پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851623808
فقط شهادت ارزشش را داشت كه بهانه جداييمان باشد
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فقط شهادت ارزشش را داشت كه بهانه جداييمان باشد
شهيد دادالله شيباني از نيروهاي زبده مخابرات سپاه پاسداران در دوم تير ماه سال 93 درست يك روز بعد از تولدش در سوريه به شهادت رسيد.
نویسنده : احمدمحمدتبريزي
شهيد دادالله شيباني از نيروهاي زبده مخابرات سپاه پاسداران در دوم تير ماه سال 93 درست يك روز بعد از تولدش در سوريه به شهادت رسيد. شهيد شيباني از سال 66 سابقه خدمت و فعاليت در سپاه پاسداران را داشت و با وجود سن كم يك سال هم در جبهههاي دفاع مقدس حضور پيدا كرد. زهرا زارع شيباني گفتنيهاي زيادي از 25 سال زندگي مشترك با شهيد دارد و بهترين شخص براي معرفي شهيد شيباني است. دقايقي همكلام خانم شيباني شديم تا اطلاعات بيشتري از دلايل رفتن شهيد به سوريه و سبك زندگي و اعتقاديشان بگيريم كه در ادامه صحبتهايشان را ميخوانيد.
شما چه سالي با شهيد آشنا شديد و جريان وصلت و ازدواجتان چگونه اتفاق افتاد؟
ما چون فاميل و همسايه بوديم خانوادههايمان نسبت به هم شناختي نسبي داشتند. آقا دادالله خيلي پسر محجوب و متديني بود و مادرم خيلي دوستش داشت. مادرم ميگفت خيلي پسر خوبي است و من شبها صداي نماز شبش را از داخل حياط ميشنوم. بچه صاف و ساده و زلالي بود. اصلاً اهل تكبر و غرور نبود و اين اخلاق حسنه را به مرور زمان تقويت كرد. سال 68 نامزد و سال 70 ازدواج كرديم. سال 71 اولين فرزندمان به نام آقارضا و فرزند دوممان سال 76 به نام آقامجتبي متولد شدند. من خيلي شغلشان را دوست داشتم و شغلشان باعث رشد من شد. ميگفتم من الان همسر يك پاسدار هستم و بايددر خود تغييراتي ايجاد كنم. تغييراتي بود كه در من ايجاد شد و سعي كردم با بودن در كنارشان باعث دلگرميشان شوم و با كارهايم يك وقت ايشان را عصباني نكنم.
شهيد شيباني در كدام قسمت سپاه مشغول كار بودند؟
كار شهيد نصب و راهاندازي سيستمهاي مخابراتي بيسيم و فيبرنوري بود و در مخابرات استان تهران كار ميكرد. كارش خيلي سخت بود و از نيروهاي زبده و كليدي در مخابرات سپاه به شمار ميرفت. شهيد پشتكار و توكل بسياربالايي داشتند و اين دو صفت از ايشان فردي متفاوت ساخته بود. شهيد در كارها و پروژههاي سخت محل كار پيشتاز بودند و اجازه نميدادند كاري روي زمين بماند. محل كار به شهيد شيباني، دهقان ميگفتند. اگر كاري در سپاه ميماند و با اينكه به ايشان مرتبط نبود، ميگفتند به دهقان بگوييد با گروهش كار را انجام دهد. از كار نميترسيد و هر كاري را انجام ميداد. وظيفه ايشان نصب سيستم بر روي دكلهاي مخابراتي بود ولي ايشان بيل ميزد و سيمان درست ميكرد. خودش اول از همه پاي كار بود. الان نيروهايش ميگويند دهقان هيچوقت نگفت شما اين مأموريت را برويد، بلكه ميگفت من ميآيم و شما را ميبرم. به نيروهايش خيلي علاقهمند بود و سرباز و رسمي برايش فرقي نميكرد، دغدغه همه را داشتند. طوري كه مسائل خانوادگيشان را با شهيد در ميان ميگذاشتند و شهيد تلاش ميكرد مشكلات حل شود. خيلي از امكانات و امتيازاتشان را به نيروهايشان ميدادند به طوري كه كسي متوجه نميشد. به بيتالمال اهميت ويژهاي ميداد و در مأموريتها خودشان رانندگي ميكردند و ميگفتند ماشين بيتالمال را دست كسي نميدهم. در سوريه هم باز خودش رانندگي ميكرد. هنگام مأموريت خيلي محتاط و زيرك بود. باورم نميشد ايشان با بمب جادهاي به شهادت برسد. چون تعريف ميكردند كه در مأموريتها خيلي مراقب بمبهاي جادهاي هست.
