واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مهناز افشار: شک ندارم که می شود؛ اگر بخواهیم
نه حس مادرانه میخواهد و نه تجربه پدر شدن. انسان که باشی وجودت به درد مینشیند از علم شدن برخی اتفاقات، لازم هم نیست که اهل رسانه باشی یا مطبوعات، این روزها به مدد شبکههای اجتماعی قصه دردشان آشنای مردم شهر است و غصه داغشان نشسته بر پیشانی خبر.
به گزارش روزنامه ایران، مظلومیت کودک 5 ماههای که در رشت به دست پدرش شکنجه شد یا بیپناهی اعظم و دخترانش که حالا داغ حدیثهای قدیمی باربد، نیما، هانیه و... را هم تازه کرده است و پویشی به راه انداخته است تا چترحمایتی قانون را بر سر آنها گسترده کند؛ کودکانی که گرچه سرپرست دارند اما به تعبیر حامیان این پویش تنهاتر از کودکان بیسرپرست هستند.
«بد سرپرست تنهاتر است» عنوان فراخوانی است که با همراهی اهالی هنر و رسانه، فعالان اجتماعی، ورزشکاران و متخصصان حقوق کودک، برای حمایت از این کودکان، درخواستی را مبنی بر اصلاح قوانین مربوط به آنها و نیز نظارت دائمی بر زندگی بچهها توسط دستگاههای مسئول مطرح کرده است تا حمایت از این کودکان در شرایط بهتری قرار گیرد. عزتالله انتظامی، پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، کیانوش عیاری، علی مصفا، لیلا حاتمی، هدیه تهرانی، هانیه توسلی، کتایون ریاحی و... تنها بخشی از هنرمندانی هستند که نامشان و امضایشان پای نامه حمایت از کودکان بد سرپرست ثبت شده است.
با یکی از حامیان کودکان بدسرپرست و سخنگوی فراخوان «بد سرپرست تنهاتر است» در گپ وگفتی کوتاه راجع به تب و تاب هنرمندان برای حضور در این فراخوان و فعالیتهای خیرخواهانه صحبت کردهایم و «مهناز افشار» برایمان از دغدغه اهالی هنر برای کودکان زمین گفت بدون مرزبندی عقاید و اعتقاد.
همه ما بارها با خبرها و صحنههای دردآوری از ستمشدن به یک کودک بیپناه روبهرو شدهایم؛ کودکانی که توسط پدران و مادران بیصلاحیت و گرفتار اعتیاد، در معرض انواع آسیبها هستند اما حمایت هنرمندان از این فراخوان نشان میدهد که حضور هنرمندان دراین سالها پررنگتر شده است. به اعتقاد شما دلیل این اتفاق چیست؟
در سالهای گذشته هم هنرمندان در فعالیتهای خیرخواهانه حضوری داوطلبانه و پررنگ داشتند اما به نظر میرسد به دلیل فعالیت فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر، استقبال از آن بیشتر شده و در واقع بیشتر دیده میشود. همین اتفاق که فضای تبلیغاتی هم ایجاد کرده است باعث شده افراد بسیاری با این جریانات همسو شوند. در گذشته اطلاعرسانی چنین پویشهایی کمی سختتر بود و طبعاً نامها و پشتیبانیها کمتر دیده میشد.
مسأله مهم چنین حرکتهایی فرهنگسازی است و اینکه مردم برای بهبود اوضاع اجتماعی احساس مسئولیت کنند.به اعتقاد شما آیا این رسالت هنرمند است که به مسائل اجتماعی پیرامونش توجه کند و دیگران را هم متوجه آن کند و به نوعی موتور حرکت جامعهاش باشد یا اینکه این وظیفه شهروندی است و اساساً ربطی به هنرمند بودن ندارد و مسئولیت مضاعف برای هنرمندان ایجاد نمیکند؟
به نظر من در ابتدا این وظیفه شهروندی است اما علاوه بر این رسالت، هنرمندان وظیفه دیگری هم دارند چه در قبال فعالیتهای مهم اجتماعی و چه اطلاعرسانی برای جلب مشارکت همگانی.
چنین برنامههایی منشأ بشردوستانه دارد و سبب میشود آدمهای مختلف با عقاید متفاوت و امکانات اجتماعی و مالی متفاوت برای یک هدف والای اجتماعی همسو شوند و یک اتفاق اجتماعی شکل بگیرد؛ چطور میتوان این اعتمادسازی برای حل مشکلات اجتماعی توسط هنرمندان را حفظ کرد؟
من فکر می کنم اگر تک تک ما در خودمان این حس و اعتماد را به وجود بیاوریم که کمک کردن و فعالیتهای خیرخواهانه و اجتماعی فراتر از اعتقاد ، رنگ و عقاید است بهتر می توانیم برای یک هدف والا همسو شویم و قدمهای مؤثر برداریم و اجازه ندهیم هیچ تفاوتی، هیچ اختلاف سلیقهای و هیچ حاشیهای، مانع صدای قلبمان شود. قرار نیست عاملان نتیجه خیر و خوبی لزوماً شبیه به هم باشند چون مهم اتفاق خوب و انسانی است که سبب تسکین درد دردمندان میشود.
هرچند این اتحاد و حرکت اجتماعی به طور ضمنی این آموزش را به جامعه میدهد که به جای اینکه دست روی دست بگذاریم و نگاه به بالادستی داشته باشیم خودمان آستین بالا بزنیم و شرایط را برای خودمان و دیگران مطلوب کنیم اما در نهایت نکته مهم جلب توجه مسئولان به یک نیاز و آسیب اجتماعی است. تا چه میزان امیدوارید این حرکتهای اجتماعی در این زمینه هم مؤثر باشد.
هر فرد از جامعه با خواسته و تقاضایی که دارد، مسئولان را متوجه خود میکند. متأسفانه مطالبات، مصائب و مشکلات بسیار است و تمرکز کردن بر اولویتها این روزها هم برای مردم و هم بانیان کار خیر سخت شده است. اما میشود با همین اتحاد و همین دغدغه توجه مسئولان را جلب کرد تا تأثیر آن را ببینیم.
اصولاً فرد ناامیدی نبوده و نیستم و شک ندارم که میشود اگر بخواهیم! در نهایت امیدوارم کودکان سرزمینمان آسمان آبیتر و زمین خوش رنگتر و بودن در کنار مردمان مهربانتر را تجربه کنند و هیچ کودکی بیسواد، محتاج، خلافکار و معتاد نباشد. به امید روزگاری که کودکان طعم انسانیت و فرهنگ درست و زندگی بیدغدغه را بچشند.
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۸ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - 31 July 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]