تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816287840




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اتاق ۲۳ هتل اطلس؛ آقاتختی چرا اینجا خودش را کشت؟


واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: سایت ماهنامه شبکه آفتاب گزارش و تصویری از اتاقی که پیکر مرحوم غلامرضا تختی در آن پیدا شد،‌ منتشر کرده است؛

به گزارش تراز ،«هر کی اینجا بیاد اسم تختی رو جلو صاحب هتل بیاره، کتک می‌خوره، یا بد و بیراه می‌شنوه، می‌گه چرا تختی نرفت یه جا دیگه خودکشی کنه.» رنگ از روی رسپشن هتل اطلس پریده، تند و تند کاغذهای روی میز را جابه‌جا می‌کند: «بهتون می‌گم بهتره که سریع برید از اینجا. اصلاً ما نمی‌خواهیم هیچ یادی از تختی بشه، بعضی وقت‌ها خبرنگارها اینجا سر می‌زنن. برای فیلمبرداری هم که اومده بودن، صاحب هتل نگذاشت پاشون رو بگذارند اینجا، بارون شدیدی هم می‌اومد.»

دیگر برای صاحب هتل و کارکنانش مهم نیست که غلامرضا تختی، یکی از پرافتخارترین مردان تاریخ ورزش ایران، شهریور به دنیا آمده یا اینکه در یک روز بارانی در دی‌ماه در اتاق ۲۳ این هتل کشته شد یا خودش را کشته. هتل آتلانتیک سال‌ها سر این اتفاق دچار مشکلات جدی شده و تا مرز تعطیل شدن رفته. شاید به همین دلیل هم هست که نامش به هتل اطلس تغییر کرد. برای آنها مهم است که هتل هنوز کار می‌کند و از چهل اتاق، بیش از سی‌تایش هر شب مسافر دارد.

«صاحب هتل خیلی سر تختی دردسر و زجر کشید، با چنگ و دندون اینجا رو حفظ کرده تا امروز. این‌همه بدبختی هست تو جامعه. چرا نمی‌روید از آنها گزارش بگیرید؟ الآن چند دهه است از مرگ تختی گذشته. همه یادشون رفته. مردم حوادث رو زود فراموش می‌کنن.» از حیاط هتل می‌توان دید که در اتاق ۲۳، پشت پرده‌های توری سپید، سایه‌هایی در حرکت هستند. اتاق ۲۳ مهمان دارد.

رسپشن سرش را از روی کاغذها بالا نمی‌آورد، کت و شلوار طوسی به تن دارد. وقتی درباره‌ی دفترچه‌ی خاطرات تختی حرف می‌زند که در این هتل پیدا شده بود. یکی از خبرنگاران حاضر در صحنه آن را برداشت و به محمد بلوری، سردبیر حوادث کیهان، داد و بعدها ساواک این دفترچه را گرفت. «من خودم هم واقعاً بعضی وقت‌ها دوست دارم بیشتر درباره‌ی آن حادثه بدانم ولی نمی‌شود خب، امیدوارم بفهمید.» کمی مکث می‌کند: «حالا چی نوشته بود در این دفترچه؟» «آقای بلوری می‌گوید درباره‌ی اختلافاتش با زنش در این دفترچه نوشته شده بود. اینکه شرایط روحی خوبی ندارد.» سرش را به اندوه تکان می‌دهد: «نمی‌شود بعضی‌ چیزها را باور کرد.»

در و دیوار هتل بوی نا می‌دهد، بوی سفر. مسافران می‌آیند و می‌روند. دو قاب عکس از فرعون مصر به دیوار زده شده. هیچ‌کس نمی‌داند چرا. اینجا اتاق یک‌نفره نرخش ۱۶۰ هزار تومان است. اتاقی که تختی در آن مرده فرقی با بقیه‌ی اتاق‌ها ندارد: «چه فرقی می‌کند؟ الآن برای هیچ‌کس مهم نیست که توی این اتاق چه اتفاقی افتاده. اگر کسی حقیقت را بگوید کسی باور نمی‌کند. شما باور می‌کنی؟»

خدمتکار آهسته و مضطرب به حرف‌ها گوش می‌دهد. جلیقه و کراوات دارد. وارد که می‌شود از حیاط صدای شرشر آبِ آبنمای آبی می‌پیچد در اتاق. حیاط سبز سبز است. آن روز که گفتند تختی مرده، هوا سرد بوده. حتماً آب این حوض هم یخ زده بود: «این اتفاق زمانی افتاده که صاحب هتل تازه دو سه سالی بوده اینجا را خریده بوده، هتل بالای پنجاه سال سن دارد.»

اتاق ۲۳ در طبقه‌ی اول هتل است، پنجره‌اش باز می‌شود رو به حیاط. رستوران آن سوی هتل است. خدمتکار می‌گوید: «این پنجره را می‌بینید، در همین اتاق تختی خودش را کشته.» می‌گویند تختی سه شب در این هتل اقامت داشته است که شب سوم با تفنگ شکاری خودش را می‌کشد یا اینکه ماموران ساواک او را می‌کشند. خدمتکار به پنجره خیره می‌شود: «شاید هم خیلی سختی کشیده، مجبور بوده که به این نتیجه برسد که خودش را بکشد. ما که نمی‌دانیم چی به چی بوده.»

خدمتکار می‌پرسد: «شما ناراحتی از اینکه تختی خودش رو کشته؟» می‌گویم: «شما ناراحت نیستی؟» می‌گوید: «من از دستش ناراحتم. یک مرد، یک پهلوان نباید خودش را بکشد. نباید با مرگش زندگی یکی دیگر را به دردسر بیندازد. پهلوان که نباید این کارها را بکند.»

با جلیقه‌ی قهوه‌ای‌اش بازی می‌کند، اضطرابش بیشتر می‌شود: «بااین‌حال هنوز دوستش دارم. پدر من ورزشکار است، وقتی بهش گفتم که تختی اینجا مرده، گفت که اینجا را ول نکن. همان‌جا باش. تختی پهلوان بود. یک مرد بزرگ. مگر می‌شود جمع کردن پول برای مردم بویین‌زهرا را فراموش کرد؟ به مستمندان کمک می‌کرد. به هر کسی که نیاز داشت. بهش گفتم که اینجا می‌مانم.»

قسمت‌های اصلی هتل، که پشت سر در اصلی است، از بیرون پیدا نیست. رنگ سپید دارد و آرم آبی هتل اطلس. ساختمان آرامی که سال‌ها پیش با مرگ پهلوان آشفته شد، خدمتکار می‌گوید: «ای کاش پهلوان خودش را نمی‌کشت.» 
 
 



منبع: الف







زمانبندی انتشار: 9 شهريور 1395 - 16:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تراز]
[مشاهده در: www.taraznews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن