واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: آواي دلفريب تصنیف های بنان بر روی پرده هاي ساز رفت
آنچه كه ميشنوم ترنم جانفزاي نتهاست كه معناي زندگي را از نو تعريف ميكند.
آفتابنیوز : محبوبه بیات- ساعت نهونيم شب سه شنبه، نهم شهریورماه 95 است. میهمانان در سالن انتظار تالار وحدت، سرگرم مطالعه بروشور برنامه امشب و چند نفري هم در حال معرفي دوستان به همديگر هستند.
با نواختن زنگ تالار از میهمانان دعوت میشود تا در سالن اصلی حضور یابند. بار ديگر شبي خاطرهانگيز با همنوايي گروه "خنيا" براي علاقمندان به موسيقي اصيل ايراني، در پيش است.
اعضای گروه در میان تشویق حاضران وارد سالن شده و در جايگاه اصلي خود قرار ميگيرند.
صداي كوك سازها دلنواز است.
ابتدا استاد پری ملكي از حضور تمامي میهمانان، به ويژه سفيران کشورهای اتريش و استراليا در ايران و هنرمندان به نام حاضر در کنسرت از جمله فریدون شهبازیان، کامبیز روشن روان، اسماعیل تهرانی، پریچهر خلوتی، بیژن بیژنی، حسین محجوبی، حسین محجوب، بهزاد خداویسی، خانواده استاد همايون خرم، جلال امیرپورسعید برای تنظیم قطعات و برديا صدرنوري که در این اجرا با پیانو گروه را همراهی میکند به عنوان یار و یاور همیشگی خود و...، تشكر و قدردانی میکند.
آواي دلفريب پردههاي ساز، بر پرده نازك خيال، حديثي دلربا ميبافد. تصنيفها يكي پس از ديگري اجرا ميشوند. باز هم رهاشدن در ميان نتهاي بيانتها، خاطره ميسازد و طنين خوش تصنيفهاي استاد بنان روح مهمانان را مينوازد.
تصنيف "گلشن دل"، "از ياد رفته"، "تو بهار مني"، " شاخه گل شكسته"، "عاشق مشو" ...
ياري چون ز تو دل ببرد يا تو دهي دل خود به كسي
ميداني چه به ما گذرد در غم روي تو هر نفسي
گويي ريزش باران احساس و مهرباني، همگان را از هياهوي زندگي روزمره ميرهاند.
شنيدن موسيقي زنده و هارموني صداها همواره روح را نوازش ميكند. اين حس و حال تمامي مهمانان است و چه زود غصه را از دل ميزدايد .
چشمهايم را ميبندم و خود را همسو با طنين آواز بانوي خوش ذوق موسيقي كشور و همراهان چيره دستش، رها ميسازم.
آنچه كه ميشنوم ترنم جانفزاي نتهاست كه معناي زندگي را از نو تعريف ميكند. به راستي كه توصيف نميتوان كرد فضاي آرام بخش تالار را، وقتي كه خود، همراه با نواي موسيقي جريان مييابي.
هر چه از لطافت اين فضا سخن بگويي، باز هم اين همه احساس و مهرباني همچون سكوتي ناگفته، ميماند.
آخرین تصنیف نیز به زیبایی اجرا میشود.
تشویق ممتد میهمانان در پایان برنامه، اعضای گروه را مجاب میکند تا بار دیگر برجای خود نشسته و قطعه «دختر کولی در افشاری» را به عنوان حسن ختام برنامه اجرا کنند.
پاسی از شب گذشته است. بیشتر میهمانان با بروشوری در دست و شور و احساسی زیبا در دل، تالار را ترک میکنند...
از درد جدايي روزي كه چون من بگذري از عقل و سلامت
ديگر ز نگاهت بر ساغر عشقم نزني سنگ ملامت
۱۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]