تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816836692




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقد و بررسی No Man’s Sky


واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:

نقد و بررسی No Man’s Sky "به قلم کسری کریمی اصل" {این سیاره به خورشید نزدیک‌تر بود و حتی از فضا هم داغ به نظر می‌رسید. بخشی از آن را ابرهایی کم‌ارتفاع گرفته بود که نشانه‌ای بود حاکی از وفور آب؛ اما اثری از هیچ اقیانوسی به چشم نمی‌خورد. اثری هم از حیات هوشمند نداشت؛ دو بار گرد سیاره چرخیدند و حتی تک شی‌ءِ مصنوع و غیرطبیعی‌ای هم ندیدند. سرتاسر کره، از قطبین تا استوا، با شوُلای مِهی سبز و انگار کین‌توز و زهرآگین پوشیده شده بود. هیلوار گفت:"به نظرم باید خیلی محتاط باشیم این دنیا زنده‌ست..."*} در همین ابتدا با گریزی به انتها اعلام می‌کنم که موخره توصیف بالا با آن اعلان بی‌نظیرش از زنده بودن جهان سیاره پایان‌بندی نهایی مطلب پیش‌رو نیز خواهد بود، درست جایی که من اعتراف می‌کنم No Man’s Sky آخرین اثر استدیو کوچک Hello Games واقع در گیلدفورد انگلستان با تنها 15 کارمند شاید در کمال ناباوری درست همانی شده که قرار بود باشد، اما پیش از آن که غرق در مدح و ثنا شویم بیایید به این بپردازیم که No Man’s Sky  اصلا قرار بود چه کند و چرا در این امر موفق شد. به متن برگردیم، پاراگرافی که در ابتدا خواندید با وجود تمام شباهتش به فضاهای No Man’s Sky توصیف من یا فرد دیگری از تجربه‌اش در این بازی نیست، بلکه بخشی از رمان "شهر و ستارگان" اثر "آرتور سی‌کلارک" است که بسیاری او را به خاطر همفکری‌هایش با "استنلی کوبریک" در فیلم "2001 ادیسه فضایی"می‌شناسند، سی‌کلارک به همراه  دو تن دیگر یعنی "آیزاک آسیموف" و "رابرت آنسون هاین‌لاین" از مهم‌ترین و جریان‌سازترین نویسندگان ژانر و گونه‌ای محسوب می شوند که No Man’s Sky از دل آن برآمده است، یعنی یکی از زیر‌ژانرهای ادبیات گمانه‌زن به نام "علمی‌تخیلی سخت" که نقطه تلاقی علوم و فنون مهندسی در بطن عنصری به نام روایت و داستان بشمار می رود و آثار این ژانر با درون‌مایه‌هایی همچون، فن آوری، اکتشاف ، فضا، زیست و فرهنگ‌های فرازمینی ارائه می شوند.

"بازی از همان ابتدا که شروع می‌شود به شما می‌فهماند که چیزی به نام داستان ندارد، شما فضانوردی هستید با یک فضاپیمای خراب در یک سیاره ناشناخته" علمی‌تخیلی‌سخت با پشتوانه‌ای مشتمل بر ده‌ها غول ادبی که خروجی‌شان چیزی‌ بالغ بر صدها جلد رمان و هزاران داستان کوتاه است، به شکل وسیعی پایش را از صرف متن بودن درازتر کرده و به گونه‌های دیگر هنر هم سرک کشیده، مثل 2001 ادیسه فضایی و سولاریس در سینما، یا حتی کمی متاخرتر مریخی ریدلی اسکات و در نهایت مثل همین No Man’s Sky در چهارچوب ویدئوگیم؛ چیزی که به عقیده‌ من این اثر را از آثار قبلی جدا می کند این نکته است که برخلاف آن‌ها به جای آن که اقتباسی از آثاری از این ژانر باشد اقتباسی از کل مفهوم علمی‌تخیلی ‌سخت به حساب می‌آید. بازی از همان ابتدا که شروع می‌شود به شما می‌فهماند که چیزی به نام داستان ندارد، شما فضانوردی هستید با یک فضاپیمای خراب در یک سیاره ناشناخته، سیاره‌ای که برای هر کس در شروع‌اش از بازی متفاوت است، خساست عجیب اثر  در بروز خود از همان ابتدا به شکل چشم‌گیری خود را به یکی از عناصر و مولفه‌های بازی در فضاسازی‌اش بدل می کند، خیلی ساده به شما می‌گوید که برای پیش‌روی کردن باید سفینه را تعمیر کنید و بعد شما را به حال خود رها می‌کند، و این حس تنهایی و غریب بودن، حس بودن در فضاهای ناشناخته با این نوع از رویکرد درست سازندگان در دخالت حداقلی در مسیر گیمر از همان آغاز به تم اصلی بازی بدل شود و همچون چتری بر تمام لحظات شما از بازی سایه می اندازد؛ باید پیشروی کنید، بله باید پیشروی کنید و برای پیشروی کردن باید فضاپیمای خود را تعمیر کنید و این امر نیز مستلزم داشتن یکی سری از منابع است که برای بدست آوردنشان باید به دل سیاره بزنید، به درون ناشناخته‌ها، و درست در همین نقطه بازی یکی دیگر از برگ‌ برنده‌هایش را رو می‌کند، عنصری به نام تلاش برای بقا، شما ابزار منابع محدودی در اختیار دارید، با کوله ای بسیار محدودتر، سفینه روی سطح سیارات تا حدی بسیاری نقش نقطه امن را برایتان ایفا می کند، بدین صورت که داخلش حداقل از عناصر متخاصم خارجی سیاره در امانید، اما وقتی مجبور به دور شدن از آن می‌شوید دیگر خودتان هستید و یک جهان بکر و وحشی، تنها وسیله شما نوعی ابزاره چندکاره اسلحه طور است که هم برای دفاع به کار می‌آید هم جست‌و‌جو و استخراج که اجزایش از شما فانی‌ترند و یک لباس فضایی که دست‌کمی از قبلی ندارد.

