تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837414449
زندگی دختران مجرد در پانسیونهای تهران
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
زندگی دختران مجرد در پانسیونهای تهران اتاق کوچک و باریک، محل زندگی اوست؛ بدون پنجره، بدون تهویه. یک تخت فلزی دو طبقه گوشه اتاق است.
به گزارش فرهنگ نیوز؛اتاق کوچک و باریک، محل زندگی اوست؛ بدون پنجره، بدون تهویه. یک تخت فلزی دو طبقه گوشه اتاق است. هماتاقیاش هنوز نیامده. فروشنده است. زودتر از 11 برنمیگردد. ساعت 11 و نیم، دیگر کسی را راه نمیدهند. این از مقررات پانسیون است.
پانسیون در یکی از خیابانهای بلند جردن است؛ کنار خانههای شیک و گرانقیمت محلهای که برای خودش حسابی اسم و رسم دارد. مهناز بابت همین اتاق بیپنجره، ماهی 500 هزار تومان پرداخت میکند. اتاقِ بهتر هم هست. با پنجره. قیمتش گرانتر است؛ ماهی 650 هزار تومان. اتاقهای دونفره تقریباً همهشان همین اندازه هستند.
اتاقهای چهار نفره بزرگترند. قیمتشان هم بین 600 تا 700 هزار تومان. مهناز از شهرستان آمده. فوقلیسانس دارد و در دفتر مرکزی کارخانهای کار میکند. محل کارش در همین خیابان است. پیاده سرکار میرود و پیاده هم برمیگردد.
برای عبور از در بزرگ قهوهای، باید از پشت آیفون تصویری به سؤالات مسئول پانسیون جواب داد. دخترها میتوانند میهمان داشته باشند، اما اگر قرار است شب بماند باید کرایهاش را پرداخت کند. البته اتاقها جایی برای حضور میهمان ندارند. فوقش بشود کنار تخت نشست و گپی با دخترها زد.
بعد از عبور از در ورودی، حیاط نسبتاً بزرگ نمایان میشود. یک باغچه به اندازه طول حیاط سمت چپ قرار دارد که علفهای بلندش نشان میدهد مدتهاست دست باغبانی به هرس گیاهان آن نپرداخته است. سمت راست چند اتومبیل پارک شدهاند. دخترها گوشه و کنار حیاط مشغول صحبت با تلفن همراه هستند. میگویند تلفن همراه توی ساختمان آنتن نمیدهد.
ابتدای ورودی ساختمان، دفتر مسئول پانسیون است. خودش دانشجوی دکتر است. یک دفتر بزرگ روی میز مقابلش باز است: «اینجا همه یا دانشجو هستند یا کارمند. کارمندها محل کارشان معمولاً همین اطراف است. اینجا پر است از شرکت و اداره. برای همین هم تعداد پانسیونها در این خیابان زیاد است. مالک این پانسیون، دوتا پانسیون دیگر هم در همین خیابان دارد. اینجا مقررات خودمان را داریم. بچهها باید ساعت ورودشان را رعایت کنند.
بعضی مواقع استثنا اشکال ندارد اگر دیرتر از ساعت مقرر بیایند. مثلاً وقتهایی که رفتهاند شهرستان و دیر به تهران رسیدهاند. اما در کل باید رعایت کنند تا نظم پانسیون رعایت شود. اینجا امکانات اولیه برای زندگی فراهم شده. شرایطش برای زندگی بد نیست، اما همان خوابگاه است. بیشتر کسانی هم که اینجا پانسیون هستند، فقط برای خواب از آن استفاده میکنند.»
اینها را مسئول پانسیون میگوید که خودش هم اینجا پانسیون شده است و شیفتی کار میکند. برای دیدن اتاقها باید راهروی بلند ورودی را گرفت و از ردیف ماشینهای لباسشویی گذشت تا به نخستین اتاقها رسید. دو در سمت راست و سه تا سمت چپ. جلوی هرکدام هم یک جاکفشی بلند پر از کفش قرار دارد. تعداد کفشها با نفرات اتاقها نمیخواند.
معما وقتی حل میشود که درِ یکی از اتاقها باز شود. آنوقت میبینید که یک ورودی کوچک، شما را به دو یا سه در دیگر راهنمایی میکند. به نظر میرسد هر اتاق را به دو یا سه اتاق کوچک تقسیم کردهاند. در هر اتاق دو نفر زندگی میکنند.
یک ضرب و جمع معمولی، اجاره همان اتاقهای طبقه همکف را مشخص میکند. البته این، کمترین اجاره و بهای اتاقهای بیپنجره است. اتاقهای طبقه اول هم پنجره ندارند. بعد از عبور از نیم طبقه اول، باز هم دو در ظاهر میشود و طبق همان قاعده، پشت هرکدامشان سه در دیگر. آدم گیج میشود. اتاق مهناز طبقه اول است. نمور و تاریک.
