتند اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد همه چیز از دست می رود به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رودان نیوز به نقل از راه دانا حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز یکشنبه در دیدار ائمه جماعات مسادبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به فارس: قطعاً از آمریکا شکایت میکنیم/ از هیچ راهکاری برای بازگشت اموالمان
دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به فارس قطعاً از آمریکا شکایت میکنیم از هیچ راهکاری برای بازگشت اموالمان فروگذار نمیکنیم شمخانی اعلام کرد به طور قطع از آمریکا به علت دستبرد ۲ میلیارد دلار از دارایی ایران شکایت میکنیم و از هیچ راهکاری برای بازگشت اموالمان فروگذار نمیکنیم وفرمانده حوزه مقاومت بسیج چاروسا خبر داد اعزام 70 نفر از مردم چاروسا جهت شرکت در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی
فرمانده حوزه مقاومت بسیج چاروسا خبر داداعزام 70 نفر از مردم چاروسا جهت شرکت در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی ره فرمانده حوزه مقاومت بسیج چاروسا از اعزام 70 نفر از مردم این شهر جهت شرکت در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی ره خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از چاروسا سید امین موساما و اگرهای همکاری نظامی ایران و روسیه/ محوریترین تغییر در سیاست خارجی ایران رخ داده است
بین الملل > دیپلماسی - حضور فعال روسیه در سیاست خارجی ایران و تعامل با آن کشور را میتوان مهمترین نقطه عطف از نظر سیاسی و ارزشمندترین به لحاظ نتایج مترتب بر آن دانست حسین ملائک سفیر پیشین ایران در چین در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد حضور فعال روسیهفارس گزارش میدهد بیآبی کابوسی است بر جان مردمان بشاگرد...! / روستائیان در آستانه کوچ اجباری
فارس گزارش میدهدبیآبی کابوسی است بر جان مردمان بشاگرد روستائیان در آستانه کوچ اجباری خشکسالی 15 سال هاست و نهه هرمزگان 167 روستا و دو شهر بشاگرد را دچار کمبود شدید آب آشامیدنی کرده است و برخی از روستاها در آستانه خالیشدن هستند به گزارش خبرگزاری فارس از بشاگرد شهرستان-
گوناگون
پربازدیدترینها