"برای ارتقا تکنولوژی در بازی شما مستلزم به برقراری ارتباط با بیگانگان و یا یافتن بقایای سفینه های گذشتگان بر سطح سیارات هستید و در بدترین شرایط حتی باید به یک سیاره جدید نقل مکان کنید" هرکدام از این سه دارایی یعنی فضاپیما، ابزار چندکاره و در نهایت لباس فضایی، متشکل از بسیاری از عناصر و فن‌آوری ها هستند که هرکدام علاوه بر اینکه برای انجام وظیفه نیازمند سوخت بخصوصی‌اند، توانایی تغییر و ارتقا را نیز دارند. اوضاع زمانی چالش برانگیز تر می شود که بدانیم همه اینها مستلزم داشتن تکنولوژی مورد نیاز است، هم تکنولوژی و هم سوخت تنها با پیشروی و واکاوی در بازی به دست می آیند، ‌که شاید در حرف بسیار ساده باشد اما در عمل شما مستلزم به برقراری ارتباط با بیگانگان و یا یافتن بقایای سفینه های گذشتگان بر سطح سیارات هستید و گاهی هم برای یافتن یک عنصر خاص که نه در سیاره‌تان پیدا می شود و نه در ایستگاه فضایی مجبور به رفتن به یک سیاره و حتی یک کهکشان دیگر خواهید بود. بعد از تعمیر سفینه و خارج شدن از جو سیاره آغازین، بازی شمه دیگری از خود را رو می کند، عظمت و بی‌کرانگی، عظمتی که در برابرش حسی  بی‌نهایت "ری بردبری‌وار" را بر مستولی می‌کند که براستی "ما غیرممکنی هستیم در این جهان غیرممکن". چیزی حدود هجده کوینتیلیون ( 180000000000000000) سیاره در مقابل شماست، همه آماده کشف و جست‌وجو. در نگاه اول، در مواجه با چنین چیزی، ذهن شروع به توجیه می‌کند، که بله احتمالا یک سری عناصر و المان‌ها را سازنده ساخته و در یک مکانیزمی ریخته و آن هم با انواع ترکیب های مختلف از آن هجده کوینتلیون خروجی گرفته، خب گام اول باید بگویم اشتباه نمی‌کنید، اما نکته‌ای که احتمالا این وسط گم می‌شود، این است که Hello Games مثل هر خالق دیگری همیشه چند قدم از مخاطبانش جلوتر است. عناصر متغیر بیش از چیزی هستند که در مخیله بگنجند، از چند ده هزار گونه جانوری و پوشش های مختلف گیاهی تا نوع هوای موجود در سیارات و عناصر موجود در آنها، از چند لایه بودن سطح سیارات و میزان پستی بلندی تا شرایط آب و هوایی و اقلیمی متنوع و بسیاری دیگر؛ ضمنا این نکته را هم از نظر فراموش نکنید که تک تک این عناصر با معیاری متفاوت از واقعیت روزمره به وجود آمده‌اند و خروجی مستقیمی هستند از همین ادبیات گمانه‌زنی که در ابتدا شرحش دادیم، از یک آزمایشگاه متروک در یک سیاره بی آب و علف بگیر، تا بیگانگانی که زبانشان را بلد نیستید به دنبال راهی برای ارتباط برقرار کردن با آن‌ها می‌گردید، یک ایستگاه فضایی شلوغ پر از نژادهای عجیب و غریب، سیاراتی رادیواکتیوی که تشعشات عناصرناپایدارشان هر لحظه بیشتر از لباستان عبور می کند و بسیاری دیگر که تا پیش از No Man’s Sky صرفا در آثار امثال "رابرت شکلی" و "استانیسلاو لم" صورت پذیرفته‌اند و در اینجا جانی تازه در مدیوم گیم بهشان دمیده شده است.

"بازی به مثابه‌ی یک تجربه شوک آور عمل می کند، یعنی برای خود مرزهای مشخصی ترسیم می کند و براساس آن مرزها خود را معرفی می کند و تجربه و نقد بازی نیز باید با در نظر گرفتن این مرزهای منحصربفرد باشد." بازی در عین عدم بهره گیری از داستان و هدفی مشخص، سرشار از اهدافی است که به شکل حیرت آوری مخاطب بی‌واسطه از جهان اثر آن را دریافت می‌کند، ممکن است به گونه‌های جانوری عجیب و غریب بازی علاقه داشته باشید پس به تعامل با آنها می‌پردازید، بهشان غذا می‌دهید و برای کشف گونه های جدیدتر شروع به کاوش می کنید، می توانید یک تاجر باشید، خرید و فروش کنید و به فردی ثروتمند در جهان آفرینش تبدیل شوید که سوار بر لوکس ترین فضاپیماها به پیش می تازد و هر چیزی را می خواهد بدست بیاورد. حتی می توانید یک عنصر مخرب باشید، خود را از لحاظ نظامی و دفاعی قدرتمند سازید تا به تصرف سیارات و نابودی موجودات آن بپردازید، فضاپیماهای بیگانگان را از پای در بیاورید و قدرتمندترین فرد آفرینش شوید، هر چند که با مشاهده بزرگی و عظمت جهان، بازی مفهوم بهترین بودن را نیز برای شما پوچ جلوه می‌کند، شما به هر جا و مقامی در بازی برسید باز هم در مقابل این آفرینش بی همتا هیچ هستید و این هیچ بودن را در دنیای بازی های ویدئویی تنها با No Man’s Skyقابل درک است. جهان‌سازی No Man’s Sky در مدیوم بازی تابه حال نمونه مشابه نداشته پس اگر طرفدار پر و پاقرص ژانرش باشید به مثابه یک رویا عمل می‌کند، اگر نه باز هم با توجه به نوع و شیوه بیان منحصر به فردش، یعنی دوری جستن از روایت و تلاشش از طریق غرق کردن مخاطب در خود با جهان‌سازی منحصربفردی که دارد برای شما تجربه ای بی نهایت متفاوت را رقم می زند و همین بُعد تجربی بازی، خارج از عرف عمل کردنش ضمن ارزش دادن به اثر عاملی می شود برای اینکه نقدش با دیگرا آثار متفاوت باشد چرا که اصولا تجربیات را خیلی سخت می‌توان به ورطه‌ی نقد و بررسی کشاند، زیرا تحلیل و نقد ( یا به طور دقیق تر چیزی که به این اسم اکنون میان ما جا افتاده) صرفا فرایندی جهت تطبیق دادن آثار با چهارچوب های ذهنی مخاطب و منتقد شده، یعنی یک پیش زمینه‌ی ذهنی‌‌ دائما در پس‌زمینه وجود دارد که ادراک ما را از اثر تحت الشعاع خود قرار می‌دهد، پیش‌زمینه‌ای که حاصل تجربه، شیوه زیست و بسیاری دیگر از عوامل است، به قول کانت، همچون عینکی سبب می شود که همه چیز را از چهارچوب آن نگاه کنیم و آثار را از پس لنزهای آن به نظاره بنشینیم. پس با تمامی این تفاسیر جهان زنده No Man’s Sky به هیچ طریقی به نقد کشیده نمی شود، چرا که در هیچ یک از چهارچوب هایی که تا به امروز در مدیوم بازی ها ترسیم شده نمی گنجد، بازی به مثابه‌ی یک تجربه شوک آور عمل می کند، یعنی برای خود مرزهای مشخصی ترسیم می کند و براساس آن مرزها خود را معرفی می کند و تجربه و نقد بازی نیز باید با در نظر گرفتن این مرزهای منحصربفرد باشد.

نکات مثبت جهان سازی کامل و درست دارای روح و هویت منحصربفرد القا درست بی حد و مرز بودن آفرینش و هیچ بودن انسان در مقابل آن موسیقی و صداگذاری تجربه ای نوآورانه نکات منفی بی هدفی بازی گاهی اوقات دردسرساز می شود تاثیرگذاری ناچیز NPCها در تغییر دید و جهان بینی شما برخی مشکلات فنی با وجود تنوع جغرافیایی و اقلیمی عالی، تنوع تجربه پس از مدتی کمرنگ می شود سخن آخر No Mans Sky در مقام یک بازی بی‌شک بی‌عیب و نقص نیست، مثل هر بازی دیگری یک تاریخ مصرف دارد اما قدرتش در تجربه‌ای است که به شما می‌دهد، به نظرم با آن باید همچون یک موجود زنده برخورد شود، موجودی سرشار از ابعاد مختلف که فراتر از هر چیزی درون خود یک روح بزرگ دارد، قرار نیست مثل یک ماشین آخرین مدل به شما سواری بدهد یا حتی مثل برخی گونه های پست تر صرفا  توهم سواری را در شما ایجاد کند. بزرگترین دستاورد بازی این حقیقت است که حتی بدون داستان نیز می توان با خلق یک جهان کاملا زنده و پویا مخاطب را در خود غرق کرد تا بی هیچ چهارچوبی به دنبال علایقش باشد. روزی کارگردان بازی در وصف اثرش گفته یود که بازی این رویای کودکی همه ماست، و ما نیز در نهایت می‌توانیم بگوییم No Man’s Sky ثابت می‌کند که مدیوم گیم بسیار بهتر و تاثیرگذار تر از هر مدیوم دیگری حتی سینما می تواند مخاطب را به مصاف تجربیات غیرممکن و غیرقابل وصف ببرد. نقد بازی بر مبنا نسخه PS4 انجام شده است.



5 ساعت پيش





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


علم و فناوری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن