واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: دیپلماسی ایرانی: وقتی که ویکی لیکس هزاران ایمیل مربوط به حزب دموکرات را منتشر کرد، در فاصله ای کوتاه، همه انگشت اتهام را به سوی روسیه دراز کردند.
از بسیاری جهات این واکنش را نمی توان تعجب برانگیز خواند. نگاه غیر متعارف ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ به روابط روسیه و آمریکا یکی از موضوعاتی است که دیر زمانی است توجه کارشناسان را به خود جلب کرده است. برخی از دیدگاه های نامزد جمهوری خواهان در حوزه سیاست خارجی مانند تعهدات آمریکا به ناتو بسیار به مذاق مسکو خوش آمده است.
سرویس اطلاعاتی روسیه در عرصه جاسوسی سایبری از سبقه و توانایی های قابل توجهی برخوردار است. عمده مقامات غربی نیز باور دارند که مسکو هر کاری از دستش بر آید انجام می دهد تا غرب را دچار بی ثباتی کند.اما گذر از اظهارات سطحی و بررسی احتمال واقعی این موضوع مساله دیگری است که دقت بیشتری را می طلبد.
برخی روسیه و به طور ویژه پوتین را در هر موضوعی از جنگ سوریه گرفته تا رای مثبت به همه پرسی برگزیت در بریتانیا دخیل می بینند. این عده باور دارند که روسیه عامدانه در حال شدت بخشیدن به تعارضات در خاورمیانه و به ویژه سوریه است تا مهاجران بیشتری به سوی اروپا روانه شده و بدین ترتیب بحران مهاجرت پروژه اروپای واحد را از پای در آورد. در این چارچوب مداخله روسیه در انتخابات آمریکا برای پیروزی نهایی ترامپ کاملا مواجه به نظر می رسد، زیرا باعث می شود انسجام و اتحاد در غرب از میان رفته و دست مسکو برای اقدام بازتر از قبل شود.
منطق درونی این بحث قانع کننده است. بدون شک روسیه و به طور ویژه پوتین به دنبال یک استراتژی است که با تمسک به آن بتواند نفوذ خود را در امور جهانی و و به ویژه امور کشورهای همسایه احیا کند. در همین راستا هر اقدام روسیه در قالب جنگ اطلاعاتی هم برای ارتقاء تاثیرگذاری سیاسی آن بوده است. اما این که این استراتژی تا کجا پیش می رود از دید مقامات و کارشناسان مخفی است. در میان مقامات عالی رتبه نیز بر سر این موضوع اختلاف نظر وجود دارد.
به گفته یکی از مقامات امنیتی سابق اروپا، روسیه بیش از هر کشوری در اقداماتی از این دست توانا است، اما این که هر اقدامی در این زمینه را به روسیه نسبت دهیم، از واقعیت به دور است. آنچه به طور واضح صحیح است آن است که اشتراکی از منافع و تاکتیک ها میان برخی از بازیگران در غرب و پوتین وجود دارد.
در بسیاری جهات، نسل جدید سیاستمداران راست گرای غربی مانند ترامپ همان گونه ای عمل می کنند که خوشایند پوتین است. این افراد با رسانه هایی همگام شده اند که مورد حمایت دولت روسیه است و ضمن تشویق تئوری های پوچ انگارانه توطئه، پوتین را به عنوان تنها چهره قدرتمندی معرفی می کنند که می تواند ثبات آفرین باشد.
در بعضی موارد پیوند این دو از این هم فراتر می رود. کنگره آمریکا به نهادهای اطلاعاتی آمریکا ماموریت داده که به بررسی گزارش هایی بپردازد که مدعی حمایت مستقیم روسیه از احزاب سیاسی خاص در اروپا است. حزب راست گرای افراطی جبهه ملی در فرانسه که نمی تواند از بانک های فرانسوی استقراض کند، آشکارا به دنبال تامین کنندگان مالی در مسکو است، اگر چه ادعا کرده که این موضوع تاثیری روی سیاست های آن نداشته است. اما در برخی موارد دیگر مثل مداخله روسیه در برگزیت شواهد کافی وجود ندارد.
سوالی که مطرح می شود این است که رابطه ترامپ با روسیه چگونه است؟ شکی وجود ندارد که سرمایه گذاری های ترامپ در بخش املاک و مستغلات در مواردی وابسته به برخی از سرمایه گذاران روسی بوده است که به کرملین نزدیک بوده اند، اما با توجه به طیف گسترده و متنوع شرکای تجاری وی این موضوع را نمی توان تعجب برانگیز قلمداد کرد. دستیار ارشد ترامپ، پاول ماناقورت پیشتر با متحدان روسیه کار کرده بود اما این به خودی خود نمی تواند معنایی در بر داشته باشد.
وقتی سخن از افشای ایمیل های داخلی حزب دموکرات به میان می آید، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بیش از یک فرد یا شرکت روسی در نفوذ به سیستم های حزب دخیل هستند. بنا بر گزارش یک شرکت امنیت رایانه و شبکه به نام «کراوداسترایک» که در ماه ژوئن متشر شد، ردپای دسترسی غیرمجاز دو هکر روسی وابسته به دولت دیده می شود که هر یک از وجود دیگری و نفوذ آن به اطلاعات بی اطلاع بوده اند.
البته این موضوع هم ثابت نمی کند که مسکو عامل افشای ایمیل های مربوط به حزب دموکرات بوده و بعید هم نیست که عناصری ناراضی از داخل خود حزب دست به این اقدام زده باشند.
با همه اینها به نظر می رسد که مقامات آمریکایی مطمئنند که در این ماجرا روسیه دخیل بوده است. مسکو دیر زمانی است که در چنین اقداماتی دخیل بوده و برخی نیز باور دارند که افشاگری های اسنودن در 2013 هم با هماهنگی سرویس های اطلاعاتی روسیه صورت گرفته بوده است. آیا پوتین ترامپ را به عنوان رئیس جمهور آمریکا به هیلاری کلینتون ترجیح می دهد؟ به احتمال زیاد پاسخ به این پرسش مثبت است.
مقامات روسی معتقدند که همتایان آمریکایی در حمایت از گروه های مخالف پوتین در روسیه زیاد روی کرده اند و آن را مداخله نا به جا می دانند. بنابراین جای تعجب نیست اگر آنها تصمیم به تلافی گرفته باشند. اما اگر این سناریو درست باشد، رئیس جمهور روسیه باید با احتیاط بیشتری اقدام کند. ممکن است بروز بی ثباتی در غرب با منافع کوتاه مدت روسیه همخوان باشد، اما در دراز مدت روسیه هم مانند هر بازیگر دیگری از بی ثباتی ضربه خواهد دید.
۱۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]