واضح آرشیو وب فارسی:الف: هدایت تحصیلی یا عامل انصراف از تحصیل
بخش اجتماعی الف، ۱۰ مرداد ۹۵
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۸
پس از جنجال آفرینی و وجود حرف و حدیث های فراوانِ موافقان و مخالفان طرح هدایت تحصیلی، امروز ناصر سراج در حکمی به معاون نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان ماموریت داد تا به قید فوریت موضوع هدایت تحصیلی در آموزش و پرورش را بررسی و نتیجه را گزارش دهد.در روزگاری که شرایط بد اقتصادی و اشتغال در کشور عامل نگرانی همه ی افراد جامعه است، عده ای هستند که با دلهره ی بیشتری به این موقعیت می نگرند که در ابتدای راه هستند و روزهای پر التهابی را سپری می کنند. صحبت از دانش آموزانی است در این وانفسای بی ثباتی بازار کار و نبود امنیت شغلی، سعی دارند تا بهترین انتخاب را انجام داده و در حال طرح ریزی برای ایجاد بنیانی مستحکم برای آینده خود هستند.انتخاب رشته تحصیلی می تواند زمینه ساز رقم خوردن آینده یک شخص باشد. چنان که مسیر زندگی و محل کسب درآمد او، هرچند هم از جانب تخصص در رشته ی دانشگاهی هم نباشد، اما اتمسفر و کسب اطلاعات از رشته ی انتخابی در دوران تحصیل در مدرسه، می تواند موجب انگیزش و بالعکس دور شدن فرد از آن مسیر شود. علاوه بر این، انتخاب رشته تحصیلی در دسترسی و یا محدود شدن فرد در ورود به رشته های مختلف دانشگاهی نیز از دلایل حساسیت این مقطع تحصیلی است.وزارت آموزش و پرورش در دوران مختلف خود از این نیاز حیاتی در ساختار خود با خبر بوده و برای مرتفع شدن این نیاز راه حل های گوناگونی را اجرا کرده است. اما آنچه که تا بحال در اجرا شاهد بوده ایم، نه تنها از اهداف آموزش و پرورش دور بوده است، بلکه براساس گفته های والدین و دانش آموزان، طرحی مشکل ساز و ناقص بوده است.اشکالات زیادی به این طرح گرفته شده و این مطالب را مسئولین مختلف اعم از داخل وزارتخانه و یا کارشناسان خارج از محدوده ی مسئولیت نیز عنوان کرده اند. به عنوان مثال غلامرضا عبدالوند مشاور معاون سازمان مدیریت و برنامهریزی رئیس جمهور در امور آموزش و پرورش از جمله منتقدان این طرح می باشد و نحوه اجرای آن را همراه با نواقص می خواند. او اتقاداتش را منحصر به اجرای طرح در سالهای اخیر ندانسته و با ذکر اینکه این طرح قبلاً برای هدایت تحصیلی دانشآموزان یک مقطع کامل سهسالهای به نام «دوره راهنمایی تحصیلی» اجرا می شده است. معترف به این موضوع است که هنوز نتوانستیم به یک هدف قابل قبولی برای هدایت تحصیلی برسیم.از نظر او روال اشتباه انتخاب رشته از سالهای قبل رقم می خورد. به طوریکه دانشآموزان در دوره ۶ ساله ابتدایی خواندن، نوشتن و کمی حساب کردن یاد میگیرند و پس از آن وارد دوره ۳ ساله اول متوسطه میشوند که در این بخش تازه کار آموزش و پرورش آغاز میشود. این امر به معنی از دست رفتن زمان لازم و کافی برای آشنایی نوجوان با رشته ها و آگاهی از محاسن و معایب و ملاک آنها در ورود به هریک از رشته هاست.