واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: راننده پاكدست كيف 100 ميليوني را به زائر كربلا رساند
حسينمحمدنژاد، راننده پاكدست كه كيف حاوي يكصدميليون تومان پول و طلا را به زائر كربلا رساند، ماجرا را شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل اتوبوس مسافربري جوان سير، حامل زائران كربلا در يكي از محلههاي قلعه حسنخان توقف كرد و زائران يك به يك از اتوبوس پياده شدند. بعد از پياده شدن مسافران بود كه مدير كاروان به درخواست راننده بار ديگر اتوبوس را بررسي كرد تا وسايل همراه مسافران داخل اتوبوس جا نمانده باشد. بعد از كامل شدن بررسيها، راننده پشت فرمان نشست و راهي شركت مسافربري شد. راننده وقتي در شركت توقف كرد و مشغول نظافت شد، زير يكي از صندليها كيف زنانهاي پيدا كرد. او بعد از گشودن در كيف، متوجه مقدار زيادي دلار، طلا و پول نقد به ارزش يكصد ميليون تومان شد.
حسين محمدنژاد، 50 ساله در شرح ماجرا به خبرنگار ما گفت: من از آزادگان دوران دفاع مقدس هستم و شش سال را در اسارت گذراندم. بعد از آزادي از زندان بعث و از مدتي قبل در شركت جوان سيرايثار به عنوان راننده اتوبوس بينشهري مشغول كار هستم.
او در شرح ماجراي پيدا كردن كيف هم گفت: آن روز مشغول نظافت داخل اتوبوس بودم كه زير يكي از صندليها كيف زنانهاي پيدا كردم. بعد از گشودن در آن متوجه مقدار زيادي دلار و طلا داخلش شدم. اول به دنبال شماره تماس يا مشخصات صاحب كيف گشتم، اما چيزي داخلش كيف نبود به خاطر همين خيلي زود با مدير كاروان تماس گرفتم و ماجرا را توضيح دادم. مدير كاروان گفت: صاحب كيف متوجه گم شدن آن شده و به او مراجعه كرده است. خيلي زود خودم را به آنها رساندم و كيف را تحويل صاحبش دادم. صاحب كيف زن ميانسالي بود كه به شدت گريه ميكرد. او آن قدر هول شده بود كه براي قدرداني ميخواست دستم را بگيرد. ميگفت كه طلاها امانت مردم بوده و فكر ميكرده كه كيف را داخل خاك عراق جا گذاشته است.
راننده اتوبوس درباره مژدگاني هم گفت: من اين كار را براي رضاي خدا انجام دادم و اصلاً توقع ندارم درباره كار درستي كه وظيفه انساني ما است مژدگاني بگيرم با اين حال آن زن با اصرار 50 هزار تومان، رئيس كاروان 50 هزار تومان و مدير شركت هم 200 هزار تومان به من مژدگاني دادند.
راننده درباره وسوسه برداشتن كيف هم گفت: آدم بايد خودش را جاي مالباخته بگذارد تا بتواند اندكي ارزش كار خداپسندانهاي را كه انجام ميدهد، درك كند. از اينكه آن مادر را خوشحال كردم و رضاي خدا را به دست آوردم، خدا را شكر ميكنم. من سختيهاي زيادي را در اسارت گذراندهام و عمل به تكليف الهي را وظيفه خودم ميدانم. او درباره سوابق كاري كه انجام داده هم گفت: اين براي سومين بار بود كه توانستم كيف مسافري را به او برسانم. يك بار بعد از پياده كردن مسافراني كه از رشت به تهران منتقل كرده بودم، متوجه شدم كه يكي از مسافران كيف خودش را جا گذاشته است. داخل آن كيف 7 ميليون تومان پول بود كه با كمك مديران شركت صاحب آن را پيدا كرديم. يك بار هم در مرز مهران متوجه شدم كه كيف يكي از زائران كه داخل آن اوراق هويتي و گذرنامه و مقداري پول و طلا بود، جا مانده است. من آن كيف را به مديران شركت دادم و آنها بعد از پيگيري آن را به صاحبش رساندند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]