تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر (ع):هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844815190




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

در رستوران محمدرضا گلزار چه می گذرد؟ + تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جردن محفل رستوران های معروف و گران است؛ خیابانی مدرن با ساختمان های سر به فلک کشیده که در خیابان های فرعی آن می شود همیشه پاتوق های از ما بهتران را پیدا کرد.

در رستوران محمدرضا گلزار چه می گذرد؟
 رستوران محمدرضا گلزار جردن محفل رستوران های معروف و گران است؛ خیابانی مدرن با ساختمان های سر به فلک کشیده که در خیابان های فرعی آن می شود همیشه پاتوق های از ما بهتران را پیدا کرد. جردن که حالا به خیابان نلسون ماندلا تغییر نام داده، مغازه های لوکس و گرانش مناسب با زندگی آدم هایی است که جزو طبقه مرفه محسوب می شوند؛ آنهایی که می خواهند شبیه مرفه ها زندگی کنند یا واقعا مرفه هستند، همیشه در رستوران ها و بوتیک های معروفش پرسه می زنند.شاید همین هم دلیل آن باشد که سوپراستارها و ستاره های فرهنگی و ورزشی، اگر به سرشان می زند، در کنار حرفه اصلی شان، بیزینسی هم داشته باشند، اول نام جردن در ذهن شان جرقه می زند و البته چه کسی می تواند منکر شود که جردن، هنوز با وجود ترافکی و هوای دودآلودش مورد علاقه آدم هایی است که می خواهند زندگی به سبک مدرن را تجربه کنند؟
در رستوران محمدرضا گلزار چه می گذرد؟
رستوران محمدرضا گلزار همین چند وقت پیش بود که محمدرضا گلزار، در صفحه اینستاگرامش از افتتاح رستورانی در همین خیابان جردن یا نلسون ماندلا خبر داد؛ خبری که سیل مشتاقان و فالوئرها را به رستوران او سرازیر کرد. همان روزها بود که فیلم های افتتاحیه رستوران «انار» دست به دست گشت و چشمان گریان طرفداران گلزار را نشان داد که از شهرهای دور برای گرفتن یک سلفی با سوپراستار آمده بودند و البته هنوز هم پس از گذشت چند ماه از بازگشایی و با اینکه محمدرضا گلزار خیلی کم به رستورانش سر می زند؛ اما هنوز هم می شود آدم های زیادی را دید که فقط برای دیدن او یا فرستادن یک نامه برایش به رستوران سر می زنند. این گزارش حاصل حضور یک ساعته من در رستورانی است که جدای کیفیت خوب یا بد غذایش، به دلیل نام محمدرضا گلزار مشهور است.خیابان گلفان جردن، جایی است که رستوران در آنجا قرار دارد؛ رستورانی که پیش از اینها به دلیل آن که یکی از لوکیشن های سریال «تعبیر وارونه یک رویا» اثر فریدون جیرانی بود، جلب توجه کرد. یک روز قبل از حضور در رستوران، اینترنت را برای پیدا کردن اطلاعات زیر و رو می کنم اما تنها چیزی که در تمامی خبرها به آن توجه شده این بود که این رستوران متعلق به گلزار است. هیچ نظر کارشناسی درباره غذاها و کیفیت رستوران نمی شد پیدا کرد. همه کامنت ها یا درباره گلزار بود یا به یک جمله اکتفا کرده بودند: غذا خیلی خوب یا خیلی بد بود.دکور و تابلوی رستوران به رنگ قرمز است و می گویند پیش از آنکه محمدرضا گلزار مدیریت آن را بر عهده بگیرد، فضای داخلی نیز قرمز بوده اما حالا مهم ترین نکته در فضای داخلی رستوران، استفاده از معیارهای معماری سنتی ایرانی و همچنین عربی است و تابلوهای بزرگ نستعلیق که روی دیوار آویزان کرده اند. خیلی آرایه گری را نمی شناسم اما از صحبت های میز بغلی می شد فهمید نورافشان هایی که روی سقف تعبیه شده از مدل های مشهور عربی است. گوشه ای نشسته ام که خیلی توی چشم نباشم.
 در رستوران محمدرضا گلزار چه می گذرد؟
افتتاحیه رستوران محمدرضا گلزار قطعا سر ظهر، یک زن تنها در رستوران محمدرضا گلزار این ذهنیت را ایجاد می کند که برای گرفتن سلفی به رستوران آمده ام. پشت یکی از میزها می نشینم و اطرافم را در نظر می گیرم، چند دقیقه ای که از رسیدنم می گذرد گارسون بسیار خوش برخورد رستوران جلویم ظاهر می شود و منو را در اختیارم قرار می دهد. علاوه بر شیر مرغ تا جان آدمیزاد که در منو وجود دارد، قلیان عربی هم در رستوران انار ارائه می دهند. شاید این مسئله نشان از آن دارد که ممنوعیت ها فقط به فرحزاد و رستوران های سنتی محدود می شود که صاحبان شان نام گلزار را یدک نمی کشند و اینجا می شود قلیان عربی را سفارش داد.با توجه به قیمت ها، این رستورن جزو رستوران های گران محسوب می شود. شنسیل مرغ سفارش می دهم و یک عدد دلستر و یک سالاد سزار. با مالیات بر ارزش افزوده فکر می کنم حدود 70 هزار تومان باید پرداخت کنم... از گارسون خیلی آرام می پرسم «آقای گلزار تشریف نمیارن؟» ذره ای تغییر در صورت گارسون نمی بینم: «نخیر سرکار خانم...» می پرسم «کی میان؟» و او می گوید: «خیلی معلوم نمی کنه؛ اگر بیان آخر شب ها سر می زنن. بالاخره اینجا شلوغ می شه، نباید آرامش مردم رو که برای غذا خوردن اینجا میان به هم بزنن...» با چشمان ملتمس نگاهش می کنم و می گویم: «می شه من شماره ام رو بذارم هر وقت قرار شد آقای گلزار بیان اینجا به من خبر بدین؟»این بار آقای گارسون با چشمان گرد نگاهم می کند و با کمی لکنت می گوید: «خانم اجازه بدید من صحبت کنم با مدیریت، می رسم خدمتتون...»گارسون سفارشش را می گیرد و می رود و چند دختر نوجوان وارد می شوند. صورت های شان نگران است و مشتاق. یکی از آنها مانند جلودار، اول صف حرکت می کند. وارد سرسرا می شوند و یک میز را وسط انتخاب می کنند. کیف های شان را روی میز می گذارند و می نشینند. یکی از آنها به سمت دستشویی می رود و وقتی بر می گردد مقنعه اش را در کیفش گذاشته و شال یاسی خوش رنگی سرش کرده.پشت میز نشسته اند و آرام با هم حرف می زنند؛ صدای شان آرام است و چیز زیادی دستگیرم نمی شود. فقط از بین پچ پچه های شان می شود نام گلزار را شنید. گارسون که طرف شان می آید همهمه شان بالا می گیرد. سراغ گلزار را می گیرند و همان جوابی را می شنوند که به من داده شده؛ پکر شده اند. کاملا معلوم است. یکی از آنها می گوید ما یک سری نامه و هدیه داریم، می شه بدین بهشون؟ گارسون هم قول می دهد هدیه ها را به دست گلزار برساند.
در رستوران محمدرضا گلزار چه می گذرد؟
محمدرضا گلزار در رستورانششش نفر هستند و سه پاستای آلفردو سفارش می دهند. گارسون که می رود، دختری که شال یاسی سرش کرده، حالا دستانش را روی میز گذاشته و آرام شانه هایش می لرزد. یکی از بچه ها دستش را فشار می دهد و می گوید: «بمیری! حالا گریه نکن. این دفعه بیستمه اومدیم اینجا و نبوده. مُردم این قدر پاستای آلفردو خوردم لعنتی...»غذایم آمده اما گارسونی که اول با او صحبت کردم برای سرو غذا نیامده، باز خواسته ام را تکرار می کنم و گارسون با لحنی مؤدب می گوید این کار برای شان مقدور نیست اما من اگر اصرار دارم می توانم شماره ام را به صندوق بسپارم؛ یک شماره پرت و پلا روی کاغذ می نویسم و به دست گارسون می دهم. شنسیل را نگاه می کنم، کاملا خوب سرخ شده و سیب زمینی های سرخ کرده اش هم برشته است.فقط فلسفه تخم مرغ نیمرو شده رویش را نمی فهمم. تخم مرغ را کنار می زنم و مشغول به خوردن می شوم. پاستای دخترها را هم آورده اند؛ هیچ کدام لب به غذا نمی زنند. یکی از دخترها تلفن همراهش را از جیبش در می آورد و می گوید می خواهد سلفی بگیرد. بقیه خیلی استقبال نمی کنند اما دختر اصرار می کند. همه شان دور یکی از صندلی ها جمع می شوند و لب های شان را به شیوه ده هفتادی ها غنچه می کنند و حداقل 20 سلفی می گیرند.عکس گرفتن شان که تمام می شود جلو می روم و درباره اینکه تا به حال محمدرضا گلزار را در رستوران دیده اند یا نه سوال می پرسم. یکی از آنها می گوید کلاس سوم دبیرستان هستند و خانه شان همین جاست. می گویند دوست شان گلاره طرفدار گلزار است و برای همین همیشه آنها را می کشد اینجا و پاستا میهمان شان می کند اما فقط روز  افتتاحیه گلزار را دیده اند که آن روز هم گلاره حاضر نشده از ماشینش پیاده شود. یکی از دخترها می گوید: «پاهاش قفل شده بود دختره خل...»
در رستوران محمدرضا گلزار چه می گذرد؟
رستوران محمدرضا گلزارآنها می گویند همیشه خدا یکی هست که برای دیدن گلزار در خیابان گلفام بالا و پایین برود؛ اما انگار بیشتر آخر وقت ها یا وقتی که میهمان داشته باشد به رستوران سر می زند و ما هم که آخر شب ها اجازه نداریم بیرون بیاییم. به گفته یکی از متصدیان رستوران هنوز هم گاهی چند نفری از شهرستان برای دیدن گلزار می آیند؛ اما حالا که خبرها رسیده او کمتر به رستوران می آید، حضور این آدم ها کمتر از گذشته است.صورت حساب را می خواهم و می بینم 46 هزار و 500 تومان هزینه غذایم شده اما اگر انصاف را رعایت کنیم، غذا کیفیت مناسبی داشت. زیر لب می گویم حیف شد گلزار را ندید و گارسون می گوید اگر بنا باشد به رستوران بیاید و طرفدارانش را ببیند، قطعا در اینستاگرامش اطلاع رسانی می کند. من سری به افسوس تکان می دهم و از رستوران انار بیرون می زنم و به تخم مرغی فکر می کنم که روی شنسیل نیمرو کرده بودند و دلیلش را نفهمیدم...دوهفته نامه جامعه پویااخبار مرتبط:رستوران محمدرضا گلزار بازیگر مشهور سینما افتتاح شد!+تصاویرمحمدرضا گلزار به همراه برادرش در رستوران گلزار +عکسدورهمی محمدرضا گلزار و رفقا در رستورانش+ عکسمحمدرضا گلزار و برادرش در رستوران وی!+تصاویرمحمدرضا گلزار هم رستوران زد+عکس
مطالب پیشنهادی

جوانسازی و زیبایی صورت
گزارش تصویری اعمال زیبایی برای جوانسازی و زیبایی صورت

لباس شب
ست های زیبای لباس زیر و لباس شب زنانه !! + تصاویر

ابروهای زیبا
راز داشتن ابروهای زیبا + تصاویر

ماه عسل های رویایی
برای ماه عسل های رویایی به کجا سفر کنید ؟ !





پنجشنبه 14 مرداد 1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن