واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وبسایت کودک آنلاین: در بسیاری از اوقات، فرزندان یک خانواده که از شرایط محیطی یکسانی برخوردار بوده اند، از نظر شخصیت و رفتار، تفاوت های چشم گیری با هم دارند. چرا؟
گرچه بعضی از تفاوت ها را می توان به سرشت موروثی بچه ها نسبت داد، اما ترتیب تولد و موقعیت فرزندان در خانواده نیز تاثیراتی دارد. عوامل زیادی بر رشد بچه ها تاثیر می گذارد و اگر والدین بدانند که ترتیب تولد بر بچه ها چه تاثیری می گذارد، بهتر می توانند فرزندان خود را درک کنند.
فرزند ارشد: بزرگترین، اولین و بهترین؟
فرزندان نخست، اغلب برای کسب جایگاه بهتر در خانواده، سعی می کنند مسئولیت پذیر و کمک کننده باشند. گاهی نیز در کمال گرایی کمی زیاده روی می کنند. قبل از آمدن فرزند دوم، آنها مرکز توجه اند و بعد از آمدن فرزند دوم رئیس می شوند.
بیش از حد موفق و بیش از حد مضطرب
والدینی که به فرزند اولشان افتخار می کنند از او انتظارات بالایی دارند. آنها فرزند خود را غرق توجه و تشویق می کنند، اما چون والدینی تازه کارند، خودشان مضطرب و نگرانند. در نیجه آثار موفقیت های بیش از حد فرزند اول به خوبی دیده می شود؛ فرزند اول سخت تلاش می کند تا رضایت والدینش را جلب کند و نتیجۀ این تلاش در زندگی تحصیلی و شغلی این فرزندان دیده می شود.اما فرزندان اول از خواهر و برادر کوچکتر خود مضطرب ترند. فرزندان بعدی خوش شانس هستند، چون والدین آنها از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند.فرزند اول که زمان بیشتری را با بزرگالان گذرانده است، نسبت به فرزندان بعدی با اقتدار، بیشتر سازش می کند و برای آن بیشتر احترام قائل است.فرزندان نخست چون نفر اول بوده اند، معمولاً حالت رئیس مآبانه ای پیدا می کنند. دخترانی که فرزند اول هستند، معمولاً حالتی مادرانه دارند و از بچه های کوچکتر خانواده حمایت می کنند.
نکته: فرزندان نخست اغلب احساس می کنند که باید مسئولیت پذیر باشند، پس به آنها به قدر کافی فرصت بدهید که کودکی کنند و به خودشان سخت نگیرند. اجازه بدهید یاد بگیرند که شکست خوردن اشکالی ندارد و لازم نیست به دنبال کمال صد در صد باشند.
فرزندان شورشی؟
وقتی فرزند دوم یا سوم به دنیا می آید، مادر و پدر در نقش خود به عنوان والدین، آرام تر و خون سرد ترند. بچه ها نیز در نتیجه احتمالاً آرامش بیشتری دارند. فرزند دوم می بیند که نقش کمک کننده و مسئولیت پذیر را کسی قبل از او گرفته است.فرزند بزرگتر هم از نظر سنی و هم از نظر تجربه از او جلوتر است، پس بهتر بودن در تحصیل نیز برای فرزند دوم مشکل است. به همین دلیل است که بسیاری از فرزندان دوم در زمینۀ برخورد اجتماعی و معاشرت می درخشند، منعطف و سهل گیرند، اهل همکاری می شوند و کلاً از محبوبیت بیشتری برخوردارند.
وقتی فرزند اول یکی از نقش ها را در خانواده به تنهایی به عهده می گیرد و برای فرزندان دیگر در آن نقش جای خالی باقی نمی گذارد و وقتی فرزند اول این الگوی ذهنی را پیدا می کند که همیشه جلب نظر والدینش برایش مهم باشد، فرزندان بعدی معمولاً تلاش بیشتری می کنند با هم شیرهای خود متفاوت باشند و جایگاه خود را بدین ترتیب به دست بیاورند.بچه های کوچکتر به طور خاص نسبت به اینکه با هم شیرهای بزرگترشان مقایسه شوند، حساس هستند، و برای رویارویی با این مسئله کاری می کنند که با فرزند شماره یک، کاملاً متفاوت باشند.
نکته: مسئولیت بیش از حد بر دوش فرزند بزرگترتان نگذارید. از او به عنوان پرستار بدون دستمزد فرزندان کوچک تر استفاده نکنید.
تحقیقات اخیر نشان می دهد که فرزندان اول بیشتر نگران جلب رضایت والدین و بچه های بعدی بیشتر نگران رقابت با هم شیرهایشان هستند. نگرشی که در هر کدام از این بچه ها نسبت به زندگی شکل می گیرد، بازتاب شرایطی است که از ابتدای کودکی با آن زندگی کرده اند.یکی از تفاوت های عمدۀ بین فرزندان نخست و فرزندان بعدی این است که فرزندان نخست به احتمال بیشتری از نظر فکری محافظه کارانه و طرفدار وضع موجود اند و فرزندان بعدی به طور مادرزادی اهل شورش اند.
این وسط گیر کرده ام
بچۀ وسطی ممکن است احساس کند که بین هم شیرهایش له شده است، و ممکن است این تصور در ذهن او شکل بگیرد که در زندگی مورد بی عدالتی قرار گرفته، چون نه فرزند ارشد محسوب می شود و نه ته تغاری.فرزندان وسطی معمولاً سیاستمداران خوبی هستند و گاهی نیز تا حدی رو راست نیستند، چون نه فرزند بزرگ بوده اند و نه فرزند کوچک و همیشه برای کسب موقعیت تلاش کرده اند. فرزندان وسطی در بسیاری از اوقات نقش میانجی و آشتی دهنده را به عهده می گیرند.
نکته: آیا هرچه چرخ بیشتر جیرجیر کند، به آن بیشتر روغن می زنید؟ یادتان باشد که با فرزند وسطی خود به طور خاص و فراوان رابطه برقرار کنید تا احساس نکند او را نادیده می گیرید.
فرزند ته تغاری
ته تغاری خانواده معمولاً لوس و وابسته به والدین است، اما معمولاً قانون شکن نیز می باشد. یکی از روشن ترین نتایج تحقیقات این بود که در خانواده هایی که سه فرزند دارند، کوچکترین فرزند اغلب محبوب مادر است.ممکن است فرزند آخر تصمیم بگیرد که لوس و با نمک وابسته باقی بماند و به همین دلیل مهارت های لازم را برای به دست آوردن دل آدم ها و استفاده از آدم ها در جهت رسیدن به اهداف خود کسب کند.
نکته: فرزند آخر خود را جدی بگیرید و به او فرصت بدهید که بزرگ و مسئولیت پذیر شود.
به خانوادۀ خود بنگرید و ببینید که آیا فرزندان شما نیز در این نقش های منطبق بر ترتیب تولد می گنجند یا خیر. اما به خاطر داشته باشید این مطالب فقط برای راهنمایی شماست و همیشه در هر قانونی استثناهایی نیز وجود دارد.
۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]