واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ظرافتها و شيوههاي رفتاري وزارت فرهنگ و ارشاد
زماني كه ديويد سِت كوتكين(كاپرفيلد)در سال 1983 مجسمه آزادي را ناپديد كرد، باعث بهت و حيرت جهانيان شد، اما...
نویسنده : مهدي خرامان

زماني كه ديويد سِت كوتكين(كاپرفيلد)در سال 1983 مجسمه آزادي را ناپديد كرد، باعث بهت و حيرت جهانيان شد، اما حقهاي بيش نبود، حقهاي بر مبناي چرخشي آرام و دوراني كه نيازمند زمانبندي دقيقي بود، تا حقه خود را به مردم القا كند. مسئلهاي كه به خوبي در رفتار با ظرافت وزارت فرهنگ و ارشاد ديده ميشود و به همين دليل در يك سال گذشته در حال چرخاندن آرام مخاطبان خود است؛ چرخشي كه باعث ميشود مردم وقايع فرهنگي كشور را از زاويهاي ديگر بنگرند.
علي جنتي در آخرين مصاحبه خود با روزنامه شرق، كليدواژههاي مهمي را بيان ميكند كه در ادامه مصاحبه بارها و بارها با كلمات ديگر به تكرار آن ميپردازد، كلماتي از قبيل اينكه «وزارت فرهنگ و ارشاد دستش خيلي باز نيست»، «به هرحالت، تلاش كردهايم تا جايي كه قانون اجازه دهد، امكان نشر كتابهاي بيشتري بدهيم.»، «براي برخورد با اين نشريات بايد در نهايت «هيئت نظارت بر مطبوعات» نظر دهد. »، « عوامل و ارادههاي خارج از وزارتخانه هم دخالت ميكنند.»، «در موسيقي عوامل مختلفي دخيلند؛ از جمله نيروي انتظامي كه گاهي احساس وظيفه شرعي ميكند. دخالت كند، مورد ديگر قوه قضائيه است كه از نظر قانوني در مواردي كه خلاف قانون تشخيص ميدهد، خود را مختار به دخالت ميداند يا ميخواهد با سليقه خود مانع وقوع جرم شود. به همين دليل گاهي مانع برگزاري كنسرتها ميشود كه دستگاه اجرايي كاري نميتواند انجام دهد»، «گاهي اعمال سليقههاي شخصي صورت ميگيرد. جايي كه قوه قضائيه از اختيارات خودش استفاده ميكند و ما توان دخالت نداريم.»
اما چرا وزارت فرهنگ و ارشاد تنها در چند ماه آخر فعاليت خود قصد آن دارد تا تمام ناكاميهاي اين وزارتخانه را با مقصر جلوه دادن ديگران توجيه كند، مسئلهاي كه شايد با رجوع به همين مصاحبه رازش برملا شود.
وزير فرهنگ و ارشاد در پاسخ به عملكرد وزارتخانه خود، ابتدا مانند وزراي ديگر هنوز خود را در سال 92 تصور ميكند و از مشكلات دولت قبل و قهر هنرمندان با فرهنگ كشور سخن ميگويد.
در حالي كه روزهاي پاياني دولت يازدهم را سپري ميكنيم و بايد از «انجام شدهها» گزارش ارائه داد نه از «چشماندازها» اما با وجود اين، وزير فرهنگ و ارشاد در ادامه مصاحبه خود از تعامل با هنرمندان خبر ميدهد و ميگويد: «براي تعاملِ سازنده و مستمر با هنرمندان، استادان و فرهيختگان، بايد ظرافتها و شيوههاي درستي را در نظر گرفت.» و در ادامه مصاحبه، مسئله مهمي را اشاره ميكند و در پاسخ به چرايي حملات منتقدان به وزارت فرهنگ و ارشاد، راز اين ظرافت و شيوه به اصطلاح درست را برملا ميكند و ميگويد: «ما دستگاه حاكميتي هستيم كه براي كتاب و روزنامه و فيلم مجوز صادر ميكنيم.»
مسئلهاي كه روش وزارت فرهنگ و ارشاد را مشخص ميكند، روشي بر اساس ارائه مجوز براي تعامل با هنرمندان و بهرهگيري از آنها در انتخابات، كه تنها راهحل آن صدور «مجوز بيمحل» است، مجوزهايي با طعم حكم حكومتي توسط رئيس سازمان سينمايي ميدهد، اما در اين ميان افرادي كه با تفكر انقلابي بر مسند كار قرار گرفتهاند، وظيفه خود ميدانند اجازه اكران و برگزاري كنسرت، فيلم، تئاتر و نشر كتابهايي را كه در صدد افزايش ولنگاري فرهنگي در كشور است، ندهند و اين تنها هدفي است كه دولت يازدهم به دنبال آن ميگردد تا ناكاميهاي خود را «كجي ديوار» بنامد و به همين دليل با آسودگي كامل مجوزهاي بيقيد و بند صادر ميكند، زيرا به خوبي ميداند مجوز صادر شده هيچگاه به فعل نميرسد و كميسيون فرهنگي از عمل نكرده آنها نميتواند پرسش يا استيضاحي انجام دهد و از سوي ديگر به خوبي تعامل خود را با هنرمندان حفظ ميكند و«مجوزهاي بيمحل» با وعدههاي سر خرمن به آنها ارائه ميدهد؛ مسئلهاي كه ميتوان به وضوح پيشبيني كرد كه در چند ماه اخير سيلي از مجوزهاي بيمحل براي هنرمندان با فعاليتهايي كه درصد بيشتري قبحشكني در آنها وجود دارد، صادر ميشود و از طرف ديگر دلسوزان فرهنگي به تقابل قانوني با آنها ميپردازند؛ رفتاري كه وزارت فرهنگ و ارشاد براي القاي تردستي خود به راه انداخته تا ذهن و ديد مخاطب را براي انتخابات تغيير دهد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]