تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برتر از هر کار نیکی، کاری هست تا جاییکه مرد در راه خدا کشته شود، پس چون در راه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814676827




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

انتقاد عبدی در برخورد دولت با فیش گیت


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
انتقاد عبدی در برخورد دولت با فیش گیت
انتقاد عبدی در برخورد دولت با فیش گیت عباس عبدی، فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق به تاثیر افشای فیش های حقوقی بر دولت و نحوه برخورد مسئولان دولتی با آن پرداخته است.


به گزارش فرهنگ نیوز، موج افشای حقوق های نجومی مدیران دولتی در چندماه گذشته ابعاد مختلفی را به خود اختصاص داده که علی رغم آنکه دولت از مردم عذرخواهی کرد ولی عملا اتفاق خاصی در زمینه شفافیت سازی صورت نگرفته است. مساله ای که عباس عبدی، تحلیلگر اصلاح طلب نیز به آن اشاره کرده و سیاست های اصلاح طلبان و دولت را در این زمینه مورد نقد قرار داده است. در ادامه بخش های از مصاحبه وی را می خوانید:-  قضیه فیش‌ها فقط در ایران نیست و کمابیش در همه‌جا رخ می‌دهد؛ اما در ایران شدیدتر است؛ چون موضوعات سیاسی می‌شود و لایه‌های جدی‌تر قضیه مغفول واقع می‌شود. اجازه دهید یک لایه مهم آن را بگویم. این همه راجع به ساده‌زیستی حرف زده می‌شود؛ اما یکباره آن هم در شرایط بد اقتصادی با این قضیه فیش‌ها مواجه می‌شویم. حالا اگر وضع اقتصاد خوب بود، شاید مسئله درک‌شدنی بود؛ اما در شرایط بد اقتصادی، چنین حقوق‌هایی داده شده است. فراموش نکنید که درآمد برخی مدیران فقط این حقوق‌ها نیست. آنها آن‌قدر هدایا می‌گیرند که خدا می‌داند. دو سال پیش فرزندم برای درمان به پزشک محترمی که آشنای بنده است، مراجعه کرده بود، وقتی برگشت یک کادو هم با خود آورده بود. گفت این کادویی است که بانک... برای آقای دکتر فرستاده بود و او هم آن را برای شما فرستاد. این کادو حدود ٢٥٠‌ هزار تومان ارزش داشت. ایشان احتمالا یک مشتری بااعتبار آن بانک است که فقط در آنجا حساب داشته است. باید دید کادوهایی که از سوی وام‌گیرندگان به رئیس بانک داده می‌شود، چقدر است؟ یکی از دوستان تعریف می‌کرد که قیمت برخی ساعت‌هایی که هدیه می‌دهند، سر به فلک می‌زند. -  جالب است که یکی از دولتمردان مصاحبه می‌کند و می‌گوید خوشبختانه در بخش ما حقوق بالای ٢٣‌ میلیون تومان نداریم. یکی نیست که بگوید مگر ٢٣‌ میلیون کم است که خوشبختانه بالاتر از آن را نداریم؟! این یعنی سطح و مقیاس‌ها به‌هم ریخته است. این نشان می‌دهد سیستم اداری با جامعه یک شکاف عمیق پیدا کرده است. البته فقط این شکاف نیست، ارزش‌هایی دراین‌میان به هم ریخته که از نظر جامعه عجیب است؛ اما از نظرعده‌ای عادی است. یک مقام دولتی می‌گوید حق عده‌ای ٤٠‌ میلیون تومان حقوق هم هست، البته من نمی‌خواهم آنها را محکوم کنم. شاید بگوییم یک فوتبالیست در سال یک‌ میلیارد تومان بگیرد... .- در کشور ما کسانی در این سیستم چنین پول‌هایی می‌گیرند که پوست و گوشت و استخوانشان در سیستم‌های دولتی درست شده و در این سیستم بالا آمده‌اند و معلوم نیست چرا چنین حقوق‌هایی را می‌گیرند؟ حتی درس خود را با هزینه دولت خوانده‌اند. آنها یک ذره ریسک هم نمی‌پذیرند. - طبعا کسی از قضیه فیش‌های حقوقی دفاع نمی‌کند. سهل است که همه محکوم هم می‌کنند؛ ولی مسائل دیگر را نباید ندیده بگیریم. برای نمونه درباره آقای صفدرحسینی به خود او هم گفتم وقتی شما رئیس صندوق توسعه ملی هستید که ٨٠‌ میلیارد دلار سرمایه در آن وجود دارد و همه چشم‌ها به آنجا است؛ یعنی از ابتدا که به آنجا رفته‌اید، یک‌سری مسائل را به طور ضمنی پذیرفته‌اید. وقتی عکس شما در دیدار با آقای تاج‌زاده منتشر شود، معلوم است که بعد از آن‌چه اتفاقی می‌افتد. اگر حتی این حقوق را هم ‌نداشتید و رو نمی‌شد، در اجرای کار و مأموریت اصلی خود در صندوق دچار مشکل می‌شدید و این خلاف پذیرش ریاست آن از سوی شما است.- در سیستمی که چنین حقوق‌هایی برای خودشان تعیین می‌کنند با مبارزه با این فیش‌ها، مسئله از بین نمی‌رود و کماکان وضعیت ثابت مي‌ماند، نهايتش این است که مسئله را به‌طور موقت محدود کنند. نکته و نتیجه مثبت دیگر این ماجرا این است که مخالفان دولت هم متوجه شده‌اند این فقط زدن دولت نیست و خیلی چیزها در حال از‌بین‌رفتن است. یک برداشت هم این است که در نهایت و با این افشاگری هيچ اتفاقی نمی‌افتد؛ البته درست است زیرا مردم نیم‌نگاهی هم به اوضاع منطقه دارند و بدون اینکه به‌طور صریح چیزی بگویند، آنها را در اظهار نظر و عمل محتاط می‌کند. من نمی‌خواهم خیلی منفی و مانند شبکه‌های مجازی که گاهی اعصاب‌خردکن هم می‌شوند صحبت کنم، شما می‌توانید ایران را ببینید که در چه منطقه‌ای قرار دارد و آن را با ونزوئلا مقایسه کنید که شباهت‌های بسیار زیادی با ایران زمان احمدی‌نژاد داشت و در صورت وجود او، اكنون باید هم‌سرنوشت می‌شدیم، اما توانایی‌هایی در اینجا وجود دارد که توانسته این ضربه‌ها را جذب و رد کند. من هنوز معتقدم این پتانسیل در ایران وجود دارد و این را نمی‌توانیم نادیده بگیریم. - همین خانم حسینی، ایشان تجربه کافی نداشت که چگونه با این قضیه مواجه شود. برخی افراد تازه، کم‌کم دارند مواجه‌شدن با مسائل را یاد می‌گیرند. براي مثال غربی‌ها را نگاه کنید چقدر درباره این قضایا جالب برخورد می‌کنند و مي‌كوشند موج را از روی خود رد کنند، نه اینکه جلوی موج بایستند و نتیجه‌ای هم جز خرد‌شدنشان نداشته باشد؛ بالاخره سیاست همین است که بتوانی موج را از روی خود عبور دهی. این از بی‌تجربگی‌های ماست که آموزش ندیده‌ایم، تجربیات گذشته هم همین را نشان می‌دهد. من فکر می‌کنم حکومت هم کم‌کم در حال یادگرفتن است که چگونه با این امواج برخورد کند و جلوی آن نایستد؛ این نشان می‌دهد اتفاق‌هایی در حال رخ‌دادن است، به نظر من می‌شود سایه‌روشن این موضوع را هم دید. - در سیستم احمدی‌نژاد اگر ٣٠‌ هزار ‌میلیارد هم بالا کشیده می‌شد، خیلی تعجبی نداشت؛ اما کسی در ذهن خود نمی‌پذیرد که براي مثال جناب آقای صفدر حسینی چنین رقمی و حتی نصف آن را بگیرد. اگر من یک کلاه کوچک - در حد صد ‌هزار تومان - سر شما بگذارم، نمي‌توانيد تحمل كنيد، در مقايسه با اينكه یک غریبه بیاید و حتی یک چاقو هم به شما بزند؛ زجر کار من برای شما از آن چاقو‌خوردن بیشتر است، زيرا انتظاری که از من دارید، متفاوت است. دیگر اینکه کسی که دزدی می‌کند از اساس تبعات اتهام دزدی را پذیرفته است؛ مثلا خاوری پول را برداشته و فرار کرده است. کار او یک حرکت غیرقانونی بوده و باید دادگاه آن را پیگیری کند اما حقوق که دزدی نیست و روی یک قاعده بوده است آنها هم این را براساس این قاعده پذیرفته‌اند. ما حتی اعتراض نداریم که چرا غیرقانونی این پول را گرفته‌اید چون اگر غیرقانونی‌ بود اصلا مسئله فرق می‌کرد، اتفاقا اینجا به دلیل قانونی‌بودن آن، مسئله ایجاد می‌کند. - اشکال بنیادی اینجاست و گرنه کسانی که این حقوق را گرفته‌اند اگر ١٠برابر آن را هم دزدیده بودند اهمیت خبری به اندازه فعلی پیدا نمی‌کرد. مشکل این است که اصلا نمی‌توانید این دزدی را با حقوق‌ها مقایسه کنید. مثل این است که برادر شما یک جنسی را به شما خیلی گران‌تر از بازار بفروشد. این تا آخر عمر در ذهن شما می‌ماند تا اینکه یک نفر بیاید و مثلا کل خانه شما را بار کند و ببرد. او دزد است ولی کسی از برادر خود انتظار چنین رفتاری را ندارد. مشکل اینجاست که کسی مثل خاوری که دزدی می‌کند به خارج فرار می‌کند ولی اینها بعدها می‌خواهند بگویند که خدمت کرده‌اند. اینها باید بدانند که در هیچ‌جای دنیا سیستم دولتی این‌گونه حقوق نمی‌دهد، اگر نمی‌توانید با این حقوق کار کنید خب بیرون دولت کار کنید. - اعتراض من به بیانیه‌ای که دولت داد، همین است؛ این بیانیه می‌خواهد یک مشکل دولتی و حکومتی را با دست خود حل کند. خب چاقو که هیچ‌وقت دسته خودش را نمی‌برد. وقتی می‌گویم دولت یعنی کل حکومت، به همین دلیل است که این بیانیه مستأصل می‌ماند که درباره بخش‌های دیگر چه بگوید و چه کند. فرض کنیم این موضوع هم حل شد، مشکل ما که فقط حل‌شدن نیست، بحث تداوم حل‌شدن هم هست. ضمانت اینکه دیگر تکرار نشود چیست؟ ضمانت آن این است که سازوکار درست شود و تنها راه آن شفافیت است. شفافیت برای نظام اداری و مدیریتی ما هم مثل جن و بسم‌الله است. الان می‌گویند حقوق ما فلان مقدار است اما دلیلی ندارد که ما حرف آنها را بپذیریم؛ اگر روزی برسد که بتوانیم به این اطلاعات دسترسی داشته باشیم آن موقع حرفتان را می‌پذیریم، چون ما نمی‌خواهیم از شما بشنویم بلکه می‌خواهیم خودمان به اطلاعات دسترسی داشته باشیم. این بیانیه دولت هیچ کمکی به شفافیت نمی‌کند. به نظر من دریافت حقوق دولتی مصداق اطلاعات عمومی است و طبق قانون حق دسترسی به آن وجود دارد؛ دلیل آن هم این است که اگر چنانچه من برای دولت کار می‌کنم حقوق‌هایی را هم می‌گیرم پس چرا باید انتشار آن را یک امر شخصی بدانم؟ این یک امر شخصی نیست، دستگاه مالیاتی در همه جا مقدار حقوق‌ها را می‌داند چرا مردم نباید بدانند؟ ریشه قضیه در این است که اگر دولت تأکید خود را فقط روی شفافیت می‌گذاشت و آن را جزء حقوق عمومی محسوب می‌کرد مشکل حل می‌شد. - حدود چهار ماه پیش مجمع تشخیص مصلحت قانونی را تصویب کرد که هر فردی فهرست اموال برخی مسئولان را منتشر کند، مجازات می‌شود اما اگر آنها فهرست اموال خود را ندهند هیچ مجازاتی برای آنها در نظر گرفته نشده است. روشن است که با این مصوبات اوضاع بدتر می‌شود و نه بهتر. ما طرف شفافیت هستیم. - آقای روحانی و آقای جهانگیری به‌جای اینکه بگویند این تعداد نفر را اخراج کردیم باید بگویند که قانون دسترسی آزاد به اطلاعات به طور کامل اجرا شود. خودشان هم اولین کسانی باشند که این را بخواهند. آنها هر کاری می‌خواهند انجام دهند اما دسترسی به اطلاعات هم باید باشد. من باید بتوانم به فیش آقای جهانگیری یا هر فرد دیگر دسترسی داشته باشم. این مشکل دولت است نه مشکل ما؛ خود دولت می‌داند این را چگونه حل کند ما که نمی‌توانیم وارد جزئیات تکنیکی شویم چون اطلاعی نداریم؛ فقط این را می‌دانیم که هر قراردادی در این مملکت ثبت شود باید به آن دسترسی داشت؛ مثلا دولت قرارداد می‌بندد که یک جاده احداث شود، دولت که کار بدی نکرده آن آقا یا شرکتی که پیمانکار است هم کار بدی نکرده است، خب چه ایرادی دارد که مردم هم ریز قرارداد را بفهمند؟ اصلا همه بیایند لیست اموال خود را منتشر کنند، هرکس که مثلا چند خانه دارد باید افتخار هم بکند اگر از راه قانونی به دست آورده است. مشکل این است که دولت و حکومت نمی‌خواهد زیر بار شفافیت بروند. 
 