اجباری بودن انتخاب رشته مساله ی طرح شده ای است که از جمله عوامل اصلی اختلاف موافقان و مخالفان نحوه اجرای این طرح است. آنچه که توسط والدین و دانش آموزان مطرح می شود، متفاوت از توضیح و توجیحات مسئولین امر است. بدون درنظ گرفتن بحث این دوجبهه ی موافق و مخالف، آنچه که شاهد آن هستیم بی تاثیری و یا کم اثر بودن اجرای این طرح در پیشبرد اهداف کلان آموزش و پرورش، همچنین عدم انبساط خاطر دانش آموزان از انتخاب رشته ای کارشناسی شده و مطلوب است.نقاط ضعف این روش تا جایی ادامه پیدا می کند که به عنوان مثال هدایت تحصیلی دانش آموزان شهر تهران با دیگر شهر ها متفاوت است. این تفاوت آنجایی رخ می نماید که محدودیت های منطقه ی شهرداری در بهره مند بودن از امکانات آموزشی، از جمله مسائلی است که سالهاست در امر تحصیل دانش آموزان تهرانی دخیل است. حال با دانستن این موضوع فرض کنید که محدودیت منطقه شهرداری تهران و به تبع آن منطقه ی محیط آموزشی به متغییر هایی تبدیل شوند که موجب نابرابری و بی عدالتی در انتخاب رشته شخص شده و او را مجبور به حرکت در جهت تناسب با منطقه آموزش پرورش مقصد مورد نظر وی نمایند.برای حل این مسئله، آموزش و پرورش دست به اقداماتی زد تا بخشی از این مشکل را رفع کند. رئیس ستاد هدایت تحصیلی وزارت آموزش و پرورش در این باره گفت: بهعنوان مثال در برخی مناطق دانشآموز تمایل ندارد تا به اولویت نخستی که در فرم هدایت تحصیلی برای او تعیین شده برود بنابراین به این مناطق اجازه میدهیم تا چند کلاس را در رشتههای خاص ایجاد کنند. این صحبت نشان از اعتراف در محدود شدن دانش آموزان به منطقه مدره مربوطه است. وجود مسائلی از این دست موجب سردرگمی دوچندان دانش آموزان شده است. دانش آموزان باید در کنار در نظر گرفتن علایق، استعداد، کسب حد نصاب نمرات برای رسیدن به رشته مطلوب و دیگر مسائل تحصیلی، حال به فکر همخوانی منطقه آموزی و وجود ظرفیت در منطقه ی مزبور باشند. براستی یک فرد در سالهای آغازین ورود به دوره نوجوانی، چرا باید متحمل این حجم ا استرس و نگرانی ناشی از هدایت تحصیلی در انتخاب رشته باشد تا به بازار کار نابسامان جامعه ورود کند؟وقتی از وجود این همه مانع و دشواری در راه دانش آموزان در هنگام انتخاب رشته تحصیلی می شنویم، باید هزاران بار تاسف آن را بخوریم که تحمل این همه فشار و استرس برای ورود به بازار کار و فضای اشتغال بیماری است، که بسیاری از شاغلین در آن فضا، توان از کف داده و هر روز در پی گریز از این بحران هستند.در حالی که سالهای سال از نیروی جوان کشور به عنوان سرمایه ای عظیم در نیل به اهداف خرد و کلان یاد شده است، اما شاهد آن هستیم که در موضوعات اساسی و ابتدایی نظیر انتخاب راه تحصیلی، اتفاقی مهلک در حال روی دادن است که نتیجه ای جز بلاتکلیفی و سرخوردگی را عاید جوانان نمی کند. شاید بهترین شاهد مثال برای مطرح شدن این مسئله، رجوع به آمار ترک تحصیل در میان جوانان است.وجود نظام آموزشی تئوری محور، حفظ و یادگیری مطالبی عموماً بدون کاربرد و مسائلی از این دست در تصمیم برای ترک تحصیل امری کافی به شمار می آمد. اکنون با سردرگم ساختن نوجوانان در انتخاب رشته، به عنوان یکی از اولین بزنگاه ها در تصمیمات مهم زندگی، موجب دل زدگی آنان نسبت به ادامه دادن تحصیل نشویم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]