اگر بخواهيد تصويري از شهيد به ما بدهيد طي اين سالها ايشان را چطور آدمي ديديد؟
شهيد شيباني در سادهزيستي زبانزد بودند. ايشان آنقدرخاكي بودند كه با توجه به جايگاهشان ميتوانستند با خيلي از افراد مهم و سرشناس ارتباط داشته باشند ولي بيشتر وقتشان را با افراد ضعيف ميگذراندند و از تجملات و اشرافيگري متنفر بودند. در سادهزيستي احساس راحتي ميكردند.
ايشان روي روابط محرم و نامحرم خيلي حساس بودند. در عين اقتدارشان، خيلي مهربان و اهل شوخي بودند و خيلي مسائل را با شوخي رد ميكرد. مديريت خودشان را به جايش داشتند و با اقتدار انجام ميدادند. محل كار هم اينطور بودند. همكارانش ميگويند هيچ كس نميتواند جاي شهيد دهقان را پر كند چون هم مديريت داشتند و هم به بيتالمال اهميت زيادي ميدادند. اگر بيسيم يا خودكاري را به خانه ميآوردند به بچهها تأكيد ميكردند اينها براي بيتالمال است نبايد به آنها دست بزنيد. اگر بچهها را به سر كارش ميبرد تأكيد ميكرد به چيزي دست نزنيد چون براي بيتالمال است. مشكلگشاي نيروهايش بود و هر مشكلي داشتند پيش ايشان ميآمدند. خوشرو و مهماننواز بودند.
خيلي احساس مسئوليت ميكرد و در قبال خانواده و برادر و خواهرهايش هم اين احساس مسئوليت را داشت. فرزند اول خانواده بود و به پدر و مادرش فوقالعاده احترام ميگذاشت. به هر ترتيبي بود ميخواست مادرش را راضي نگه دارد و نگذارد ناراحت شود. مادرشان هم زن ويژهاي است و آقادادالله شجاعتشان را از مادرشان به ارث برده بودند. اگر ميخواستيم جايي برويم و بچهها نميخواستند بيايند ميگفت يا همه با هم ميرويم يا اصلاً نميرويم.
ارتباطشان با بچهها چگونه بود؟
با بچهها خيلي رفيق بود. خلأيي كه الان براي بچهها ايجاد شده سختترين چيز است. گاهي اوقات كه نيمه شب از راه ميرسيد حتماً بايد بچهها را ميديد و ميبوسيد بعد ميخوابيد. به پسربزرگم نفس بزرگه و به پسركوچكم نفس كوچيكه ميگفتند و به محض ورودشان به منزل آنها را صدا ميكردند و در آغوش ميگرفتند و ميفشردند و الان بچهها دلشان براي آغوش گرم پدر تنگ شده است.
جريان رفتنشان به سوريه از كجا پيش آمد؟
ايشان هميشه درخواست شهادت را داشت. قبل رفتن به مأموريت ميگفت من اگر شهيد شدم اين كارها را بكنيد و من به شوخي ميگفتم كو تا شهادت! عاشق نظام و شهادت بود و اين اواخر نماز شبهايشان طور ديگري بود. وقتي براي اولين بار به سوريه رفت و بازگشت روحيهاش خيلي عوض شد. ايشان خيلي اهل خودسازي بود و قضيه شهادت كم كم برايشان اتفاق افتاد. بعضيها فكر ميكنند شهيدان از ابتدا با ويژگيهاي يك شهيد به دنيا ميآيند ولي اينگونه نيست و آنها اين خصايص اخلاقي را به مرور در وجودشان تقويت ميكنند. زماني كه شهيد طهرانيمقدم شهيد شد من حسرت را در رفتار و كردارش به وضوح ميديدم. درصورتي كه به ندرت احساساتش را بروز ميداد. براي كارها سفارش ميكرد و ميگفت اگر شهيد شدم كارها اينگونه انجام شود. اين اواخر شايد روزي صدبار اين جملات را تكرار ميكرد و مرتب به ما ميگفت براي شهادتش دعا كنيم. درآخرين سفرشان روزي كه فرودگاه بودند چندبار به آقا دادالله زنگ زدم تا ببينم پرواز كردند يا خير. آخرين بار كه نزديك پروازشان بود خداحافظي كردند و گفتند خانم ديدارمان بماند به آن دنيا. من به شوخي گفتم آقا يعني بيايم سوريه؟ كه ايشان گفتند: خانم دارم ميگويم ديدارمان بماند به قيامت.
از دلايلشان براي رفتن به سوريه صحبتي با شما كرده بودند؟
ايشان خيلي علاقهمند به ائمه بود. حضرت اباالفضل(ع)، حضرت زهرا(س) و آقا اميرالمؤمنين(ع) را يك جور خاصي دوست داشت. در روضههايشان خيلي گريه ميكرد. من سخت گريهشان را ديده بودم ولي براي روضه خيلي راحت گريه ميكرد. به حضرت زينب(س) علاقه و ارادت داشت و ميگفت سوريه مرز اسلام است و بايد از مرز اسلام دفاع كنيم. اين جمله را بارها از ايشان شنيدم. از وقتي اولين بار به سوريه رفت و برگشت دائم ميگفت دوباره ميخواهم بروم و نميخواهم آنجا را از دست بدهم. وضعيت مردم آنجا را ديده بود و ميگفت خيلي مظلوم هستند و دلش براي مردم سوريه خيلي ميسوخت.
شما مشكلي با رفتنشان نداشتيد؟
همان زمان من كتابي درباره جهاد ميخواندم كه از مزاياي جهاد نوشته بود و تأثير زيادي رويم گذاشت. من و بچهها خيلي به ايشان دلبستگي داشتيم و بعضي اوقات واقعاً دلتنگشان ميشديم. ايشان چهار بار به سوريه رفت و هر بار سه ماه آنجا بود و در اين يك سالي كه سوريه بود به ما خيلي سخت گذشت. وقتي در اخبار ميشنيديم كسي شهيد شده من پاهايم سست ميشد و دائم در اينترنت دنبال اخبار بودم. آن سال بركتهايي از وجود خانم حضرت زينب(س) و ائمه داشتيم. من هميشه اين دغدغه را داشتم اگر بچهها نصف شب مريض شوند چه كار بايد بكنم ولي در آن مدت خدا را شكر بچهها مريض نشدند. خيلي تلاش ميكرد شأن پاسدار را در هر جايي حفظ كند. ميگفت اگر ما با عنوان پاسداري خطايي كنيم و مردم ببينيد سپاه و نظام بدنام ميشود. به بچهها با تأكيد ميگفت ما نبايد خودمان را طلبكار نظام بدانيم و هميشه مديون سپاه و نظام هستيم. به پسرها درباره رهبر انقلاب ميگفت بايد ذوب ولايت باشيد.