آنقدر باریک است که کنار تخت دو طبقه که به دیوار چسبیده، یک صندلی فایبرگلاس جمع و جور را به زور جا دادهاند. دخترها وسایلشان را توی چمدان و زیر تخت گذاشتهاند: «اینجا نمیشود خیلی وسیله آورد. یعنی جایی ندارد. چند دست لباس و لوازم ضروری.»
دو قفسه فلزی پایین تخت، نقش کمد را دارد که داخل آن چند قوطی حبوبات و برنج و ادویه گذاشتهاند. به علاوه چند تکه ظرف. مختصر و مفید: «آدم روی اینجا حساب خاصی باز نمیکند. خیلیها موقتی میآیند. حتی برای یکی دو ماه. بعضیها هم خیلی وقت است اینجا هستند. بیشتر از شهرستان آمدهاند. تهرانی هم بینشان هست.
مسلماً آدم راحتتر است جایی را برای خودش اجاره کند اما پول پیش میخواهد و تازه محلاش هم خوب نیست. اینجا شرایط بعضی اتاقها خوب نیست. آدم یک ساعت نمیتواند در محیط بستهشان دوام بیاورد. ترجیح میدهی آنقدر دیر بیایی که فوری بخوابی. یخچال و گاز و ماشین لباسشویی هم مشترک است. نظافت ساختمان و تعمیرات را خودشان انجام میدهند. البته در حد معمول. کلاً تمام امکانات اینجا در حد ابتدایی است اما کرایه بالاست.
اگر هم برای پرداختش دیر کنی، فوری عذرت را میخواهند. من خودم خوابگاه دانشجویی بودهام. شرایط اش بعضی اوقات از پانسیونها بهتر بود. البته آن وقتها سن و سالمان هم کم بود و راحتتر با شرایط و همدیگر کنار میآمدیم. اینجا بچهها یا ارشد و دکترا میخوانند یا کار میکنند. به هرحال برایشان بد نیست شرایط پانسیون.
بالاخره هرکاری سختیهای خودش را دارد. امنیت اینجا خوب است. آدم همین امنیت را به هرچیزی ترجیح میدهد. محلهاش هم خوب است دیگر. بعضیها هستند که حتی میتوانند جایی اجاره کنند، اما میگویند ترجیح میدهیم جردن زندگی کنیم.»
هماتاقی مهناز، به محض ورود، فضای اتاق را پر از خنده میکند. چند ساعت مرخصی گرفته تا به جشن تولد خواهرزادهاش برود. دو تا خواهر و یک برادرش در تهران زندگی میکنند. میگوید: «خیلی اصرار میکنند که بروم پیششان اما خودم راحت نیستم.»
فضای داخل پانسیون باوجود جمعیت زیاد آن، آرام است. مناسب برای درس خواندن. اینجا دخترها تلویزیون و رادیو ندارند. حوصلهشان که سر میرود، میزنند بیرون. دختر جوان همانطور که مشغول آماده شدن است، میگوید: «باید زودتر بروم.
حوصله مزاحمها را ندارم. خیلی وقتها، آدمهای بیکار دور و بر پانسیون پرسه میزنند. البته دم در دوربین دارد. کسی جرأت نمیکند خیلی نزدیک پانسیون شود. اینکه میگویم کلی است. خیلیها فکر میکنند دختری که تنها زندگی میکند، خیلی راحت به هر درخواستی جواب میدهد. خدا نکند یک نیمچه آرایشی هم کرده باشی. گاهی آدم جرأت نمیکند شب از در بیرون بیاید. موادفروش هم توی این کوچه پس کوچهها زیاد است.
آدم خیال میکند این حرفها مال بالای شهر نیست، اما کافی است یک ساعت بیرون همین در کشیک بکشید و خودتان ببینید. همین ته خیابان، یک بنبست هست که خودم بارها دیدهام آنجا شیشه میکشند. هم دختر و هم پسر.»
داعش در پی نفوذ به اقامتگاهها
سختیهای زندگی موقت در پانسیون یا همان اقامتگاه، یک روی سکه است و قانون بهرهبرداری از این اماکن، یک روی دیگر. اقامتگاهها به طور مستقیم زیر نظر اتحادیه میهمانپذیران اداره میشوند تا از هرگونه تخلفات احتمالی آنها جلوگیری به عمل آید.
شاهرخ محمدزاده، رئیس اتحادیه مسافرپذیران استان تهران در گفتوگو با «ایران» میگوید: «مشکلات و کاستیها در هر کاری وجود دارد. پانسیونها زیر نظر اتحادیه فعالیت میکنند و بازرسان ما هر شش ماه یک بار برای سرکشی به این اماکن مراجعه میکنند. در این مراجعات مشخص شده که پانسیونها به لحاظ امنیتی مشکلی ندارند چرا که تدابیر لازم از جمله نصب دوربین مداربسته در آنها رعایت میشود.
