تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ذكر زبان حمد و ثناء، ذكر نفس سختكوشى و تحمل رنج، ذكر روح بيم و اميد، ذكر دل صدق ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837480907




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چهار روایت از لحظه بازگشت آزادگان


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
چهار روایت از لحظه بازگشت آزادگان
چهار روایت از لحظه بازگشت آزادگان امروز 26 مرداد ماه سالروز بازگشت افتخارآمیز آزادگان به میهن است.


به گزارش فرهنگ نیوز؛ سرهنگ «حبیب‌الله کلانتری» از خلبانان هوانیروز بود که در سال 1353به استخدام هوانیروز ارتش درآمد. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در تهران خدمت کرد و تا آن زمان مأموریت‌های مختلفی برای هوانیروز انجام داد. اما یک ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی و افزایش تحرکات مرزی به بندر ماهشهر اعزام و زیر نظر شهید فلاحی مشغول انجام مأموریت شد.

با آغاز جنگ تحمیلی،کلانتری خلبان هلی‌کوپتر(uH1) که هم قابلیت جنگندگی دارد و هم از آن برای حمل مهمات و مجروح استفاده می‌شود در منطقه جنوب عملیات‌های مختلفی انجام داد اما در روز دهم جنگ و زمانی که در منطقه «خسروآباد» آبادان در حال انجام عملیات بود، مورد اصابت راکت دشمن قرارگرفت. کمک خلبان وی شهید شد و خود سرهنگ هم به اسارت نیروهای عراقی درآمد. از آن زمان به بعد به همراه 32 خلبان ایرانی دیگر به مدت 10 سال در اردوگاه‌های اسرا، بلکه در زندان‌های «ابوغریب» و «الرشید» در بی خبری و به دور از چشم مأموران صلیب سرخ نگهداری شدند و در سال 69آخرین اسیرانی بودند که آزاد شدند.

روزهای بازگشت

این قهرمان ارتشی در رابطه با روز آزادیش روایت می‌کند: «زمانی که از مرز وارد کشور شدیم. شب در قصرشیرین یا اسلام‌آبادغرب مستقر شدیم. در پادگانی که در آن مستقر شده بودیم. تعدادی از مردم به استقبال ما آمده بودند. ولی ما کسی را نه از مسئولان و نه از مردم نمی‌شناختیم. آن شب تا صبح هیچ یک از ما نخوابیدیم. صبح فردا هم ما را مستقیم به تهران بردند. تقریبا پنج روز در قصرفیروزه به صورت قرنطینه از ما نگه‌داری شد. البته در طول این مدت به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی و آقای حبیبی معاون اول رییس‌جمهور وقت و همچنین مرقد امام(ره) رفتیم و بعد از پنج روز ما را گروه گروه به شهرهای خودمان فرستادند و من هم به همراه سه نفر دیگر از همشهریانم که کرمانشاهی بودند به فرودگاه آمدیم.

با همکاری فرمانده وقت فرودگاه مهرآباد، شبانه به فرودگاه کرمانشاه رسیدیم. در آنجا تعدادی از مردم و آشنایان و اقوام و فرمانده فرودگاه کرمانشاه ما را به استانداری کرمانشاه برد. پس از دیدن اقوام و خانواده‌ام از هرکسی که می‌دیدم سراغ پدر و مادرم را گرفتم ولی خبری از پدر و مادرم نبود و هر کسی چیزی می‌گفت. ابتدا گفتند که به سفر زیارتی رفته‌اند. بعد از یک هفته گفتند پدرت فوت شده و مادرت به زیارت رفته است و بعد از مدتی دیگر هم گفتند که مادرم هم فوت شده است و این برایم خیلی زجرآور بود و از نظر روحی بسیار شکسته‌ام کرد. با این حال شش ماهی به حالت مبهوت زندگی می‌کردم. در این مدت به خاطر 10 سال زندگی در زندان و بی‌خبری احساسی شبیه به کسی که از داخل آب جوش آن را به داخل آب سرد بیندازند،داشتم. »

وحدت عامل خنثی کننده ترفندهای دشمن بود

همچنین امیر خجسته از آزادگان دوران دفاع‌مقدس است که پانزدهم مردادماه سال 1361 به اتفاق جمعی از رزمندگان پس از نفوذ به خاک عراق و نبردی سنگین در نزدیکی خانقین به اسارت دشمن در آمدند.

او می‌گوید: « در مقابل فشار و جو حاکم بر اردوگاه به یقین تنها عاملی که توان مقابله و شکستن ترفندهای دشمن را خنثی می‌کرد وحدت عمل و تصمیم‌گیری‌های معقول رهبران گروه بود. از امتیارات دیگر این اردوگاه وجود ارزشمند روحانیونی بود که از سوی مرحوم ابوترابی به عنوان مسئولان فرهنگی و ارشادی عمل می‌کردند. پس از فراق حضرت امام (ره)، سال 68 با تمام ناملایماتش گذشت. جنگ پایان یافته بود و نگاه ما نیز ناخواسته تغییر اساسی داشت. نگاهی همراه با بیم و امید که با وضعیت بلاتکلیفی روبرو بود،به هر سال 69 نیز سپری شد و مذاکرات صلح در ژنو با قانون‌شکنی عراق به بن بست نزدیک می‌شد. نمایندگان جمهوری اسلامی ایران خواستار اجرای تمام بندهای قطعنامه بدون کم و کاست بودند.

کم‌کم روزهای اسارت به پایان خود نزدیک می‌شد. خود را برای سفری تاریخی آماده می‌کردیم و برای بازگشتن به وطن حال و هوایی دیگر داشتیم. گویی شب عملیات است. یکدیگر را در آغوش می‌کشیدیم و از هم حلالیت می‌خواستیم، آن شب در گوشه‌ای از آسایشگاه نشستم ساعت‌ها به فکر فرو رفتم. حساب خود را رسیدم چه چیزهایی که در این مدت به دست آوردم و چه چیزهایی که از دست دادم. کاروان اتوبوس‌ها در اردوگاه به صف ایستاده بودند. خوشحالی سر تا پای وجودمان را فرا گرفته بود.

لحظه‌ها به سختی می‌گذشت. گویی زمان متوقف شده بود. آن روز بیشتر از تمامی سال‌های اسارت خود را نمایان می‌کرد. اتوبوس‌ها جاده‌ها را طی کردند تا به مرز رسیدیم. بچه‌ها شروع به خواندن سرودی که از پیش تهیه کرده بودند کردند. اشک در چشم‌هایمان حلقه زده بود و گریه شوق امانمان نمی‌داد. نخستین کسی که به استقبالمان آمد سردار همدانی بود و پس از طی تشریفاتی سوار اتوبوس‌ها شدیم و به سوی دیارمان حرکت کردیم.»

ابتدا به مرقد امام رفتم

ذوالفقار طلوعی که مدت 10 سال و 29 روز اسارت بوده است توضیح می‌دهد:«قشنگ‌ترین خاطره‌ای  از سال‌های اسارت به یاد می‌آورم عشق،صفا و یکرنگی اسرا بود و امروز چنین یکرنگی‌ای را در هیچ کجا نمی‌توان مشاهده کرد.

در کشوری مثل عراق که قانون حسابی نداشت و همه چیز بر اساس زور بود، در اردوگاه‌ها نیز فشارهای فراوانی به اسیران وارد می‌شد و نیروهای عراقی اذیت و آزار روحی و جسمی اسیران را در دستور کار داشتند.عراقی‌ها دستور داشتند به گونه‌ای با اسرای ایرانی برخورد کنند که نتوانند سالم به کشور بازگردند و دوباره خدمت کنند.

زمانی که اسیر شدم مجرد بودم و موقع بازگشت نیز جز آخرین گروه‌هایی بودم که در شهریور سال 69 به کشور بازگشتم. تنها آدرسی که از خانواده‌ام داشتم همان چیزی بود که پشت نامه‌ها برایم می‌نوشتند و پیدا کردن این آدرس بعد از آن همه سال دوری از کشور برایم سخت بود.

تصمیم گرفتم پیش از آنکه خانواده‌ام را ببنیم به مرقد امام خمینی(ره) بروم و به همین جهت با هواپیما به تهران رفتم و بعد از تجدید میثاق با بنیانگذار انقلاب، به دیدار رهبری رفتم و سپس برای دیدن خانواده‌ام به کرمانشاه بازگشتم. خانواده‌ام به شدت نگران حال من بودند و بی‌صبرانه انتظار می‌کشیدند که ببینید اینهمه سال اسارت چه بر سر من آورده. چون نگران وضعیت خانواده‌ام بودم ابتدا به منزل عمویم رفتم و بعد خانواده‌ام را از بازگشتم مطلع ساختم. »

نعره رئیس مسیحیان کاتولیک برای کمک به آزادگان

احمد تیزچنگ دیگر آزاده دفاع‌مقدس که در 14 سالگی اسیر شد. وی روایت می‌کند: «روز پنجم بهمن‌ماه سال 1361 نیروهای بعثی عراق من را اسیر کردند.رئیس مسیحیان کاتولیک، سال 1364 به اردوگاه اسرای نوجوان ایرانی آمد. او از همه آسایشگاه بازدید کرد. در پایان بازدیدش از اردوگاه، ناگهان دیدیم که او وسط محوطه اردوگاه ایستاد و صلیبش را رو به آسمان گرفت و نعره کشید. از همراهانش پرسیدیم که او چرا این کار را کرد و چه می‌گوید؟ در جواب به ما گفتند:«می‌گوید از خدا برای شما کمک می‌خواهد و از اینکه چگونه توانسته‌اید در زیر شکنجه و سختی‌های اسارت زنده بمانید، تعجب می‌کند.»

یک روز پیش از آزادی از اسارت، عراقی‌ها داخل آسایشگاه آمدند و خبر دادند که قرار است ما را آزاد کنند. باورمان نمی‌شد و احساس می‌کردیم که قرار است به اردوگاه دیگری منتقل شویم و بعد از آن به گونه‌ای سربه‌نیستمان کنند تا اینکه صبح یکی از روزهای شهریورماه از طریق مرز خسروی به ایران بازگشتیم. سه تن از عوامل عراقی تبادل اسرا کت و شلوار به تن داشتند و با تشریفات ما رابه یکی ایرانی که مسول تبادل اسرا بود تحویل دادند.آن موقع بود که دیگر مطمئن شدیم به ایران رسیده‌ایم.»

منبع: ایسنا


95/5/26 - 10:06 - 2016-8-16 10:06:53





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن