واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: به «متن برجام» نمره «بد» بدهيد
اگر بخواهيم به برجام نمره بدهيم، حتماً با توجه به ظرف زماني و شرايط بينالمللي نمره بسيار خوبي ميگيرد، اما...
نویسنده : محمد اسماعیلی
«اگر بخواهيم به برجام نمره بدهيم، حتماً با توجه به ظرف زماني و شرايط بينالمللي نمره بسيار خوبي ميگيرد، اما اگر بخواهيم به نحوه اجراي امريکاييها نمره بدهيم احتمالاً نمره پايين ميگيرد»؛ اين موضعگيري جديد محمدجواد ظريف درباره توافق هستهاي است که در آن نمره برجام را «بسيار خوب» و نحوه اجراي آن را «بد» ميکند. براي ارزيابي نظر رئيس دستگاه ديپلماسي کشور به ناچار بايد نگاهي موجز و گذرا به متن برجام داشت و در پس آن علت تامه «اجراي بد» برجام را که نمره نامناسبي را هم اخذ ميکند، جستوجو و علتيابي کرد.
به بيان بهتر چرا «اجرا» نمره بدي را توسط وزير امور خارجه کشورمان گرفته و «خود برجام» نمره بسيار مناسبي را کسب ميکند و اساساً نسبت برجام و اجراي آنکه از آن با دو قيد «بسيارمناسب» و «بد» ياد شده است چيست و اين دو – برجام و اجراي آن- چگونه از يکديگر تأثير ميگيرند، آنگونه که ضعف يکي ناشي از عيوب ديگري است. به دلايلي که در ادامه ذکر خواهد شد – در گذشته بارها به آن اشاره شده است- ميتوان نتيجه گرفت که «بداجرا کردن برجام» ناشي از «بدي تنظيم و نگارش متن برجام» است و بهتر آن بود که وزير محترم امور خارجه کشورمان قيد «بد» را نخست درباره برجام و نه اجراي آن بهکار ميبرد.
به دلايل متعدد و متقني از جمله «نبود ضمانت اجراي طرف مقابل جهت اجراي تعهدات»، «پذيرفتن صلاحيت تامالاختيار شوراي امنيت در رفع اختلافات و تفاسير در متن برجام»، «تعهدات كلي، مبهم و قابل تفسير امريكاييها در متن در مقابل تعهدات منجز، عيني و متقن ايران»، «تفسيرپذير بودن متن برجام»، «فرآيند غيرواقعي و يکجانبه بودن سه مرحلهاي رفع اختلاف برجام»، «تصريح به بازگشتپذير بودن تحريمها و ابزارهاي فشار غرب در متن عليه ايران و فقدان پذيرش يا تصريح بازگشتپذير بودن اقدامات ايران در آن»، «اصل متناظر بودن اقدامات دو طرف مذاکره»، «نبود تضمين کافي از سوي امريکاييها براي اجراي تعهدات خود»، « فقدان مجازات کافي و بازدارنده براي طرف مقابل در صورت نقض يا تخلف از متن برجام» و «کمتوجهي به مبادلات تجاري و اقتصادي که به وسيله دلار انجام ميشود و ضرورت تصريح به چنين مسئلهاي در متن برجام» که همگي در متن برجام قابل مشاهده است، ميتوان نمره «بد» يا «نامناسب» را ابتدا به برجام داد.
چراکه به واسطه نگارش، تنظيم و امضاي چنين متني است که براي امريکاييها اين فرصت بهوجود آمده که حتي پس از شش ماه از روز اجراي برجام، هنوز به تعهدات خود عمل نکرده ، تلاش دارند با «وضع و اعمال قوانين جديد، تحريمها ديگري همزمان با تعليق بخش اندکي از تحريمها را آماده کرده»، «سنگاندازي در مسير سرمايهگذاري خارجي در کشور را ايجاد»، «نگهداشتن ايران در شرايط اقتصادي قبل از برجام» و «هدر دادن ظرفيتهاي صنعت گردشگري» را مقدمهسازي نمایند.
به راستي اگر در متن برجام با شناخت دقیق از رفتار امریکاییها، قواعدي مشخص جهت مقابله با اقدامات احتمالي آنها بعد از روز اجراي توافق پيشبيني ميشد و هزينه «تخلف» يا «نقض» براي امريکاييها در متن برجام بالا ميرفت، غربيها امروز با فراغ بال و بدون توجه به عواقب بينالمللي آن اينگونه مکرراً برجام را نقض ميکردند و بدون کمترين مانعي تحريمهاي گذشته را به بهانههايي مانند موشک، تروريسم و حقوق بشر عليه جمهوري اسلامي ايران وضع ميکردند؟
آيا چنانچه تضمين کافي براي اجراي دقيق تعهدات غربيها در متن برجام مورد توجه قرار ميگرفت و صريحاً و موکداً مجازاتي در باب نقض احتمالي متن برجام توسط امريکا پيشبيني ميشد، آنها امروز به دور از هرگونه مانع و چالشي ميتوانستند، يکهتازي کنند و بديهيترين تعهدات را به تعويق بيندازند؟ آنچه که بايد توسط محمدجواد ظريف و تيم مذاکرهکننده کشورمان مورد توجه قرار بگيرد آن است که «سراسيمگي» و «نبود دقت کافي» در نگارش و تنظيم متن برجام و عدم توجه جامع و کامل به ابعاد حقوقي، اقتصادي و سياسي يک سند بينالمللي عامل اصلي و حتي علت تامه بهوجود آمدن وضع موجود است و چنانچه بدون توجه به مباحث سياسي در داخل کشور و با در نظر داشتن عواقب حقوقي، اقتصادي و سياسي يک معامله بينالمللي به اصل مذاکرات و توافق هستهاي نگاه ميشد قطعاً امروز شاهد نقض متعدد و بيهزينه بودن اقدامات امريکاييها در سطح بينالملل نبوديم.
دستگاه ديپلماسي کشور بايد توجه داشته باشد که «وجود رابطه سببيت بين رفتار و ضرر وارده» يک رابطه مبرهن، مشخص و غيرقابل انکار است که در صورت ناديده گرفتن ميتواند عواقب خطرناکي را به دنبال داشته باشد.
پسنديده آن است که تيم مذاکرهکننده کشورمان با توجه به آنکه رهبر معظم انقلاب در نامه 9 مادهاي خود اينگونه متن را تعريف ميکند که «محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهاي ساختاري و موارد متعددي است که در صورت فقدان مراقبت دقيق و لحظهبهلحظه، ميتواند به خسارتهاي بزرگي براي حال و آينده کشور منتهي شود.» بايد رئيس تيم و ساير اعضا «ابهامات» و «ضعفهاي ساختاري و موارد متعدد» آن را بپذيرند و در شرايطي که جامعه به اين واقعیت رسيده است که امريکاييها غيرقابل اعتماد و اطمينان هستند، اشتباهات گذشته را جبران كنند و عامل اصلي رفتار امروز طرف غربي را با توجه به وجود رابطه مستقيم و سببيت بين رفتار و ضرر وارده در دوران پسابرجام متن برجام عنوان کنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]