-  ببینید خیلی واضح و روشن است که با حقوق دولتی خیلی چیزها را نمی‌شود به دست آورد و فرد باید کارهای دیگری کرده باشد. مشکل بیانیه دولت این است که شفافیت -که رکن اصلی در مبارزه با فساد است - در آن مغفول مانده است. 
 
- حساسیت بیشتری هم که روی آقای صفدر حسینی به وجود آمد به همین خاطر است، نه به دلیل فیش حقوقی‌اش. واقعیت این است کسی که کار جمعی می‌کند انتظار می‌رود که دیگران هم حداقل اطلاعاتی از کارهای او داشته باشند نه اینکه حس کنند که فردی رفتار شده است. دیدیم که خود اصلاح‌طلبان خیلی تندتر با او رفتار کردند که به نظر من درست نبود.  باید قبول کنیم که اگر اتفاقی افتاده است خودمان هم مقصر هستیم. گرچه مسئولیت فردی افراد در جای خود باقی است ولی به شکلی آنان هم قربانی این وضعیت شدند. اصلاح‌طلبان نمی‌توانند مسئولیت خودشان را در این وضع نادیده بگیرند. آنها هم به این اتفاقی که افتاده بی‌توجه بودند. نمی‌خواهم بگویم دفاع کردند ولی شاید عجیب است که بگوییم هیچ‌کس از این موضوع در هیچ ابعاد و اندازه‌ای خبر‌دار نبوده است، مثلا اگر من خبر داشتم وظیفه‌ام بوده است که قبل از اینکه به اینجاها کشیده شود اقدام کنم. باید یک مقدار منصفانه‌تر در این قضیه برخورد می‌کردیم. 
 
- باید مسئولیت را می‌پذیرفتند و عذرخواهی می‌کردند. هیچ ایرادی هم ندارد و گاهی اتفاق می‌افتد، اما نحوه مواجهه خانم حسینی قضیه را خراب کرد. اگر من طرف مشورت قرار می‌گرفتم می‌گفتم که چگونه برخورد شود که روی مخاطب اثر مثبت بگذارد. قرار نیست همه بازی را صفر و یک کنیم. ممکن است اشتباهاتی هم رخ بدهد و کوتاهی هم شده باشد، این ایرادی ندارد اما با اشتباه بعدی نمی‌شود آن اشتباه اول را از بین برد. این‌گونه دو اشتباه صورت گرفته و اشتباه قبلی را پایدارتر و گسترده‌تر می‌کند. 
 
 
 





95/4/28 - 09:08 - 2016-7-18 09:08:38





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن