تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگويد: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، خداى متعال مى‏گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829492296




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آقای امید روحانی! شما کدام طرف ایستاده‌اید؟


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وب‌سایت کافه سینما: بهمن كيارستمي، فرزند عباس کیارستمی، پس از اتفاقات و حواشی اخیر میان اهالی سینما و پزشکان، هنگام درگذشت فیلمساز نام‌آور، در یادداشتی نوشته است:


بهمن، فرزند عباس کیارستمی، علیه منتقد باسابقه و بازیگر سینما و تلویزیون: «آقای روحانی! شما الان کدام طرف ایستاده‌اید؟!»



ما دیگه وکیل گرفتیم و بنده باید کمی زبون به دهن بگیرم تا مباحث فقط از مجاری قانونی و رسمی برن جلو (اگه بتونم). ولی تا کلام در مجاری قانونی جاری نشده دو چیکه حرف دارم بزنم و برم پی کارم.

چیکه یکم: دکتر میر دستیار جوانی داره به اسم دکتر ناصری که یکی دو سال از بنده کوچیک تره. کاری با تجربه اش ندارم و نمیتونم راجع به حذاقتش اظهار نظر کنم اما واقعا پسر گلیه و در غیبت دکتر میر کم نذاشت. تا اونجایی هم که بنده شنیدم گرفتاریها از عمل اول و دوم بوده و عمل سوم و چهارم رو که او انجام داده، عملهای درستی بودن. یادم نمیره روزی رو که قرار شد بعد از یک ماه و نیم بستری بودن بریم لواسون تا ابوی یک دوری بزنه و یک هوایی بخوره. غروب که شد و میخواستیم برگردیم بیمارستان پاش رو تو یه کفش کرد که برنمیگرده و میخواد یک شب تو خونش بخوابه، طوری که ما همه بریده بودیم. این آقای دکتر ناصری گفت من راضیش میکنم و در عین ناباوری ما تونست راضیش کنه. حذاقتش به کنار، جمله سازی بلده و حرف که میزنه تو چشمت نگاه میکنه. وقتی خوشحاله موسیقی که دوست داره رو با موبایلش برات میذاره و وقتی از چیزی خوشحال نیست بهت میگه. خدا حفظش کنه و از بلای تبختر پزشکی مصونش نگه داره.

چیکه دوم: از خودتون پرسیدین "امید روحانی" یا به قول ابوی "امید خالی بند" این روزها کجاست و چرا اصلا پیداش نیست و صدایی ازش در نمیاد؟ لازمه بگم که کولونسکوپی و تشخیص پولیپ در بیمارستان آراد انجام شده بود و قرار بود عمل هم همونجا انجام بشه اما به توصیه و اصرار امید که حتما با حذاقت دکتر میر آشنا بود، عمل در بیمارستان جم انجام شد. (اگر بعدا روایتی جز این گفت که حتما میگه، همین روزها که روی از همه پوشانده میتونین صحت و سقم این موضوع رو با دوروبری های صادق و مطلع چک کنین.)

پریشب که از جلسه نظام پزشکی برگشتم و کارد میزدی خونم در نمیومد برای دومین بار در این چهل روز زنگ زدم به امید روحانی. میدونستم در جلسات حضور داره و فکر کردم شاید بتونه بگه تو اون نظام پزشکی چه خبره. دیدم داره حرفهای عجیبی میزنه و اصلا انگار داره از روی یک دستور العملی، چیزی میخونه. یعنی عین همون حرفهایی رو که این روزها درباره تصمیم غلط فرانسه رفتن از پزشکهای نظام پزشکی میشنوی، امید هم میگفت. پرسیدم امید حاضری با من مصاحبه کنی همین ها رو بگی گفت نه نمیتونم. بهم گفتن صحبت نکن. و ادامه داد که: تو هم به جای این که الان انقدر هوچی بازی دربیاری بهتر بود به حرف ما گوش میکردی و بابات رو نمیفرستادی پاریس.

امید روحانی رو بعد از تنها باری که اومد خونه عیادت و ابوی با صدای بی صدایی و دست لرزون بیرونش کرد - و البته کم و بیش قبلش هم - اصلا کسی جدی نمیگرفت. در آن چهار ماه اما گاهی خودش دو سه هفته یک بار زنگی میزد و احوالی میپرسید یعنی مام اون پشت مشتها هستیم. شب پاریس رفتن ابوی هم به من زنگ زد و گفت آقا چه کار خوبی کردین. من که مدتهاست نظرم اینه که بفرستیمش بره. نشون به اون نشون که گفت ما امشب داریم میریم مهمونی فلان سفارت و اگه اجازه بدی این خبر رو من اعلام کنم. گفتم خیرش رو ببینی.

دکتر امید روحانی در عین حال که پزشک بیهوشی بیمارستان جم و عضو سازمان نظام پزشکیه، سالهاست عضو خانواده سینما هم هست. حالا در این دعوا امید کجا ایستاده؟ امید ناایستاده، بلکه توی خونش یه گوشه نشسته و آسه میره، آسه میاد تا گربه حوصلش سر بره. امید منتظره که آبها از آسیاب بیفته تا به قول خودش دوباره بتونه هم روپوش دکتر جکیل رو تنش کنه و هم کت آقای هاید رو. او بعد از پایان دعوای این دو صنف آروم آروم زندگیش رو در هر دو حرفه از سر میگیره، حقوق بازنشستگیش قطع نمیشه و پاش هم از بازی در فیلم و سریال و هیئت های انتخاب و داوری جشنواره ها بریده نمیشه.

آقای روحانی به سلامتیت...




۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن