واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پسر نوجوان که در دام یکی از اوباش محلهشان گرفتار شده بود با ارسال یک پیامک توانست پلیس را از ماجرا باخبر کند.
به گزارش جوان، ماجرا روز يكشنبه ششم تيرماه امسال از آنجايي آغاز شد كه پسر نوجواني پيامكي از يكي از دوستانش به نام شهرام دريافت كرد. شهرام در آن پيام نوشته بود از سوي يكي از بچههاي محل كه مرد 33 سالهاي به نام شايان و از اوباش محل است با تهديد چاقو ربوده شده است. بعد از آن بود كه پسر نوجوان سراسيمه به كلانتري در شرق تهران رفت و اعلام كرد دوست 14 سالهاش از سوي مرد شروري ربوده شده و براي نجات او درخواست كمك كرد.
پسر نوجوان گفت: دقايقي قبل پيامكي از شهرام دريافت كردم. او نوشته بود شايان او را با تهديد چاقو ربوده و به زور به خانه يكي از دوستانش برده است تا مورد آزار قرار دهد. شهرام آدرس خانه را براي من پيامك كرد و از من خواست تا به اداره پليس بيايم و درخواست كمك كنم.
پس از اعلام گزارش بلافاصله تيمي از مأموران كلانتري راهي محل حادثه كه خانهاي قديمي بود، شدند.
مأموران در نخستين گام با دستور قضايي از صاحبخانه خواستند تا در خانهاش را براي بازرسي باز كند. پسر جواني خودش را صاحبخانه معرفي كرد و مدعي شد پدر و مادرش بيرون از خانه هستند و او در خانه تنها است. وي مدعي شد كه هيچ فردي در خانه آنها نيست و ادعاي شهرام كه از سوي يكي از بچههاي محل ربوده شده، دروغ است يا اينكه اشتباهي آدرس داده است. مأموران در ادامه تمامي اتاقهاي خانه قديمي را جستوجو كردند، اما هيچ ردي از پسر نوجوان و مرد آدمربا نيافتند تا اينكه به اتاقك كوچكي داخل حياط كه در آن از بيرون قفل بود، مشكوك شدند.
پسر صاحبخانه ابتدا مدعي شد كه اتاقك انباري است و پدرش در آن را قفل كرده اما بررسي مأموران نشان داد كه پسر صاحبخانه دروغ ميگويد و اتاقك حمام خانه است. بنابراين از پسر جوان خواستند براي بازرسي در حمام را باز كند. اين بار پسر ادعاي تازهاي را مطرح كرد و گفت كه دختر مورد علاقهاش از ترس داخل حمام مخفي شده است.
پس از تناقضگوييهاي پسر جوان مأموران يقين پيدا كردند كه پسر ربوده شده داخل حمام است. در را باز كردند و ديدند مرد شرور داخل حمام خانه چاقويي زير گلوي پسر نوجوان گذاشته است. مرد شرور با ديدن مأموران براي فرار با چاقو به طرف مأموران حمله كرد. مأموران وي را زمينگير و دستگير كردند.
شاكي به مأموران گفت: ساعتي قبل داخل خيابان در حال عبور بودم كه شايان به من نزديك شد و از يكي از بچههاي محل سؤال كرد. وقتي به او گفتم كه خبري از او ندارم ناگهان چاقويي به پهلويم گذاشت و دست مرا گرفت و به زور به داخل این خانه کشاند. او قصد آزار و اذيت مرا داشت كه مخفيانه به دوستم پيام دادم كه خوشبختانه خيلي زود مأموران رسيدند و مرا نجات دادند.
متهم پس از اين با قرار بازداشت موقت راهي زندان شد. در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت دو پسر نوجوان ديگر هم به اداره پليس مراجعه كردند و از مرد شرور به اتهام آدمربايي و آزار و اذيت شكايت كردند. بررسيهاي بعدي نشان داد متهم چندين سابقه كيفري در پروندهاش ثبت شده است.
صبح ديروز متهم براي بازجويي به شعبه هفتم بازپرسي دادسراي جنايي منتقل شد. وي در بازجوييها مقابل سؤالات قاضي مرشدلو سكوت كرد و گاهي هم با تناقضگويي اتهام خود را انكار كرد.
گفتوگو با متهم
معتادي؟
بله شيشه مصرف ميكنم.
چه سابقهاي داري؟
من سه سابقه درگيري و شرارت دارم.
سابقه آدمربايي نداري؟
نه. من آدم شروري هستم و كارم دعوا و درگيري است. دستم در درگيري ناقص شد. حتي در يكي از درگيريها سرم با قمه يكي از طرفهاي دعوا شكافته شد و به همين دليل اعصاب ندارم و شيشه مصرف میکنم.
چقدر درس خواندي؟
من تحصيلكرده دانشگاه هستم. فوق ديپلم گرافيك دارم و چندين سال هم در اين رشته كار كردهام.
پس چه شد كه شرور شدي؟
با افرادي دوست شدم كه همهاش دنبال درگيري بودند و من هم مثل آنها شدم.
تا الان چند پسر نوجوان را ربودهاي يا آزار دادهاي؟
من هيچ آدمربايياي نكردهام.
علاوه بر پسر 14 ساله دو پسر ديگر هم از بچههاي محل از شما شكايت كردهاند كه آنها را با تهديد چاقو آدمربايي كردهاي، اما آنها موفق به فرار شدهاند؟
دروغ ميگويند. من چون فرد شروري هستم و همه از من ميترسند، دشمن زياد دارم و به دروغ از من شكايت كردهاند.
مورد آخر كه مأموران پليس هنگام ارتكاب جرم شما را دستگير كردند، قبول داري؟
[سكوت ميكند].
درباره آخرين آدمربايي توضيح بده؟
آن روز من داخل خيابان حالم بد شد كه از شهرام خواستم دست مرا بگيرد و به خانه يكي از دوستانم ببرد. وقتي به خانه او رسيديم نميدانم كه چه شد مأموران سر رسيدند و مرا دستگير كردند.
شاكي ميگويد كه شما با چاقو او را تهديد و داخل حمام حبس كردي تا اينكه مأموران ميرسند، درست است؟
چيزي به ياد ندارم.
ازدواج كردي؟
عاشق يك دختر بودم كه ازدواج كرد. الان قصد داشتم با يكي از بستگانم ازدواج كنم كه دستگير شدم.
۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]