واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كتاب باغ پر از ميوه و فضاي مجازي عكس باغ!
يكسري آدمها هستند كه سرشان درد ميكند براي كتاب خواندن. نه اينكه بيكار باشند ولي توي مترو و قبل از خواب و اينها مدام چند ورق كاغذ را توي دستشان گرفتهاند.
نویسنده : محسن غلامي
يكسري آدمها هستند كه سرشان درد ميكند براي كتاب خواندن. نه اينكه بيكار باشند ولي توي مترو و قبل از خواب و اينها مدام چند ورق كاغذ را توي دستشان گرفتهاند. يا متفكرانه به اين كاغذها نگاه ميكنند يا اتفاقاً ميخندند و اگر رمان عاشقانه هم كه باشد ديگر هيچ! حسابي اشك ميريزند. ما دانشجوها هم كه نهايت كتاب خواندنمان ميشود شبهاي امتحان. خواص كمي اوضاعشان فرق دارد انگاري. البته ميگويند اهل كتابيم! همه واقعاً؟ ولي انصافاً برخيشان از خجالت كتاب درآمدهاند. حرف زدنشان هم قشنگ است حتي اگر يكي دو جمله باشد. اين گپ دوستانه را بخوانيد اما جدي نگيريد! بچههاي تئاتر زياد كتابخوانند. شايد مثل شما! مگر ميشود كتاب نخواند. منبع بهدست آوردن است. يعني... ؟ نخوانيم خب، چه چيزي را از دست ميدهيم مگر؟ به نظر من در كتابخواني، مسئله بر سر بهدست آوردن است تا بهدست نياوردن. كسي كه كتاب نميخواند خيلي چيزها را از زندگي حذف ميكند. اصلاً گيرش نميآيد. مثلاً؟ زمان و عمرش را از دست ميدهد و خيلي از آنچه لازمهاش بوده را دريافت نميكند. گرچه بستگي به خودش و كتاب دارد. خيلي تجربهها، زندگيها و هنر و زيبايي در همين كتاب است. به نظرت اوضاع از چه قرار است الان؟ جالب نيست. كتاب نخوانيم غمانگيزتر هم ميشود. شايد مد و اينترنت به قول دوستان فضاي مجازي و اينها نميگذارد. اينترنت بجا و به وقتش بد نيست، اما ابداً كتاب نميشود. شما اينها را بخواهي قياس كني! چه ميگويي؟ كتاب مثل باغ پر از گل و ميوه است و فضاي مجازي مثل عكس آن باغ. تفاوت يعني اين! خود تو حاضري بنشيني فقط عكس باغ را ببيني يا بروي درونش قدم بزني و ميوه و گل را لمس كني. چقدر لطيف شد! بگذار باشد، خب حقيقت است. جوان امروز البته نه همه ولي دغدغهشان چيزهاي ديگري است. بله، ولي كتاب هم ميتواند و بايد تبديل به يك نياز شود. جامعه بايد براي كتابخوان ارزش قائل بشود. جواني را كه اهل كتاب است بها بدهند. وگرنه فعلاً انگار پول است كه ارزش ميآورد بهخصوص براي جوانها. جوان الان به هر دليلي دغدغه اين را دارد كه پول و ماشين و خانهاي دارد؟ نه اينكه چند كتاب خوانده است. من و شما هم دانشجو بوديم. ولي جز كتاب درسي... متأسفانه نميخوانند. همه نه ولي خيليها مجبورند همين كتاب درسي را بخوانند. كتاب غيردرسياش شايد به 10 تا هم نرسد. اين غمانگيز نيست! مشكل را بايد از درون خانواده جست. ولي باز هم در حرف جا ميگيرد و نهايتاً كسي اهميتي نميدهد. البته تا وقتي شخصاً توي خانه بلند نشوم و كتابي دست نگيريم، اتفاقي نميافتد. حرف زدن درباره كتاب خوب است، ولي كامل نيست چون فقط شعار ميشود. كار، كار پدر و مادر است. چطور؟ كتاب بايد از كودكي در خانه تبديل به ارزش شود. پدر و مادر بايد وقت بگذارد و براي كودك كتاب بخواند تا با آن مأنوس شود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]