آماده شنيدن خبر شهادتشان بوديد؟
ايشان خيلي از شهادت ميگفت و به من سفارش ميكرد اگر من شهيد شدم اين كارها را بكن. ميگفت اگر من شهيد شدم شما بايد خيلي محكم باشيد. من اصلاً فكر نميكردم قرار است يك روز اين اتفاق بيفتد. پس از شهادتشان حرفهايشان كه گفته بودند بايد محكم باشي يادم ميآيد و خيلي به من كمك ميكند. گاهي بعضيها من را كه ميبينند ميگويند چقدر آرامش داري و من سعي كردهام طوري كه ايشان دوست داشته رفتار كنم. همچنين سعي كردهام آنقدر محكم باشم كه بچههايم وقتي من را نگاه ميكنند به آرامش برسند نه اينكه بيتابيهاي من آنها را هم اذيت كند. من و بچهها اين را ميگوييم اگر ايشان طور ديگري رفته بود چه كار ميكرديم. شهادت بهترين حالتي بود كه آرزوي خودش هم بود. خدا چيزي غير اين نميتوانست در قبال ايثاري كه داشت به ايشان بدهد. بچهها ميگويند اگر غير از شهادت چيز ديگري براي پدر اتفاق ميافتاد ما نميتوانستيم تحمل كنيم. من هيچگاه فكر نميكردم ايشان شهيد شود. آنقدر شوخ بود كه من بيشتر اين حرفها را به شوخي ميگرفتم. اصلاً نميخواستم باور كنم كه بدون ايشان هم ميشود زندگي كرد. بهشان ميگفتم آقا خيلي دلتنگم و در جوابم ميگفت كه بچهها هستند. يك عمر زندگي با ايشان من را ساخته بود و واقعاً با وجود سختيها در كنارشان احساس خوشبختي ميكردم. من خيلي به اين فكر ميكردم ايشان چه چيزي را آنجا ديده كه بچهها و خانواده را گذاشت و رفت. يك بار در يك مجلسي از حضرت خديجه نذر صلوات كردم و از ايشان كمك خواستم كه من را كمك كنند تا دوري و سختي ايشان را تحمل كنم. من حضور شهيد را در لحظه لحظه زندگيام حس ميكنم و در خيلي موارد به كمكم آمدهاند. البته من در اين راه خودم را تنها نميبينم و همسران شهيدي كه بچه كوچك دارند و مسئولان هم خيلي كمكشان نميكنند. من تنها خودم را نميبينم و سعي ميكنم به جوانترها كمك كنم و اگر مشكلي پيش آمد آن را مطرح كنم.
در پايان اگر خاطره يا حرف ناگفتهاي از شهيد مانده برايمان بگوييد.
ايشان چند تا تسبيح داشتند كه جنسشان خيلي معمولي و از پلاستيك بود. اين تسبيحها را از يك پيرمرد مقني در پادگانشان هديه گرفته بودند. فرد مقني گفته بود من اين تسبيح را كربلا، نجف و مشهد تبرك كردهام و شهيد هم در حرم حضرت زينب(س) و رقيه(س) تبركش داده بود. تسبيحها از دستشان نميافتاد و هميشه همراهشان داشتند. بعد از شهادت يكي از دوستان از جيبشان برداشته بودند كه با پيگيري همكارانشان به ما برگردانده شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
بازخوانی یک روایت قدیمی از ناصر حجازی به بهانه پنجمین سالگرد وداع همیشگی حاشیهسازیها فقط برای ناصر حجازی است
بازخوانی یک روایت قدیمی از ناصر حجازی به بهانه پنجمین سالگرد وداع همیشگیحاشیهسازیها فقط برای ناصر حجازی است از واکنشها به فوت ناصرخان تا پنجمین سالگرد درگذشت ناصر حجازی دروازهبان اسطورهای استقلال دوم خرداد در قطعه نامآوران برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس 30 اربهانه تراشی جناح ها در ارزیابی عملكرد دولت بی انصافی است
استان چهارمحال وبختیاری بهانه تراشی جناح ها در ارزیابی عملكرد دولت بی انصافی است استاندار چهارمحال و بختیاری گفت بهانه تراشی برخی از افراطیون جناح های مختلف سیاسی در ارزیابی عملكرد دولت بی انصافی است ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۸ تير ساعت 11 27 به گزارش خبرنگار پانا از استان چهارمحال و بختیاعادی سازی ماهواره به بهانه فراگیری!
قوانینی که در ایران رعایت نمی شوند عادی سازی ماهواره به بهانه فراگیری موضوع ماهواره و وسایل ارتباطی به این شکل در سال های اخیر بار دیگر مورد چالش قرار گرفته است به گزارش گروه اجتماعی فرهنگ نیوز در سال 1373 قانون مربوط به ممنوعیت استفاده از تجهیزات دریافت ماهواره در مجلس شورگزارشی رقت آور از شکنجه سگ هابه بهانه شرط بندی روی آنها
گزارشی رقت آور از شکنجه سگ هابه بهانه شرط بندی روی آنهاتاریخ انتشار يکشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۳ ۳۰ دهها نفر در محدودهای خارج از شهر دور هم جمع شدهاند تا نبرد سگها را ببینند از خودروهایی که در اطراف پارک شدهاند و هر لحظه به تعداد آنها اضافه میبرخی بیماریها با کار و فعالیت از بین میرود/ بهانهای برای اتحاد
در جشن تولد پیشکسوتان هنرمند مطرح شد برخی بیماریها با کار و فعالیت از بین میرود بهانهای برای اتحاد شناسهٔ خبر 3715938 - یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۴۴ هنر > سینمای ایران jwplayer display inline-block; علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد در جشن تولد هنرمندان پیشکسوت تیر مازیتون را فقط باید همراه غذا خورد
زیتون را فقط باید همراه غذا خورد یک متخصص طب سنتی گفت زیتون را فقط باید همراه غذا خورد تا ترکیبات آن بهخوبی جذب شود و آثار مغذی آنها ظاهر شود زیتون و سبزیخوردن تنها مواردی هستند که مصرف آنها در کنار غذا به طور عمومی منعی ندارد به گزارش فرهنگ نیوز ناصر رضایی پور درباره زیاز این پس فقط ۳ گروه یارانه نقدی میگیرند
از این پس فقط ۳ گروه یارانه نقدی میگیرند در تماس تلفنی کمیسیون ماده۱۰ طرح حذف یارانه نقدی خانوادههای غیرنیازمند با برخی سرپرستان خانوار اعلام شد طبق مصوبه مجلس فقط خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی آسیب پذیر و دارای بیمار لاعلاج باید یارانه بگیرند و یارانه بقیه حذفیادی از شاعره انقلاب و بانوی کویر/ من ایرانیام، آرمانم شهادت
مهر مرور میکند یادی از شاعره انقلاب و بانوی کویر من ایرانیام آرمانم شهادت شناسهٔ خبر 3715388 - یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۴۲ فرهنگ > انقلاب و دفاع مقدس jwplayer display inline-block; انجمن آثار و مفاخر فرهنگی امروز و در ایام سالروز تولد شاعره انقلاب و بانوی کویر سپیدهبرخی شروط مقام معظم رهبری در برجام رعایت نشده است/آمریکایی ها به بهانههای دیگر تحریمها را اعمال میکنند
برخی شروط مقام معظم رهبری در برجام رعایت نشده است آمریکایی ها به بهانههای دیگر تحریمها را اعمال میکنند به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان علی اکبر ولایتی در اجلاس دبیران استان های سراسر کشور حزب موتلفه اسلامی در خصوص این حزب اظهار داشت بنده هر زمتسلیت آتش نشانی ویلیش آلمان برای شهادت آتش نشان تهرانی!!+عکس
آتش نشانی شهر ویلیش در آلمان به مناسبت شهادت آتش نشان فداکار تهرانی پیام تسلیتی صادر کرد آتش نشان فداکار تهرانی همزمان با انتشار خبر شهادت جانسوز آتش نشان فداکار تهرانی "علی قانع" در رسانه های جمعی و فضای مجازی پیام های تسلیت و ابراز همدردی آتش نشانی های کشورها و شهرها-