همچنین از تمام کسانی که در این اقامتگاهها زندگی میکنند، اصل شناسنامه و کارت ملی گرفته میشود و مشخصات افراد ساکن، به مراجع امنیتی ذی صلاح اعلام میشود. گواهی اشتغال به تحصیل و کار هم گرفته میشود و در مورد خانمهای متأهل باید رضایت کتبی همسرشان هم باشد. اگر هم کاستیهایی در امکانات اقامتی وجود دارد تذکر داده میشود تا در جهت رفع آن برآیند.»
محمدزاده، توجه را به نکتهای مهم در این باره جلب میکند: «بیشترین مشکل ما در بحث اقامتگاهها، فعالیت آن دسته از پانسیونهاست که بدون مجوز به فعالیت مشغول هستند و براحتی هم در روزنامه های کثیرالانتشار آگهی میدهند و کسی روی این مسأله نظارت نمیکند. ما بارها و بارها در این رابطه تذکر دادهایم. هر روز تعداد زیادی از این آگهیها چاپ میشوند و مردم هم به واسطه اعتمادی که به نشریه مورد نظر دارند، فریب این تبلیغات را میخورند. این در حالی است که طبق تبصره 3 ماده 17 قانون نظام صنفی، انتشار هرگونه آگهی تبلیغاتی به هر طریق توسط واحد فاقد پروانه معتبر، ممنوع است و متخلف، به پرداخت جریمه از یک میلیون تا 250 میلیون ریال محکوم میشود.
این واحدهای اقامتی متخلف و بدون پروانه معمولاً با قیمتهای پایین به چاپ آگهی اقدام میکنند و همین قیمت پایین هم برای متقاضیان وسوسهکننده است. در ازای این قیمت، امکانات مناسب در اختیار افراد قرار نمیگیرد و امنیت آنها هم تأمین نمیشود. این واحدها به دلیل اینکه پروانه ندارند، حتی مدارک هویتی هم از افراد نمیخواهند و به همین خاطر هیچ اطلاعاتی از افراد در هیچ کجا ثبت نمیشود.
ما به هر مورد غیرمجازی که برخورد میکنیم، آن را فوراً به مراجع ذی صلاح اطلاع میدهیم تا در جهت جلوگیری از فعالیتشان اقدام شود. امسال خوشبختانه همکاری خوبی در این باره صورت گرفته و چند اقامتگاه غیرمجاز هم پلمب شدهاند اما گاه دیده میشود که این اقامتگاهها به صورت زنجیرهای فعالیت میکنند و در صورت پلمب یک شعبه، در منطقهای دیگر به فعالیت مشغول میشوند که این هم معضل بزرگی برای شناسایی آنهاست.»
محمدزاده، آمادگی اتحادیه مسافرپذیران استان تهران را برای استانداردسازی پانسیونهای مجاز و جلوگیری از فعالیت پانسیونهای غیرمجاز اعلام میکند و میگوید: «از آنجایی که اقامت در پانسیونهای غیرمجاز میتواند آسیبها و خطرات زیادی را برای جوانان خصوصاً خانمها به همراه داشته باشد، از مردم میخواهیم قبل از اقدام برای اقامت، حتماً از طریق اتحادیه از مجاز بودن فعالیت اقامتگاه مطمئن شوند و اجازه ندهند سودجویان، قانون را دور بزنند و امنیت مردم را به مخاطره اندازند.»
دخترهای پانسیون، چه آنها که دانشجو هستند و چه کارمندها، درآمد زیادی ندارند. مهناز یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق میگیرد چون سابقه کارش زیاد نیست. 500 هزار تومانش را هم اجاره اتاق میدهد: «با خرج خورد و خوراک و هزینه کلاس زبان، چیزی برایم نمیماند. گاهی حتی کرایه اتوبوس ندارم که شهرستان پیش خانوادهام بروم، اما ناراضی هم نیستم. زندگی همین است. شهرستان، کار نیست خصوصاً برای خانمها.» و بعد لبخند میزند: «البته اینجا پیش بچهها به آدم بد نمیگذرد». مهناز هم جردن را دوست دارد.
منبع: روزنامه ایران
95/5/4 - 14:08 - 2016-7-25 14:08:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
صفحات پیشنهادی
زندگی دخترانه در اتاق های تنگ و تاریک
زندگی دخترانه در اتاق های تنگ و تاریکتاریخ انتشار دوشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲ ۳۰ اتاق کوچک و باریک محل زندگی اوست بدون پنجره بدون تهویه یک تخت فلزی دو طبقه گوشه اتاق است هم اتاقیاش هنوز نیامده فروشنده است زودتر از ۱۱ برنمیگردد ساعت ۱۱ و نیم دیگر کسی را راهزندگی اهالی محله «دره» مرتضیگرد، بیخ گوش تهران/ محله ای بدون آب، برق و گاز!
زندگی اهالی محله دره مرتضیگرد بیخ گوش تهران محله ای بدون آب برق و گاز جامعه > آسیبها - شهروند نوشت پیچ قرمزرنگ را میچرخاند یک دقیقه دو دقیقه اکبر یک لنگه پا ایستاده و منتظر است صدای هوایی که داخل لوله پیچیده درحیاط نقلی خانه بلندتر میشود از آب امهاجرت بیرویه تهدیدی برای کیفیت زندگی در تهران
رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران مهاجرت بیرویه مردم را تهدیدی برای کیفیت زندگی در تهران دانست به گزارش مهر بابک نگاهداری با اشاره به سیاست تمرکززدایی تهران از اوایل دهه ۴۰ شمسی و همچنین ممنوعیت استقرار صنایع در محدوده ۱۲۰ کیلومتری آن گفت با وجود تأکید بر لزوم تمرکززدرئیس پلیس راهور تهران بزرگ به فارس خبر داد انعقاد تفاهم با دفتر تبلیغات اسلامی برای ترویج و معرفی شیوههای درس
رئیس پلیس راهور تهران بزرگ به فارس خبر دادانعقاد تفاهم با دفتر تبلیغات اسلامی برای ترویج و معرفی شیوههای درست سبک زندگی رئیس پلیس راهور فاتب از امضای تفاهمنامه این پلیس با دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم واحد تهران خبر داد و گفت هدف تمرکز بر روی مسئله سبک زندگی و معرفی شیوهروایت ابتکار از توافقهای پشتپرده شهرسازی در دولت احمدینژاد/ منطقه یک تهران جای زندگی نیست
روایت ابتکار از توافقهای پشتپرده شهرسازی در دولت احمدینژاد منطقه یک تهران جای زندگی نیست جامعه > محیط زیست - ماهنامه دیار در جدیدترین شماره خود گفتگویی با معصومه ابتکار رییس سازمان محیط زیست انجام داده است «خانم دكتر رئیسجمهور نمی&زندگی غمبار دخترانی در گروگان
زندگی غمبار دخترانی در گروگانتاریخ انتشار چهارشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۵ ساعت ۰۸ ۰۲ یک ماه پیش نخستین گروه بیش از ۲۰۰ دانشآموزی که دو سال پیش توسط گروه شبه نظامی بوکوحرام ربوده شده بودند در شمال شرقی نیجریه آزاد شدند به گزارش روزنامه ایران یکی از این دخترها زمانی که به ملاقات رپیچ و خم فرزند خواندگی برای دختران مجرد
پیچ و خم فرزند خواندگی برای دختران مجردتاریخ انتشار يکشنبه ۲۰ تير ۱۳۹۵ ساعت ۰۹ ۵۶ دختر از زمانی که به دنیا میآید مادر است مادریاش میخواهد نگهداری از عروسکش باشد یا مراقب از خواهر و برادر دیگرش چه بخواهد و بخواهند چه نخواهد و نخواهند گویا قبای مادری از اول بآزار و اذیت بیشرمانه دختران به بهانه ازدواج توسط مرد شیاد در تهران + عکس
پسر شیادی که به بهانه ازدواج دختران دم بخت را فریب داده و با استفاده از داروی بیهوشی اقدام به سرقت و آزار و اذیت آنان میکرد در زندان به دام افتاد آزار و اذیت بیشرمانه دختران پسر شیادی که به بهانه ازدواج دختران دم بخت را فریب داده و با استفاده از داروی بیهوشی اقدام به سرقت و آنجات درختان تهران از خشک شدن/ تزریق کود مایع زندگی 2000 درخت را خرید
نجات درختان تهران از خشک شدن تزریق کود مایع زندگی 2000 درخت را خرید جامعه > مشکلات مردم - شهرداری تهران می گوید در پی اعلام اعتراض شهروندان در تهران به از بین رفته فضای سبز موفق شده در شرق پایتخت جان ۲هزار درخت را از خشک شدن نجات داده است به گزارش خبرگزاری خبرآنلاکمترین وظیفه حکومت تامین زندگی کارگر و کارمند است/ در تهران وحشت را تجربه میکنید
حسین محجوبی در گفتوگو با ایلنا کمترین وظیفه حکومت تامین زندگی کارگر و کارمند است در تهران وحشت را تجربه میکنید طراح پارک ساعی با تاکید براینکه در یک شهرسازی مدرن حکومت وظیفه دارد زندگی دو طبقه از جامعه را تامین کند گفت وظیفه دولت تامین رفاه و آسایش برای دو طبقه کارگر و کا-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها