واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مهر گزارش می دهد
روایت باسوادان تحصیل کرده در نهضت سوادآموزی/ آنان که توانستند
شناسهٔ خبر: 3759234 - شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۶
جامعه > آموزش و پرورش
.jwplayer{ display: inline-block; } روزگاری بیسواد بودهاند اما با آنکه سنی از آنان میگذرد اما دست از تلاش برنمیدارند و در نهضت سواد آموزی به تحصیل ادامه میدهند. خبرگزاری مهر، گروه جامعه: دانش آموز نبود، مادر بود، اما شوق دانش آموز بودن داشت. سال ۶۰ تصمیم گرفت با وجود داشتن یک بچه درس بخواند نه در مدرسه بلکه در نهضت سوادآموزی. ۱۰ سال بعد؛ وقتی پنجمین فرزندش هم به دنیا آمد او دیگر دیپلمش را گرفته بود. شوق تحصیل در دانشگاه نیز داشت اما همسرش به او این اجازه را نمیداد. شوق و همتی که معصومه را از یک مادر بی سواد به مادری باسواد تبدیل کرده بود، آرام آرام کار خودش را کرد تا در سال ۷۸ همسرش را مجاب کند که به دانشگاه برود. مرد خانه که روزگاری با درس خواندن معصومه مخالف بود، اکنون پذیرفته که او به دانشگاه هم برود. فرزندش دفترچه کنکور را گرفته بود تا در دانشگاه شرکت کند، معصومه خانم هم با کسب رضایتِ همسرش به همراه فرزندش در کنکور شرکت کرد. علاقه داشت پزشک شود اما «قُم» این رشته را نداشت و برای درس خواندن در رشته پزشکی باید رهسپار استانهای دیگر می شد. معصومه مجبور میشود رشته تاریخ را انتخاب کند. کارشناسیاش را میگیرد و پایان نامه همین مقطع لیسانس را کتاب میکند. پس از آن نیز وارد مقطع کارشناسی ارشد میشود و همزمان نیز سطح ۲ حوزه را میگذراند. «معصومه قرهداغی» با افتخار می گوید: «در حال حاضر همسر و مادری خانهدار هستم». همه فرزندان او تحصیل کرده و ۲ فرزندش روحانی هستند..... سواد موجب شد تا کارآفرین نمونه شوم روح الله یکی دیگر از تحصیل کردگان نهضت سوادآوزی است. او یکی از عوامل موفقیتش را سواد میداند. وقتی ۱۱ سال داشت در نهضت سوادآموزی، تحصیل را آغاز کرد. ۹ سال طول کشید تا دیپلم بگیرد. هنگامی که مجبور میشود به سربازی برود قید درس را نمیزند. غیرحضوری کلاس های سوادآموزی را دنبال کرد تا جایی که امروز «روح الله» در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می کند. در حال حاضر «روح الله ذوق احسان» ۴ مجموعه کاریابی و ۲ شرکت تبلیغاتی دارد و همه این فعالیت را به برکت درس خواندن در نهضت سوادآموزی به دست آورده است و اگر بیسواد میماند شاید به جای کارآفرین نمونهی جامعه، بیکار بود... مخفیانه دیپلم گرفتم تاکید دارد، «قایمکی» درس خوانده است. ۹ سال داشت که به مدرسه رفت و تا سوم راهنمایی درس خواند. در میان فامیلهایشان رسم بود که دختران تنها تا سوم راهنمایی درس بخوانند و بیش از آن برای دختران مجاز نبود. می گفتند در نزد آشنا و غریبه زشت است دختر تحصیل کند. او ۲۵ سال پیش ترک تحصیل کرد و با مدرک سیکل آموزشیار نهضت سوادآموزی شد. علاقهمند به معلمی کردن بود اما شرط ورود به آموزش و پرورش و معلم شدن داشتن دیپلم بود؛ به بهانه کار درس خواند و این کار را دور از چشم خانواده انجام داد. ساعت ۵ صبح تا هشت صبح شروع به درس خواندن می کرد تا خانواده اش متوجه نشوند که او درس می خواند. هنگامی که دیپلم گرفت کسی نمی دانست او مدرک دیپلم دارد اما با همین مدرک استخدام وزارت آموزش و پرورش شد. خدیجه فلاح در حال حاضر با ارتقای مدرک تحصیلی خود معاون مدرسه ابتدایی است... از نهضت سوادآموزی تا حوزه علمیه در یکی از شهرهای کوچک شمال زندگی می کرد. مدرسه ای وجود نداشت. خانواده هم اجازه تحصیل در جای دور را نمی دادند. سال ۱۳۶۷ هنگامی که ۱۶ سالش بود سوادآموزی را در نهضت آغاز کرد. ۷ سال طول کشید تا دیپلم بگیرد. از همان نوجوانی رویای تحصیل در حوزه را داشت. هنگامی که دیپلم گرفت با شرایط سنی ورود به حوزه رو به رو شد اما در نهایت غیرحضوری درس حوزه را ادامه داد و تصمیم گرفت برای تحصیل به قم مهاجرت کند. سطح ۳ حوزه که معادل کارشناسی ارشد است را دریافت کرد. او خادم حرم حضرت معصومه (س) و جمکران است و گاهی نیز در دانشگاه و حوزه به صورت پاره وقت تدریس می کند. رحیمه فندرسکی معتقد است خواست و علاقه می تواند انسان را به اهدافش برساند... این چهار روایت از کسانی بود که روزگاری بیسواد بودهاند و با آنکه سنی از آنان میگذرد اما دست از تلاش برنمیدارند و در نهضت سوادآموزی به تحصیل ادامه میدهند. این افراد حکایتِ درسخواندن یا همان زندگیشان را در جمع خبرنگارانی بیان کردند که از تهران عازم قُم شده بودند تا از طرحهای نهضت سوادآموزی استان قم بازدید کنند. شنیدنِ روایتهای این افراد و البته دیدن اوضاع و موفقیتهای کنونیشان بار دیگر ثابت میکند که خواستن توانستن است؛ می شود مادر بود و در عین حال دانش آموز هم. میتوان مدرسه نداشت اما اگر بخواهی مدرسه را به خانه میآوری؛ میتوانی با فرزندت وارد دانشگاه شود؛ می توان با خواستن، خط قرمزی بر فرهنگهای غلط کشید و به راستی که همین افراد بودند که با موفقیتهایشان بخشی از فرهنگهای غلط در نقاط مختلف کشور را به فراموشی سپردند. در نهایت با این خواستن است که می توان به اهداف بلند مرتبه در زندگی رسید. به راستی که این خواستن مشقتهایی هم دارد که باید به جان و دل خریدشان.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]